نظرات کاربران درباره کتاب آرامش

🙄 کتاب رو چند مدت پیش خوندم و چیزهایی که درش ازش خوشم اومد رو برای اینکه خودم هم یه مروری بکنم و شما هم یه استفاده، اینجا می‌نویسم . از اونجایی که خیلی از ناراحتی‌های ما از دیگران میاد کتاب با قسمت روابط شروع میشه و بیشتر روی روابط زناشویی حرف می‌زنه که چند نکته‌ی اصلیش اینا هستن: . اول انتظارات زیاد و بی‌مورد از طرف مقابل: میگه در نهایت همه‌مون انسان هستیم و در اعماق وجودمون همه دیوونه‌ایم حالا این شمایی که باید اول رابطه به جای اینکه از خودت بپرسی از چی این آدم خوشم میاد باید بپرسی چه دیوونگی‌هایی رو می‌تونم از این آدم تحمل کنم؟ اصلا این جمله‌ی کتاب رو باید تو مغزمون فرو کنیم که میگه «هیچ نیمه‌ی گمشده‌ای وجود نداره». یه سرودستی به این پروفایل‌های تلگرام‌تون بکشید. . نکته‌ی دومش دام رمانتیک‌‌گرایی‌های مدرنه: از اونجایی که رمان‌های عاشقانه شروع شدن و به دنبالش فیلم و سریال‌های عاشقانه. خیلی قاطعانه میگه این رمانتیک‌گرایی‌های بیهوده باعث شده همه فکر کنن که عشق به جای ساختنی بودن پیدا شدنیه. فکر می‌کنن که طرف مقابل باید همین‌طوری ذهن‌شون رو بخونه بدون نیاز به حرف زدن. فکر می‌کنن یه رابطه‌ی عاشقانه‌ی واقعی باید خودش عاشقانه باشه و نیازی به آموزش همدیگه نیست. میگه در این کتاب‌ها و فیلم‌ها هیچ اشاره‌ای به کارهای همیشگی خونگی و زندگی معمولی نمیشه که اتفاقا بیشتر درد رابطه‌ها از همین چیزهای معمولی و روزانه‌ست که در فیلم‌ها و کتاب‌های عاشقانه جزو چیزهای بیهوده شناخته میشن. . سومین نکته‌ش نظریه‌ی «ضغف قدرته»: که فوق‌العاده جالبه به نظرم. میگه وقتی عاشق میشی یه ویژگی خاص از یه شخصی چشم‌ت رو می‌گیره ولی در آینده همین ویژگی که تو فکر می‌کنی قدرت اون آدمه از نگاه تو تبدیل به ضعفش میشه. مثل فکر می‌کنی چقدر یه آدمی نازه که همیشه به همه‌ی مشکلات لبخند می‌زنه و خیلی می‌خنده ولی فردا همین باعث میشه که فکر کنی که این آدم همه چی رو به شوخی گرفته. . نکته‌ی بعدی در بخش روابط مربوط به روابط با دیگرانه که اولین درسش در مورد داشتن دیدگاه درستی نسبت به نیت کارهای دیگرانه. مثل آقا کریم بقالی سرکوچه وقتی میری داخل سلام میکنی جواب نمیده هزار تا احتمال هست به جای اینکه فکر کنی حتما از تو خوشش نمیاد. شاید با خانومش مشکل پیدا کرده شاید دندونش درد میکنه. . پس میگه قبل از اینکه هر قضاوتی در مورد پریشان بودن یا نگرانی و خشم دیگران بکنی باید از درون‌شون خبردار بشی. ما نمی‌دونیم که این آدم در چه فازیه نمی‌دونم که کودکیش رو چطوری بزرگ شده. به جای جبهه گرفتن اگه درک کنیم آرامش خیلی بیشتری خواهیم داشت. . قسمت دومش در مورد سیستم سرمایه‌داری دنیاست. این قسمتش اگه از اینایی باشید که خیلی از این کتاب‌های موفقیت می‌خونید فوق‌العاده‌ست براتون. میگه شاید به جای بلندپروازی‌های بیشتر بهتره