نظرات کاربران درباره کتاب کاندید ساده دل
۳٫۸
(۲۴)
pejmannavi
محبوبترین کتاب فیلسوف شجاع فرانسوی که تا آخر عمر با کلیسا جنگید. کتاب طنز خاصی داره که مشابه اون رو شاید توی کتاب دیگه ای نبینید. حوادثی با مزه و مسلسل وار در پی هم. با نثری قرن هجدهمی. پر از نیش وکنایه.
خود زندگی ولتر هم ارزش مطالعه داره. کوتاهش رو میتونید از ویکی فارسی بخونید. سالها پیش جمله ای خوندم از ولتر که همیشه یادم موند :
"زمانی که یک شیاد به آدمی ساده دل رسید, دین اختراع شد."
محمد
با نگاهی به زندگی ولتر به راحتی میشود فهمید که شخصیت ولتر همواره توامان با نوعی شارلاتانیسم بوده و برخلاف چیزی که خودش و برخی از دوستانش سعی میکردند نشان بدهند اصلا یک ایدئولوگ نبوده بلکه یک انتلکتوئل و روشنفکر بوده که با زبان و قلم نسبتا خوب و ارتباط با لژهای فراماسونری و بزرگانِ برخی ممالک به شهرت رسید.
اما اینکه همواره افرادی به نام «دین» از برخی انسانهای دیگر سوء استفاده میکنند غیرقابل انکار است، لکن اولا چنین چیزی کلیت ندارد و ثانیا ولتر و امثال او کسانی نیستند که از روی درد آزاداندیشی و منطق چنین سخنانی را سر داده باشند!
برای مطالعه بیشتر و عمیقتر ر.ک: ولتر آنگونه که بود، شهریار زرشناس.
helian
مسیحیت قرون وسطی اساسا دین نیست یک نظام تفتیش عقاید ( انگیزیسیون) بربر گونه است آنان با مسلمانان نیز سالها جنگ داشتند جنگهای چند صد ساله صلیبی. ولتر با این توحش مسیحی میجنگید نه همه ادیان پس مغلطه موقوف
pejmannavi
عرفان عزیز. میشه درباره این که دین دقیقا چیه و چطور افراد را به سمت محبت یا کینه هدایت میکنه ساعتها بحث کرد. برای بعضی دین یعنی ادیان ابراهیمی اما گروهی دیگه مفهوم دین رو به مکاتبی مثل کمونیست هم گسترش میدن. اما از دید من هر مکتب یا دینی که پیروانش رو تشویق به قتل انسانی میکنه - چه به نام انتقام باشه چه به اسم ترویج دین و یا پاک کردن جهان از بدیها و هموار کردن راه بهشت و رستگاری - جانی پرورش میده. برای دوستانی که روحیه لطیفی دارن تاکید کنم منظورم من همه ادیانه نه یک دین خاص. چون این مفاهیم بین اکثر ادیان قدیمی و کیشهای نو مشترکه.
پرویز
این اثر رو از انتشارات علمی _ فرهنگی با ترجمه ی جهانگیر افکاری خوندم که ترجمه ی خوبی بود. نمیدونم ترجمه ی اینجا چجوریه ولی ترجمه ای که من دارم، مترجم زحمت کشیده توضیحاتی که لازم میدونسته رو برای خواننده تو پاورقی آورده. یه اثر انتقادیه که توش ولتر شخصیتی رو خلق میکنه به نام کاندید( تو زبان فرانسه به معنای ساده دل). کاندید ابتدا خوش و خرم زندگی میکرده و تحت تعلیم معلمش نوعی نگاه به هستی داشته که طی یک سری وقایع، گیر تعلیمات خود هستی می افته و نگاهش کم کم نسبت به آموخته هاش تغییر میکنه.
کتاب با زبان طنز و نیش و کنایه آموزه های کسانی که اونموقع رو بورس بودن، مثل روسو و لایب نیتس، رو هم به چالش میکشه و شاید بشه گفت که مسخره میکنه! عمده انتقاداتش هم برمیگرده به مسئله ی "اعتقاد به احسن بودن نظام جهان" و اعتقاد به " جبر". البته فکر نکنید خیلی سخت و سنگین و فلسفی به این قضایا پرداخته ها، نه! اتفاقا خیلی راحت و روون و واقع گرایانه و طی یه داستان خطی و سرراست خواسته این اعتقادات رو به چالش بکشه. میشه گفت اصلا عمدا ولتر چنین استراتژی رو به کار میبره که بگه: 《ببینید چه ساده میشه این اعتقادات رو به چالش کشید! بدون تاملات آنچنانی فلسفی، فقط با نگاه کردن به خود زندگی.》
به دنبال شخصیت پردازی آنچنانی و توصیفان اونچنانی و جملات قصار که بشه زد پای دیوار و اینها نباشید... داستان ساده تر از این حرف هاست!
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
اگر امروز ما توان ابراز عقایدمان و دادخواهی علیه جور حاکمان و کلیسا را داریم، آن را مدیون ولتر هستیم.
ولتر با طنز ظریف و روایت سادهای، ملغمهای از کلیسای متعصب، اصیلزادگی و غرور طبقاتی، فلسفههای ماستمالیکنندهی در خدمت کلیسا، تعصبات بیجا بر موطن و آن را نگین کشورها دانستن را بهزیر تیغ نقد خود میبرد.
ولتر با نبوغ بسیاری که دارد، طوری این کتاب را نوشته که هر کس با هر سطح تفکری از آن محظوظ شود. اگر صرفاً به روایت داستان و طنز آن بسنده کند، بهره خواهد برد. اگر با تأمل بیندیشد که مقصود ولتر از نمادها چه بوده است، بهرهی بیشتری خواهد برد.
