نظرات کاربران درباره کتاب کافکا در ساحل
۳٫۸
(۱۵۶)
nastaran
یک کتاب سورئال که شاید خیلیا نتونن باهاش ارتباط بگیرن و دوستش نداشته باشن. اما من لذت بردم از خوندنش. هرچند که بعضی جاها خیلی نامفهوم و گنگ بود و تا آخر داستان هم همچنان گنگ موند. اگر خواستید بخونید حتما ترجمه آقای غبرائی رو بخونید.
sima
اون قسمتایی که در مورد گربه هست رو متوجه نمیشم😓
samira
بی شک یکی از بهترین نوشته های موراکامی و یکی از بهترینها توی سبک سورئال و رئالیسم جادوییه توی کتاب همینجوری که خود نویسنده اشاره کرده پر مفاهیم استعاریه شخصیتهای اصلی داستان هزکدوم نزدیک به یکی از اساطیر یونانین اسم اصلی کتاب Kafka on shore خود موراکامی جایی گفته که منظورش مرز بین خوداگاه و ناخوداگاه انسان بوده کتاب داستان پسری به نام کافکاهه که از پیشگویی نحس پدرش فرار میکنه به شهری در غرب ژاپن غافل از اینکه این سرنوشته که اون را انتخاب میکنه (نقل از کتاب)
در مقابل داستان موازی پیرمردب به اسم ناکاتا که براثر حادثه ای در ۹ سالگی تمامی خاطراتش و هوشش رو از دست داده ولی درعوض میتونه با گربه ها حرف بزنه و سایه شم نصف ادمای دیگه ست یه جایی از داستان یکی از گربه ها بهش میگه باید بری نصف دیگه سایهت رو پیدا کنی ولی ناکاتا میگه برای این کار خیلی پیره، اما یه اتفاق فرعی باعث میشه ناکاتا نصف دبگه سایه ش رو پیدا کنه.
از جایی در داستان، یه سری اتفاقا باعث میشه این دو فرد به هم مرتبط بشن و هرکدوم به سمت سرنوشت خودشون برن تنها ایرادی که میتونم از کتاب بگیرم این بود که خیلی سانسور داشت و ناشر خیلی به نویسنده متهعد نبود که البته میشه حدس زد چرا
fariba_marjan😍
کافکا در کرانه کتابی استثنایی است! در روند کتاب انتظارات ما از داستان با برگردان هر برگ بالاتر میرود. سرعت انتقال محتویات داستان به دلیل قلم جادویی موراکامی بسیار باورنکردنی سریع و عمیق است. این بدنبال کشاندن مخاطب لحظه ای از حرکت نمی ایستد تا جایی که که وقتی به خود می آییم و کتاب را کنار می گذاریم چندین ثانیه در خلعی بی رنگ عاری از جنبش باقی می مانیم! زیرا ما در داستان جای گرفته بودیم و در داستان بودن واقعیتمان شده بود. ناگهان با بستن کتاب از واقعیتمان با سرعت نور به خارج پرتاب می شویم. مهم نیست کتاب چگونه تمام میشود، یا از چه ژانری بر خوردار است یا اینکه ما را با دهها سوال بی جواب مانند گلوله ای به فضا پرتاب می کند تا در آب وهوای گنگی پشتک و وارو بزنیم.. . مهم اینجاست که نویسنده ای توانایی بدنبال کشاندن مخاطب را تا برگ آخر کتاب بدون وقفه داشته باشد!مهم این است در دنیای موراکامی ما گاری بودیم و او اسب! دوست داشتید میتونید از نقد این اثر از پیج ما در اینستاگرام دیدن کنید BOOKLIMBO
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کافکا در کرانه اثری است پیچیده، وسیع، عجیب، جالب و سرشار از صلح و آرامش. تمام این حرفه در اصل نوعی تجارت است، اما در این تجارت، کافکا در کرانه از دیگر کتابها تأثیرگذارتر است. این اثر به توصیف دو ادیسهی مشابه درگذر از فضا و زمان میپردازد که بهوسیلهی یک موسیقی عجیب و مبهم به یکدیگر متصل شدهاند. موسیقیای که توسط یکی از رمزآلودترین شخصیتهای کتاب نوشتهشده: کافکا تامورا. پسرک پانزدهسالهی فراری که در تلاش است از سرنوشت ادیپگونه بگریزد. همزمان با او، ناکاتا، مرد بیسواد و پیری که با گربهها صحبت میکند و در جستوجوی یک سنگ با قدرت مطلق است. داستان آن دو بهخوبی پیوند میخورد و این در حالی است که موراکامی طوری مینویسد که ما متوجه این پیوند نباشیم.موراکامی رمانهای بسیاری دربارهی مردان جوان، سرسخت و ناامید نوشته و کافکا از این قاعده مستثنا نیست. در عمق چشمان تاریک و شیدایش، تجربههای جنسیاش مانند ماساژ یک نوجوان یا رابطه با زنی که شاید هم سن مادرش بوده، به شکل بیتجربگیهایی از سر شهوت ظاهر میشوند که در پشت آن ترس و سادگی دوران جوانی نهفته است. تا پایان داستان کافکا گمراهی و ضرر و زیانهای بسیاری را تجربه میکند و این تجربههای او در پایان داستان شدت میگیرد و او را ضعیف و بیقدرت میکند. همین امر سبب میشود تا داستان جوانی و کجخلقیهایش ارزش شنیدن و صبر ما را داشته باشد.اگر کافکا را نفس و ضمیر کتاب در نظر بگیریم، ناکاتای پیر نقش ذهن آن را دارد. او سعی میکند اعتیادش به الکل را کنار بگذارد چرا که فکر میکند آنچه سبب شده تا همسران گربه صفتش از او دور شوند همین برچسب تبلیغاتی روی بطری ویسکی است. چیزهای بسیاری سر راه ناکاتا قرار میگیرند؛ از باران زالو تا کلنل ساندرز؛ با همهی اینها اما ذرهای آرامشش به هم نمیریزد. برخلاف مشکلات بسیار، دو داستان بهتدریج به یکدیگر گره میخورند و درنهایت نوعی رهایی لذتبخش را سبب میشوند.روندی که موراکامی در این داستان پیش میگیرد شبیه به همان روندی است که پل استر و جاناتان لتم پیش میگیرند. روندی که با غرابتی ظاهری پیش میرود و جنبهی روانشناسی به خود میگیرد؛ و همهی ما بهخوبی میدانیم این روند میتواند کاری کند که حتی وحشیانهترین و خلاقانهترین رمان هم اثری معمولی به نظر برسد.🦋
vahiddl70
کتاب خوبی بود ترجمه زیاد خوب نبود من چیزی نفهمیدم از این کتاب با اینکه ازش تعریف زیاد بود ولی در کل خوب بود
n poorfarid
ترجمه ضعیف
Nora🚶
وقتی این کتاب رو میخوندم با تصویرسازی و توصیفات و رویاهای نویسنده احساس آرامش و آزادی بهم دست میداد اوقات خیلی خوبی بود حس خوبی منتقل میکنه
فریبا
به نظر من این خانم مترجم قانون نوشتن ریاضیات را یا نمیدونه یا اینکه در مجموع فراموش کرده که نوشتن ریاضی از سمت چپ به راست هست! نوع نوشتن ساعت به طرز باورنکردنی عجیبه! شاید تحت تاثیر داستانهای عجیب موراکامی قرار گرفته!! باید ترجمه دیگری از این کتاب و پیدا کنم!
رابرت
کتاب جالبی بود واقعا هر چند باید با اثار موراکامی اشنایی داشته باشین
bookworm
کتاب ترجمه بدی نداره اتفاقا میشه گفت ترجمه خوبی داره. اما بدترین قسمتش اینجاست که قسمت های مهم داستان کاملا سانسور شدن. حداقل تا اواسط کتاب که من خوندم دو تا از مهم ترین بخش های کتاب حذف شده بود. یکی شروع رابطه پسر با اون دختر و اون یکی اتفاقی که قبل از حادثه جنگل رخ می داد. حذف این دو بخش مهم تو فهم داستان کج فهمی ایجاد می کنه
هانی
خییییلی سانسور داشت .. و ضمن اینکه نصف اتفاقات در اخر داستان بی جواب موند، وگرنه ترجمه خوب بود، قلم روان بود، جذاب هم بود..
من از موراکامی جنگل نروژی رو هم خونده بودم، اونم خیلی مبهم بود .. اما دو تا داستان کوتاه (عضو غیروابسته و شهرزاد) ازش خوندم.. تا چند روز توی شوک بودم از زیبایی قلم و نوشته و بلاغت و سطح دانش و خلاقیت نویسنده
سیوان
افتضاح ترین کتابی که خوندم واقعا چرند بود و بی محتوا و اصلا ارزش خوندن نداشت مثل یه خواب درهم و چرت بود که هیچ سروتهی نداشت
سیما
وسط های داستان جذاب میشه و آدم دوست داره که داستان رو دنبال کنه ببینه قراره چی بشه چون میاد بین ماجرای ناکاتا و کافکا و خانم سائکی و ... یه نشونه های مشترکی میذاره و باعث میشه که خواننده با جذابیت داستان رو دنبال کنه با این هدف که بتونه به این ارتباطی که بین این ها هست برسه ولی میرسه به ته داستان میبینه نویسنده خودش هم دلیل خاصی برای این نشانه های مشترک نداره و اصلا هیچ ماجرای جذابی پشتش نیست برای مثال: آخرشم معلوم نمیشه که طی چه اتفاقی ناکاتا هوشش رو از دست میده و چرا همه اون بچه ها بیهوش شدن و ارتباط ناکاتا با سنگ ورودی چی بود و اینکه خواسته بود خیلی معماگونه ماجرای ناکاتا رو به کافکا و خانم سائکی ربط بده درصورتیکه ارتباط معناداری بینشون نبود
$@D@£
سلام بهترین ترجمهی این کتاب کدومه؟
Vadie 78
همین ترجمه.
alireza
مهدی غبرایی انتشارات نیلوفر
Mohammad ali Karimzadeh
مهدی عمرانی انتشارات نیلوفر
لیلا
عالیه
فرزاد
خیلی گنگ و نامفهوم
hosein
بسیار عالی واقعا خلاق و بی همتاست این نویسنده حتما بخونید
کاربر 22617
اگر سبک رئالیسم جادویی رو دوست دارید حتما این کتاب رو مطالعه کنید. داستان فضای خیلی جالبی داره که آدم رو غرق میکنه.
z
کتاب بی مزه ای بود. شاید حرف برای گفتن داشت. ولی تعلیقی نداشت ک من حرفش رو گوش بدم. خسته کننده و حوصله سربر
نگین زنگنه
با هاروکی موراکامی به پاس تعریفات اطرافیان و بلاگر های محبوب کتابم آشنا شدم و تصمیم گرفتم اولین کتابی که از ایشون میخونم، محبوب ترین کتابشون باشه. اما چندان منو جذب نکرد. البته به طور کلی از خوندنش پشیمون نیستم و شاید دوباره هم بخونمش ولی خب نمیشه بیشتر از یک اثر سرگرم کننده ازش انتظار داشت. معنای عمیقی سعی شده در پس داستان گنجونده بشه اما موفقیت آمیز نبوده. شخصیت اصلی یک پسر 15 سالس که ابدا به سن 15 ساله نمیخوره و بیشتر 30 ساله و یا بیشتر میخوره. پسر زاغی نام هم که بنظرم نبودش اصلا خللی به داستان وارد نمیکنه. از سورئال بودن اثر هم همین بس که یک راننده کامیون مجذوب بتهوون میشه!!! شاید بازهم از آقای موراکامی آثاری رو بخونم اما قطعا از جنبه ی سرگرمی خواهد بود.
حجم
۵۰۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۶۷۰ صفحه
حجم
۵۰۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۶۷۰ صفحه
قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
۱۱۴,۱۰۰۳۰%
تومان