نظرات کاربران درباره کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان

سلام به همگی! امیدوارم همون قدر که مهرگان رو دوست داشتید، آبانگان رو هم دوست داشته باشید. گرچه آبانگان فضای متفاوتی داره و به نوعی مکمل مهرگانه. و هر دو مقدمه ای هستن برای کتاب آخر: آذرگان. بی صبرانه منتظر شنیدن انتقادات و پیشنهادات شما هستم.😊 درباره ی قیمت کتاب هم تلاش کردیم با توجه به این وضع اقتصادی کم ترین قیمت ممکن باشه. امیدوارم راضی باشید. 😉 سپاس از توجه تون 🌹

واقعا حیفه همچین قلم زیبایی ناشناخته بمونه امیدوارم هرچه زودتر در تمام دنیا شناخته بشید گرچه فکر میکنم زیباترین کتاب ایرانیه که خوندم ولی مطمئنم هرروز توانایی و زیبایی قلمتون به لطف خدا بیشتر میشه و اثرهای زیبای دیگه ای هم به جا میزارید. این روزها خیلی از نویسندگان مخاطبینشون رو با کنار گذاشتن حیا جذب میکنن خیلی باعث افتخاره که شما با رعایت اخلاقیات تونستید انقدر زیبا و جذاب کار کنید. آفرین. انشالله همیشه موفق باشید

اگر در نسخه ی جدید طاقچه ، در کنار بخش نظرات ، یک قسمت هم واسه "بررسی کتاب" در نظر گرفته بشه عالی میشه ، اینطوری کسانی که کتاب رو خوندن راحت و بدون استرس لو دادن داستان، اون رو بررسی میکنن ، کسانی هم که کتاب رو نخوندن در قسمت نظرات با اسپویل مواجه نمیشن ، با تشکر از تیم محترم طاقچه 🌸 و همینطور نویسنده ی عزیز بخاطر این قیمت باورنکردنی🌷🌷🌷

این کتاب به من یاد داد: باید اونجایی که دقیقا صبر کردن غیر ممکن میشه صبر کرد تا میوه ش رو چید. قوی بودن این نیست که از پس زندگی بر بیای قوی بودن یعنی از پس خودت بربیای. باید مشورت کرد ، اما تصمیم نهایی رو باید با عقل شخصی گرفت چون هیچ کس نمیدونه دقیقا در درون ما چخبره. و اینکه حق ندارم فقط برای کنار گذاشتن قسمتی از بار زندگی حتی اگر خود شخصی قبول کنه، بهش ظلم‌کنم و یا به خاطر حس های خوبی که بهم میده خودخواهانه تصرفش کنم. .................. جملات خیلی زیبا و قشنگی در بین گفتگو ها وجود داره که آدم رو شدیدا به فکر وادار میکنه. .................. یک ستاره کم دادم برای این بود: از یک جایی حس کردم شبیه شهرزاد شده فقط این بار دایانا اول قباد رو دیده و بعد فرهاد رو...!!!!!! و از اینجا هم یاد گرفتم : مهم نیست چه کسایی سر راهم قرار میگیرن مهم اینه من به چه کسی متهعد میشم و در برابر کی مسئولیت دارم. ................ موفق و پاینده باشید خانوم برادران عزیز قلمتون پایدار💜

سرگذشت آب و آتش ! بی نظیر !