برای مثال الدورادو مدینه فاضلهی ولتر است، باغ انتهای داستان نماد اروپای پس از عصر روشنگری است که در آن همه انسانها برابرند و اگر کسی (برادر کونهگوند) بر امتیازات اشرافی خود بنازد، توسط دیگران سرکوب خواهد شد.
ولتر در نهایت راه برونرفت از ملال و رنج جهان را تلاش و کوشش میداند و از تفلسف محض و افراطی نهی میکند.
در کل اگر این کتاب را در بستر تاریخیاش در نظر بگیرید، میفهمید که چگونه امثال ولتر و روسو بودند که سرچشمهی جوشش انقلاب فرانسه علیه اشرافزادگی و فئودالیسم و سلطهی کلیسا شدند. شاید در نگاه اول نقدها و طنز ولتر علیه کلیسا بهنظرتان امری روزمره بیاید، اما اگر تاریخ را بفهمید، آن گاه خواهید دانست که هر یک از ما آزادی بیان خویش را تا چه اندازه مدیون ولتر است.
نیلوفر🍃
این کتاب شاید در نگاه اول یه داستان ساده و روان باشه ، ولی اگر عمیق بهش نگاه کنیم پر از نکته های فلسفی هست که ذهن آدمو درگیر میکنه.. نکته هایی مثل ذات خوب و بد انسان ها یا خیر و شر در جهان
نسیم رحیمی
از نظر ظاهری بیشتر شبیه به داستانهای افسانه ای می مونه ولی در بطن متنی طنز و گزنده داره که پر از نظریه های فلسفی نویسنده در قالب یک داستان هست. نکته های قابل تأمل بسیار داره و طعنه های بی نظیر به کلیسا،حکومت،سیاست و روشنفکران میزنه.
به نظرم باید حتما یک بار دیگه کتاب رو بخونم تا بهتر متوجه تمام نکته ها بشم.
در یک جمله اگه بخوام توصیفش کنم کتابی پربار با لحنی طنز و درون مایه فلسفی هست
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
داستانی با طنزی گزنده و درونمایه فلسفی...
s
خیلی کتاب خوش خوان و روانیه👍
mhzm
داستان خوبی است گاهی 6م تیکه هایی به مذهبیون میندازه
𝑻𝒂𝒎𝒊𝒍𝒂
بعد از اینکه این کتاب و تموم کردم واقعا نظری راجع بهش نداشتم ولی الان که می نویسم میبینم حرف های زیادی برای گفتن هست!
کاندید داستانیه که اولش ایده: همه چیز در جهان در بهترین حالتش قرار داره و یکجور جبر گرایی رو مطرح میکنه و بعد در خلل اتفاقات، نویسنده نشون میده که به این ایده اصلا اعتقاد نداره.
من کلا با هرجور زیاده روی ای تو کتاب مخالفم، و دلیل مخالف بودنم با کتاب اینکه از لبه ی دیگه بام افتاده بود و نویسنده با کلیشه ی زنان قصرنشین به بردگی گرفته شده و مردان در جنگ، به طرز اغراق شده ای میخواست بدی دنیا رو نشون بده! پس بنظرم محتوای این کتابم ایراد داشت چون دنیا، مجموعه ای از خوبی ها و بدی هاست.
درضمن نویسنده در ابتدای فصل و در عنوانش کل فصل و اسپویل میکرد که از نظر من نقطه ضعف محسوب می شد.
نقاط قوت کتاب: ترجمه ی خوب، پایان بندیش(درسته جوری بود انگار کتاب نیمه کاره مونده بود، ولی از نظر محتوایی پیام خوبی رو میرسوند بنظرم) و نشون دادن این مسئله بود که انسان چقدر برای رسیدن به چیزی تلاش میکنه و بعد براش بی اهمیت میشه یا تعصب بی جا و از روی عادت بعضی ادم ها چقدر میتونه جاهلانه باشه.
در کل بنظر من کتاب جالبی نبود و حتی با فیلتر طنز هم نمیشد بعضی مسائلشو نادیده گرفت.
پی نوشت: اگه روحیه ی حساسی دارید بهتره این کتاب رو نخونید.
محمد
با نگاهی به زندگی ولتر به راحتی میشود فهمید که شخصیت ولتر همواره توامان با نوعی شارلاتانیسم بوده و برخلاف چیزی که خودش و برخی از دوستانش سعی میکردند نشان بدهند اصلا یک ایدئولوگ نبوده بلکه یک انتلکتوئل و روشنفکر بوده که با زبان و قلم نسبتا خوب و ارتباط با لژهای فراماسونری و بزرگان برخی ممالک به شهرت رسید.
اما اینکه همواره افرادی به نام «دین» از برخی انسانهای دیگر سوء استفاده میکنند غیرقابل انکار است؛ لکن اولا چنین چیزی کلیت ندارد و ثانیا ولتر و امثال او کسانی نیستند که از روی درد آزاداندیشی و منطق چنین سخنانی را سر داده باشند!
برای مطالعه بیشتر و عمیق تر، ر.ک: ولتر، آنگونه که بود - شهریار زرشناس.
عبدالی امید
عالی حرف نداشت
فرامرز
مترجم، تایپیست و ناشر، شاید باورتون نشه ولی لازم نبود توی سرتیتر هر بخش کتاب، اتفاقات اون بخش رو بگید، خودمون شعور کافی برای فهمیدنش بعد از خوندن داستان رو داشتیم. البته شاید هم این ابتکار مسخره از نویسنده بوده. داستان هم چنگی به دل نمیزد، اوایل تا وسطاش جالب بود ولی آخراش خیلی چرت بود، تاجاییکه حس کردم وقتمو سر این کتاب تلف کردم.
حجم
۱۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۰
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۰
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد