نظرات کاربران درباره کتاب روی ماه خداوند را ببوس

کتاب کشش نداشت و جوابایی که درباره وجود خدا تو کتاب بود قانع کننده نبود

نمیدونم چی بگم، خوندمش 🧐 حرف های جالبی در اون داشت وقشنگ😊 اما اخرش نمیدونم به خاطر باز بودن داستان برام گنگ شد یه جوری بود😖🤔 در کل نیاز به تفکر عمیق داشت🙂

چندسال پیش نسخه ی چاپی کتاب رو خوندم. اونقدر دقیق و با جزییات یادم نیست. یادمه که ذهنم رو درگیر و حس های گنگ و مبهم بهم داد. و اینکه دوستش داشتم باید دوباره بگذارمش توی لیست مطالعه و بعد نظر جدید دربارش بدم!

قشنگ خود خوشم اومد

خوب بود ولی کلی سوال بی جواب و گنگ توی کتاب بود که تا اخر داستان همونطور مبهم و بی پاسخ موند

به نظرم خیلی خوب بود نمیگم عالی بود ولی از خیلی از رمانهای خارجی که خیلی هم معروف میشن بهتر بود من از وقتی که براش گذاشتم راضی ام

خیلی زیبا بود 👌👌🌹🌹 پیشنهاد میکنم بخونید

کد تخفیف هشتاد و پنج درصدی: هر کسی خواست استفاده کنه AREARVAHEAMMAT

ابن کتاب رو چندین سال پیش خوندم و خیلی لذت بردم ازش...

نویسنده در ابتدا بحثی رو باز میکنه که انتظار روندی چالشی رو دارید، ولی نا امید کننده بود برای من. بحث های بی منطق و سطحی، نگاه یک طرفه، اون آقای استاد و ماجراش!!!!! نامه هاش که دیگه بدتر...

میشه یکی اخرشو بگه

خیلی دوست داشتم. این روزا به هر کتاب و فیلم و بازی و نوشته و..... بر میخورم موضوعش به خداشناسی برمیگرد😊😊 به نظرم حکمتی داره👌👌 جالبه قصه گوییم برای بچه ها هم موضوعش خداشناسی در اومد. 😍😍😍😍😊😊😊😊😊😊

عالی بود این کتاب خیلی زیبا و ملموس و دوست داشتنی خداروشکر

نویسنده انگار حوصله نداشته بود قشنگ جمع ش کنه و خیلی بد تمومش کرد خب من انتظار به کتاب فلسفی رو داشتم چون راستش خودمم یکم شک در اعتقادم پیدا کرده بودم و میخواستم با خوندن این کتاب باز هم اعتقادم رو به دست بیارم اما موفق نشدم .نه دلیلی برای اثبات حرفاش نوشته نه چیزی فقط یه رمان ساده و ابکیه پیشنهاد نمیشه

ماجرای دانشجویی هستش که در وجود خدا شک کرده و در خلال نوشتن پایان نامه‌ش به صورت موازی دنبال پاسخِ سوال"آیا خدا وجود دارد؟" می‌گرده و به نظرم مشکل اصلی همین‌جاست که نویسنده نتونسته این دوتا و همچنین حواشی داستان رو خوب بهم گره بزنه مثل خورشتی شده که آب و دونش از هم سواست. توصیفاتی که به کار برده حقیقتا برای من جذابیت نداشت رفتارها و حرکات و گفت‌وگوها به شدت اغراق‌آمیز هستش. حداقل برای من قابل درک نیست، علی‌الخصوص رفتار سایه! صحنه‌ی آخر کتاب‌رو با توجه به گفت‌وگوی آخر یونس با سایه، به زعم من شاید بشه به عنوان پاسخ سوال "آیا خداوند وجود دارد؟" قلمداد کرد ولی خب این مبهم بودن پاسخ رو دوست داشتم که خواننده رو به تفکر وا می‌داره و هرکسی می‌تونه با توجه به خودش، پاسخ شخصی خودش، به این سوال‌رو پیدا کنه. تنها نکته‌ی مثبت کتاب برای من، صحبت‌های علیرضا بود.

یکی از بهترین و به یادماندنی ترین کتاب های مصطفی مستور...

کتاب رو فقط به خاطر فهمیدن دلیل خودکشی دکتر پارسا خوندم این کتاب واقعا محتوایی نداشت که چنگی به دل بزنه و از اورریتد ترین آثاریه که باهاش مواجه شدم

این همه کتاب و رمان خوندم اما هیچ کدوم این رمان نشدن. یه حس خاصی توی این کتاب هستش.

کتاب خوبی بود اما دلم میخواست اخرش به یک جواب خوب میرسیدم که نرسیدم

داستان کششی ایجاد نمی کرد و شخصیت ها کاملا خام بودن و هیچ نوع همزاد پنداری ای نمی تونستی باهاش پیدا کنی و یا تو احساساتشون شریک بشی داستان سر هر فصل ناتموم میموند و از جایی به جای دیگه میپرید و اصلا تایم لاین درستی نداشت از چیز ها و جزئیاتی توی داستان گفته می شد که هیچ لزومی به بودنشون نبود و هیچ ربطی به داستان و اول و اخر و خلاصه هیچی نداشت .... خیلی جاها زیاده گویی شده بود مثل اون موقع که یک صفحه اسم بیماری داشت میگفت . تنها نکته ی مثبت این کتاب توی ۲ تا از حرفای علیرضا بود که جمعا ۳ صفحه میشد