نظرات کاربران درباره کتاب ۲۴ ساعت از زندگی یک زن

حجم کتاب کم هست اما داستان هم به قدری روان پیش میره که آدم متوجه نمی شه کِی شروع و کِی تمام میشه و سرشار از احساسات زنانه هست. تصمیمی که یک زن در لحظه ای از زندگی می گیره و تمام زندگیش تحت شعاع قرار می گیره. درس بزرگی هم به آدم میده و این هست که بهترین پناهگاه برای هر انسانی خانواده هست.

(۷-۲۴-[۱۶۷]) داستان آموزنده ای داره؛ تصمیماتی که بر اساس غریزه در لحظه و به صورت آنی گرفته میشه، میتونه تمام زندگی انسان (گذشته، حال و آینده) رو تحت الشعاع قرار بده؛ قسمت هایی از داستان مروری بود بر کتاب "قمارباز" داستایفسکی.

داستانی دلنشین با ترجمه ای خوب❤

ترجمه کتاب خوب بود. داستان هم جالب بود. پیشنهاد میشه این کتاب رو بخونید.

کتاب جذاب و روانی بود داستان خوبی داشت و ترجمه قابل قبولی هم بود. توصیه می کنم این کتاب را یکبار بخونید.

عالی بود

کتاب بدی نبود متوسط بود ، راجب مردی که نگاه متفاوتی نسبت به بقیه راجب خیانت داشت و زنی که می خواهد بار گناهی که روی دوشش بود را با گفتن خاطره ا‌ش به این مرد خالی کنه من بشخصه چند پاراگراف از خاطراتی که زن تعریف میکرد را خیلی دوست داشتم

بسیار کتاب خوبی بود. با ترجمه ای روان و دلنشین.

این کتاب رو خیلی خیلی دوست داشتم.

اشتفان تْسوایگ واقعا تو توصیف حالات درونی تواناست، به حدی که حس میکنم خودم در حال تجربه اونام. قسمتی که به توصیف دستای قمارباز میپردازه و از این طریق پی میبره چی درون اون فرد میگذره جالب بود. کتاب شطرنج از این نویسنده خیلییییییی بیشتر به دلم نشست اضطراب و هیجان و هر درد و رنجی ترسو است. آرزوی مرگ، که می ‌خواهد در قلب ما جایگزین شود در برابر علاقه‌ی ما به زندگی که بهتر و نیرومندتر از آرزوی مرگ وجودمان را در میان گرفته است، کاری از پیش نمی برد و اضطراب و هر گونه درد و رنجی عاقبت از میان می رود. قمار آینه‌ی انسان است، من این را می‌دانم سخن درستی است اما میگویم که طرز حرکت دست در اثنای قمار بهتر از هر چیزی معرف صاحب دست است برای آنکه بیشتر قماربازان در مدت کمی می‌توانند بر قیافه‌ی خود تسلط یابند

این کتاب به قدری در توصیف حالت های انسانی خوب عمل کرده ، باعث میشه که کشش زیادی تو داستان به وجود بیاد. قصه غیر منتظره ای داره و به همه ما نهیب میزنه

کتاب درباره ۲۴ ساعت از زندگی یک زن سالمند در دوران جوانی اش است. داستان نشان می دهد که هر تجربه هر اندازه کوتاه می تواند چه تاثیری عمیقی بر روح و روان انسان داشته باشد. داستان کوتاه بسیار جالبی بود که نشان می داد هر انسانی با هر اندازه عقل و درایت همیشه در معرض خطاست. متن بسیار ساده و روان نوشته شده است و ترجمه عالی ست. پیشنهاد می کنم بخوانید.

جالب بود

برام عجیب بود یه مرد همچین دیدگاهی داشته باشه اینکه زنی که خیانت میکنه فرقی با زن متعهدی که حیا و عفت خودش حفظ میکنه نداره و اینکه یه زن چون صرفا شوهرش خوشتیپ نیس و شکم گندس حق داره بچه هاش ول کنه با یه پسر جوون فرار کنه خیلی مسخرس حالم بهم خورد نتوستم ادامه بدم

نویسنده قلم جالبی داشت.

داستان جالب و البته عبرت آموزی بود. همیشه بوده که در زندگی یکسری مسایل و مشکلاتی پیش میاد که سطح تسلط ما به خودمون رو پایین میاره تو همچین مواقعی هست که ما ارزشها و توقعات خودمون رو فراموش میکنیم و تن میدیم به چیزهای کم! درواقع خودمون رو داریم فریب میدیم. چقدر پیامد های بدی خواهد گذاشت توی روان مون همچین تصمیماتی.

یک داستان قرن نوزدهمی کسل کننده و پر از توصیفات اضافی. من رغبت نکردم تمامش کنم. مسائلی که در عرف ۲۰۰ سال پیش دهشتناک و عجیب به نظر می آید، در قرن ۲۱ ام کاملا بی معنا شده. بنابراین بعضی داستان ها واقعا تاریخ مصرف دارند، مثل همین کتاب.

خیلی خوب بود

کتاب پر از جزییات غیر لازم ، توصیف های اغراق آمیز و تکراری بود

داستان کوتاهی از سرگذشت خانم مسنی ک در سن ۴۰ سالگی خود برای کمک ب جوان قماربازی در کازینو اقدام میکند تا جان اورا از خودکشی نجات دهد و در عرض یک روز در دلش شور عشق ناگهانی میابد ولی زود متوجه اشتباه خود شده و شرم آن ۲۴ ساعت را تا سالها باخود حفظ میکند تا روزی ک با تعریف کردن ان از شر راز خلاص میشود موضوع پدید امدن شور ناگهانی در انسان و اشتباه از پس آن بود