قابل توجه دوستداران کتاب "آب و آتش" : آبانگان هم اومد. پس بشتابید 😉

عالی بود بعضی جاها با دایانا وپوریا گریه کردم به خاطر کشورشون روی دلشون پا گذاشتن چقدر خوب مینویسی خانم برادران ممنونم

ایول آبانگان اومد واقعا دست به قلم خوبی دارید خانم برادران

ساعت۵ صبح شده و من با چشمانی پر اشک این جلد از کتابو هم تموم کردم فقط در یک کلمه میتونم بگم بی نهایت زیبا بود از نویسنده هم خعلی ممنونم منو به داستانهای تاریخی علاقمند کردن

سلام خدمت همه من دو جلد اول و دوم مطالعه کردم و به جرئت میتونم بگم این کتاب برای جذب مخاطب و خواننده داره از احساسات پوچی که القاء میکنه سو استفاده میکنه، سیر روایی داستان فوق العاده قابل پیش بینی هست به طوری که به سادگی در خیلی از لحظات میشه وقایع بعدی پیش بینی کرد، فضاسازی هایی که تو کتاب وجود داره به شدت ضعیفه و ما احساس میکنیم که مدام داریم بین چندتا موقعیت و مکان مشخص جابجا میشیم و حالت چرخه رو داره، ساخت شخصیت ها به شدت ضعیف و ابتدایی بوده.کتاب برای جذب خواننده صرفا لحظات عاطفی فضاسازی کرده و سعی کرده جزئیات و حالات بدن شخصیت هارو ارائه بده. برخلاف چیزی که مدام تو داستان تکرار میشه که دایانا دختری قوی و همیشه درنهایت تصمیم درست میگیره به نظر من شخصیت بسیار رقت انگیزی هست که هیچگونه تعهد و تفکری پشت کاراش نیست و مدام بر اساس یک سری تلقین های درونی یک سری اشتباهات تکرار و تکرار میکنه. به طور کلی میشه گفت این کتاب دقیقا سطحی برابر با رمان های عاشقانه رقت باری داره که تو مملکت ما متاسفانه کم هم خونده نمیشه

سلام ابانگان رو خیلی دوست داشتم برعکس مهرگان! شخصیت پوریا در مهرگان برام قابل باور نبود و نمیتونستم تصویر سازی ای ازش داشته باشم ولی پوریا تو ابانگان بسیار قوی ظاهر شد.مونولوگ های دایانا رو خیلی دوست داشتم و حس میکنم قلمتون خیلی در ابانگان قوی تر شد براتون ارزوی موفقیت های بیشتری در راهی که شروع کردید دارم و امیدوارم اذرگان خوبی داشته باشیم💜

سلام قسمت آذرگان کی منتشر میشه گفتید دیماه الان که دیماه پس کو ؟

عالی، واقعا عالی ممنونم خیلی وقت بود این حس عجیب و دوست داشتنی بهم دست نداده بود، مرسی، ممنونم به چیزی رو میخوام بدونی که تو هم قلمت مثل جی کی رولینگ جادو میکنه و مخاطب رو غرق در مطلب میکنی بهت افتخار میکنم بهار برادران زندگی و قلمت همچون اسم زیبات سرشار از بهار باشه مثل شکوفه انار سرخ و زیبا

هر چند فضای داستان سرد و تلخ شده ولی هنوز هم جذابه آبانگان با اشک شروع شد و با اشک هم تموم شد یه جاهای داستان دوست داشتم مثل بچه ها پاهامو بکوبم زمین و بگم نمیخوام نباید همه چیز این جوری پیش بره ولی با همه این ها من خالق این داستان نبودم و نیستم پس مثل همه داستان ها از یه گوشه روایت رو تماشا کردم و ازش لذت بردم به امید اینکه آذرگان دوباره لبخند رو روی لبمون بیاره

عالی بود واقعا تنها رمانی بود که بعد از دوران نوجوانی که به شدت رمان خون بودم و تا به پایان داستان نمی رسیدم رهاش نمی کردم تونست من رو تا پایان جلد اول که هیچ به جلد دوم و انتظار آذرگان هم بکشونه. خانم برادران ازتون ممنونم اینکه داستان از زبان اول شخص نوشته شده واقعا تاثیر عمیقی در ارتباط عمیق با شخصیت اصلی داستان و راوی قرار میده. من منتظر آذرگان هستم بی صبرانه