از همین چیزهایی که داریم لذت ببریم، . همه‌ی این کتاب‌های موفقیت میگن که آقا شما به هر چی که بخوای می‌تونی برسی ولی واقعیت اینه که خیلی از رویاهات با هزار تلاش و دردسر هم شاید رخ نده و این که می‌تونی به خیلی چیز برسی و به هیچ نمی‌رسی یه منبع اصلی افسردگیه. پس انتظاراتت رو بیار پایین و با واقعیت زندگی کنار بیا. . باید درک کنی شانس و سایر چیزها در موفقیت نقش بالایی دارن و اینکه شکست خوردی در یه کار همه‌ش نشانه‌ی بی‌عرضگی نیست شاید واقعا نگرفته دیگه. . قسمت آخرش به اسم سرچشمه‌های آرامش نشون میده که چطور می‌تونیم در هر چیزی زیبایی رو آرامش رو پیدا بکنیم که در پنج قسمت نگاه، صدا، مکان، زمان و لمس خلاصه میشه. . کل کتاب رو اگه بخوایم یه جمع‌بندی کلی بگیریم به نظرم این میشه که : اول از همه چی انتظاراتتون رو بیارید پایین، از دیگران از شغل‌تون از زندگی از هر چیزی که هست. تا برآورده‌نشدن این انتظارات باعث نشه که بهم بخورید. دوم میگه آرامش زیادی در همین چیزهای کوچیک و معمولی و زندگی هست که می‌تونیم بیشتر بهشون دقت بکنیم. و سوم اینکه باید قبول کنید که یه زندگی کاملا آرام و بدون دغدغه هرگز میسر نیست و تا آخر زندگی رنج و درد هست فقط باید یاد بگیریم که بیشتر با این‌ها راه بیایم. . گفتم این کتاب منو یادم پایتخت می‌ندازه....چند روزه بهش دقت کردم و به این فکر کردم که چرا انقدر محبوبه در حالی که سریال‌های خیلی پرخرج‌تری هم داره تلویزیون. به نظرم این سریال به جای زندگی عالی و خانواده‌های درجه‌یک و روابط عاشقانه‌ی سریال‌های ترکی و کره‌ای، یه زندگی معمولی، یه خانواده‌ی معمولی رو به خوبی نشون میده.. مردی که نشون میده ما هم توی خودنمایی‌های الکی مردانه‌مون تنها نیستیم... زنی که خیلی وقت‌ها به نیت‌های مردش شک می‌کنه... فامیل‌هایی که بعضی وقت‌ها به دستاورداشون حسودی‌مون میشه...مردم وقتی به جای سریال‌های به اصطلاح عالی که از هر عیب و ایرادی دور هستن این چیزهای معمولی رو می‌بینن یه حس در وجودشون میگه که پس کارهایی که منم می‌کنم و چیزهایی که منم بهشون فکر می‌کنم احمقانه‌ نیست بلکه یه چیز معمولیه... وقتی یه سریالی می‌تونه یه زندگی معمولی رو با عیب‌های و کم‌وکاستی‌هاش نشون بده و در عین حال نشنون بده که میشه با اینام به خوبی و خوشی کنار هم زندگی کرد این بهترین چیزیه که مردم می‌خوان ببینن . و در ضمن این کتاب نوشته‌ی آلن دوباتن نیست. درسته همون نگرش‌های آلن دوباتن در سایر کتاب‌هاشه اما این کتاب‌ مال نویسنده‌های مدرسه‌ی زندگیه. آها راجب مدرسه‌ی زندگی باید بگم که تقریبا ده پونزده تا کتاب این موسسه رو خوندم و همچنین وب‌سایت‌شون و کانال یوتیو‌ب‌شون واقعا فوق‌العاده‌ست (TheSchoolOfLife.com). گفتم که سر بزنید و یه دعای خیری هم برای ما بکنید که من بتونم یه بسته‌ی اینترنت بخرم این قسمت جدید باب اسفنجی رو دانلود کنم.