سلام.خانم برادران من یک نوجوانم یک نوجوان چهارده ساله که کتاب های بسیار زیادی خوندم از نویسندگان خارجی و ایرانی. کتاب های تخیلی.تاریخی.علمی.داستانی.هیجانی.و...... در بین تمام کتاب هایی که خوندم فقط دو کتاب در این حد من رو درگیر خودش کردو باهاش احساسات رو بهتر از بقیه درک کردم و به نحوی باهاشون زندگی کردم.که یکی از اونا کتاب سرگذشت آب و آتش شما بود و دیگری هری پاتر از جی.کی.رولینگ. من جلد اول کتاب شما رو به شدت دوست داشتم و ازش چیز های زیادی یاد گرفتم و به خیلی ها معرفی کردم. با اینکه همیشه از آثاز نویسنده های ایرانی لذت نمیبردم . اما کتاب شما فوق العاده بود. من بهتون حق میدم حتی اگه در کتابتون ایراد داشته باشید که به نظر من کمترین ایراد رو دارین چون نوشتن کار بسیار دشواریه خود من هم دارم سعی میکنم بنویسم چون از نوشتن لذت میبرم و کاملا میفهم که نوشتن از اونچه به نظرمیاد دشوار تر و در عین حال جذاب تره امیدوارم لذتی که تا اینجا از کتاب بردم و اشک هایی که ریختم نتیجش در آذرگان مشخص بشه بسیار مشتاق کتاب بعدیتونم همونطور که منتظر آبانگان بودم و به محض انتشارش کلی ذوق کردم به حدی که کل خونه رو کنجکاو کردم بابت کتاب خوبتون ممنونم به امید رسیدن پوریا به دایانا

خب خدارو شکر طرح روی جلد هم منتشر شد... حالا نظرات بمونه واسه وقتی که خود کتاب منتشر بشه. ممنونم بهار خانم دوست داشتنی. فقط یک خواهش دارم،اگه میشه توی تلگرام هم یک کانال بزنید تا بتونیم اونجا هم خیلی راحت تر کتاب‌های مورد علاقمون رو دنبال کنیم و همچنین راهی باشه تا سوالات و دغدغه های نویسندگی مون رو شخصی با شما مطرح کنیم.ممنونم

با تشکر از شما خانوم برادران با دیدن جلد دوم خیلی خوش حال شدم ،چقدر که منتظر این جلد بودیم.قطعا مثل جلد یک فوق العاده است.منتظر جلد سوم هم با تب و تاب هستیم. شما و کارهایتان بهترین است😍😍😍😘😘😐😘

به نظر من دایانا شخصیت قوی ای داشت ولی یه بهش از وجودش همیشه نیازمند تکیه کردن به یک مرد ویا یک موجود قوی تر بود که یه جورایی سر دوراهی عاطفی قرارش داد

سلام .این رمان مثل سریال های ترکیه ایه .خیانت رو نشون میده .و ترویج خیانت می کنه . ما هیچ وقت خداروشکر ماهواره نداشتیم .ولی اقوام دارن و گاهی از سریال های ماهواره تعریف می کنن . قهرمان داستان کاملا حق ب جانب ب همسرش خیانت می کنه و اصلا احساس عذاب وجدان یا پشیمونی نداره و موقعی ک همسرش بهش میگه ب من دروغ گفتی ،اصلا خجالت نمی کشه و عذر خواهی هم نمی کنه . فقط احساس نفرت و بیزاری نسبت ب دایانا دارم ." از توجهتون ب نظرم ممنونم ". ی نکته اینکه اگه هر چقدر ب نظرم درباره رمان اعتراض کنید و توهین کنید ،نظرم عوض نمیشه . خانوم برادران واقعا هدف از نوشتن این رمان چیه؟ترویج خیانت ؟ ب قیمت اینکه کتابتون ب فروش بره و تعداد خوانندگان بالا باشه ، این طور نوشتین ؟ امیدوارم پاسخگو باشید .