تا بحال ۳ کتاب از آلن دوباتن خوندم و با توجه به مطالعاتم و همچنین نظرات دیگران باید بگم این نویسنده، سعی می‌کنه در آثارش دید واقع‌گرایانه‌ای رو به مخاطب ارائه کنه و آموزش بده. در این کتاب هم به‌همچنین. دوباتن به جای اینکه به خواننده یک دید فانتزی بده(که خیلی از نویسنده‌ها بویژه نویسندگان آثار خودیاری این نوع نگاه رو به خواننده‌هاشون القا می‌کنن) یک جهان واقعی رو به تصویر می‌کشه و اتفاقا، مخاطبش رو از فانتزی‌ای که در اون گیر کرده، نجات میده. فانتزی‌هایی که ناشی از توهماتی هستن که بدست رسانه‌ها و تبلیغات، ایجاد شدن. و مسبب مشکلات و دغدغه‌هایی شدند که آرامش رو از ما سلب کردن. پ.ن: کامنت کاربر ⁦〰️⁩mehdi⁦〰️⁩ برای همین کتاب رو، پیشنهاد میکنم بخونید.

کتاب کوچک و دوستداشتنی با متنی روان و جذابه یادمون میاره توقعات و انتظارات باعث رنجش خودمون میشه. جای راسل گفت که "مسئله مهم آینده یادگیری مدارا کردن با هم نوعانتون هست." هیچ هنری بالاتر از هنر زندگی کردن نیست و بدون هنر زندگی بشر محکوم به فناست

کتاب هرچقدرهم که خوب باشه اگه ترجمه ای که ازاون ارائه میشه اشکالاتی به همراه داشته باشه لذت خواندنش رو کاهش میده وازمیزان کاربردی بودنش کم‌میکنه... این کتاب باوجود اینکه ترجمه قابل قبولی نداشت اماهمچنان برای من جذاب بود وبه نظرم ارزش خواندن داشت وحتی باوجود اشکالات ترجمه‌اش دوست دارم اون روبه بقیه معرفی کنم. کتاب طبقه بندی شده وابتدا درمورد چیزهایی صحبت میکنه که ممکنه آرامش آدم روتوی رابطه توی کار وبقیه چیزها بهم بریزه وبعدازاون شروع میکنه به تحلیل راه هایی که میشه ازاونا به آرامش نسبی رسید( که من این قسمت روخیلی دوست داشتم وبرام ازهمه ی بخش ها جذاب تر به نظر میرسید) ودر آخرهم توی همون چند صفحه پایانی درمورد خود تفکر درمورد رسیدن به آرامش صحبت میکنه واینکه خود فکر کردن زیاد برای رسیدن به آرامش میتونه یکی ازراه های مخل آرامش یک فرد باشه. وقتی قسمت مربوط به عواملی که باعث به آرامش رسیدنمون رسیدم فقط دلم‌میخواست یک نفر این طور بامنطق واستدلال برامون یه سری مسائل رودرمورد خلقت، درمورداسلام تبیین میکرد. مثلا همین ساده ترین چیزهاکه باعث آرامش مون میشه وازهمین چیزهای به ظاهرساده است که میشه حکمت خدارودرک کرد.

من این کتابو خیلی دوست داشتم...مفاهیم جدیدی رو به زندگیم اضافه کرد مهمترین مفهومی که ازش یاد گرفتم این بود که بزرگسال بودن هیچگاه به این معنا نیست که نیاز به قوت قلب نداریم... ما همون کودک چند ساله ایم که دلش آغوش و حمایت میخواد و فرهنگ به ما تحمیل کرده تا بزرگسالی به معنای اسیب ناپذیر بودن و تنها بودن. ضمن اینکه من ترجمه کتاب رو با انتشارات دیگه بررسی کردم که این کتاب رو با عنوان شادمانه ارام گرفتن ترجمه کردن و ترجمه کتاب اقای کریمی خیلی بهتر و گویا تر بود. شخصا با ترجمه مشکلی نداشتم کلیت کتاب اینه که آلن دوباتن باورهایی که باعث نا آرامی ما میشه رو در سه حیطه روابط شخصی_ روابط با دیگران_ کار بررسی کرده که خودشم میگه مربوط به حیطه فلسفه هست ضمن اینکه در فصل اخر یعنی بخش چهارم به مفاهیم مانند صدا و زمان و مکان و لمس میپردازه که مربوط به هنره دوباتن معتقده از 2 راه میشه به ارامش رسید : فلسفه و هنر که جفتش رو بررسی کرده. و اخرین جمله من اینه که آرامش، آرامش رو به زندگی من اورد.😍😍 توصیه میکنم حتما مطالعه کنید.😊😊😊😊

بینهایت عالی، مفید و کاربردی ... سطر به سطر نوشته ها آدم حظ میکنه از این همه مطالب منطقی و کاربردی. ترجمه هم بسیار خوب و روان ... چند جایی اشکالات نگارشی داشت که اصلا مهم و اعصاب خورد کن نیستن. حتما مطالعه کنید. آگاهی و نکاتی رو در اختیارمون میزاره که اگر درک و عمل کنیم بدون شک به آرامش میرسیم.

سبک نگاه آلن دوباتن به مسائل و مشکلات کم‌نظیره. بدون این‌که چیزی از آرمان‌گرایی و امید به دنیای ایده‌آل تو نوشته‌هاش کم بشه بدون خیال‌پردازی واقعیت‌ها و مشکلات رو بیان می‌کنه و برای اون‌ها راه‌حل‌های ساده و کاربردی طرح می‌کنه. دوباتن سعی داره تا شناخت ما از دنیا رو تغییر بده، باور‌های غلط و مخرب ما رو به رو مون میاره و از ما می‌خواد تا با دید بازتری نسبت به اون‌ها فکر کنیم. اگه کتاب رو مطالعه کرده باشید احتمالاً متوجه شدید که اسم کتاب اصلاً شعاری نیست و نویسنده به خواننده‌هاش حقایقی رو گوشزد می‌کنه و را‌ه‌هایی معرفی می‌کنه که واقعاً می‌تونن زندگی همراه با آرامش بیشتری رو برای خودشون به ارمغان بیارن. در کل مطالعه کتاب رو به عموم پیشنهاد می‌کنم. البته یه چیزی هم اضافه کنم. کتاب خیلی تو فضای غربی و سرمایه‌داری می‌چرخه و از این نظر یکم از خواننده فارسی‌زبان دوره اما بازهم بخش عمده‌ی کتاب جذاب و کاربردیه

بالاخره یه کتاب رو می‌خواستیم و نخریده بودیم و رایگان شد :))))

لطفا این هفته اینم رایگان کنید😍

دوباتن توی این کتابش به خوبی مسائل بهم زننده آرامش و در سه حیطه روابط، افراد دیگه و محیط کار توضیح میده و اصول لازم برای داشتن آرامش و باز میکنه. جوری که راه رسیدن به آرامش و پیدا میکنین. اکیدا به همه قشری توصیه میکنم.

میشه این کتاب و رایگان کنید این هفته خیلی تعریفشو شنیدم. لطفا لطفا

یکی از بهترین کتاب هایی که در حوزه ی روانشناختی باید خواند. انسان به درک بالاتری از آرامش با خواندن این کتاب دست پیدا می کند

ممنون از کتابسرای نیک برای این هدیهٔ ارزشمند 🌹

خیلی خیلی خیلی دوستش داشتم. واقعا کمکم کرد. شخصا آلن دو باتن رو دوست دارم. مرسی که این کتاب رو در بی‌نهایتِ طاقچه گذاشتید💛

بهمون بارها و بارها گفتن زوج های خوب،زوج هایی هستن که همه چیز هم باشن،همه کارهاشون رو با هم انجام بدن و مرکز زندگی هم باشن! آخه نمیدونم این ذهنیت از کجا اومده که زوجی که خوشبخته همه کاراشم با همه!!! پارتنر من مثلا دوست داره: تنهایی بره مسافرت🏖✈ تنهایی با دوستش شام بخوره🍔🍟🥂 تنهایی بره مهمونی بی اینکه همسرش فکر کنه جاش گذاشته🎉🎈🎁 تنهایی دوست داره بره خونه والدینش👪 تنهایی بره پیاده روی🤸‍♂️ تنهایی بره خرید بدون اینکه همسرش باشه💵 خب ایراد این کار کجاست!! درجه ای از استقلال رو نباید حمله به همسر تلقی بکنیم!! خانومه زنگ میزنه شوهرش،میفهمه شوهرش رفته سر بزنه خونه مامان جونش،چون به این نگفته و این رو نبرده ،اون بدبخت مادر مرده شب باید گشنه پلو بخوره و شام بی شام😂😂😂 💡زوج های باثبات اونایی نیستن که همه کاراشون رو با هم میکنن اونایی هستن که از تفاوت ها فاجعه نساختن و به خیانت تعبیر نکردن. کاهش وابستگی دو طرفه در رابطه به معنای این نیست که رابطه داره از هم میپاشه به این معنی هستش که خارج از دایره مشترکات ،هیجان و انگیزه وجود داره و قرار نیست طرف جور همه نگرانی ها و خستگی ها و نواقص رو بپذیره و کنارمون باشه. باید بدونیم هیچ دو آدمی تو همه چیز جفت و جور نمیشن! هر حرکت مستقل نباید اینطور تعبیر بشه که نمیتونیم همدیگرو دوست داشته باشیم درسته در ازدواج تو خیلی از موارد باید کنار هم بود و نیاز هم رو برآورد کرد(رابطه متقابل همراه احترام و محبت) و باور کنید بازم لازم نیست طرفتون تو همه چیز کنار شما باشه نکته آخر از زبان یک مجرد😉☺: به همدیگه اجازه تنفس بدیم تو همه چیز به هم نچسبیم اینستا پر از زوج هایی که با هم آشپزی میکنن برا اینکه گفته شده زوجی خوشبخته که همه چیزشون با همه!!🔫😐 بیایید بعضی باورهامون رو بذاریم کنار،انتظاراتمون مدیریت و کنترل کنیم🍃😊 پی نوشت:این نظر مربوط به قسمت اول کتاب در مورد روابط و انتظارات عاشقانه اس😊

کتاب خوبی هست. خلاصه کتاب در این جمله است که زندگی آرام نیاز به خواست قبلی و گذشتن از حرص و طمع های فریبنده ای داره که اجتماع برامون رقم زده.

وای خیلی خیلی عالی خیلی عالی فقط یک باز بخونش ضد بار عاشقش میشی

کتاب خوبیه بخصوص برای کسانی که در رابطه هاشون مشکل دارند ...

اگر واقعا مدعای کتاب خواندن داشته باشی،اما بازهم کتاب های آلن دوباتن یک موضوعات و درس های از زندگی و پیرامون ات ،در اختیار و مسیر ذهنی ات قرار میده، که فکرش هم نمیکنی.. هنوز باید کتاب خواند!! سپاس از آلن دو باتن که در این قرن زندگی میکنه

در کل خوب بود