نظرات کاربران درباره کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان

"اسپویل" . خانم برادران عزیز سلام و عرض ارادت؛ اول از همه باید بهتون تبریک بگم بابت قلم شیوا و روایت پر کششی که به تحریر درآوردید. این کتاب یکی از دلایلی بود که منو به مطالعه تاریخ علاقه مند کرد. . اما درباره داستانی که در بطن این ماجرای تاریخی گنجانده شده میتونم بگم که اصلا شخصیت دایانا به دلم ننشست. در مهرگان او رو دختری نسبتا با کیاست میدانستم که اشتباهاتی هم داشته ولی در آبانگان و اوایل آذرگان به کل نظرم عوض شد. در برهه های مختلف به کرات بیان شد که دایانا شخصیتی قوی و نجیب داره ولی متاسفانه نه تنها قدرت روحی در اعمالش دیده نمیشد بلکه با تصمیمات و کار هایی که همه درنهایت به پوریا ختم میشد باطنا به کارن خیانت میکرد که این واقعا برام آزار دهنده بود. بار ها حتی من که دختر هستم به جای کارن از دایانا ناراحت شدم و پیش خودم سرزنشش کردم بخاطر برخورد و نگاه از بالایی که به همسرش داشت. کارنی که در نوع خودش شخصیتی قوی ، دانا و با نفوذ بوده و تنها جرمش علاقه مند شدن به دختری بوده که تمام زندگیش رو برپایه ی عشق به شخصی دیگه بنا کرده و حتی بعد از ازدواجش و با داشتن فرزند هم حاضر نشد از این عشق دست برداره. . خلاصه تمام این ها و ضعف شدید و عذاب آور دایانا حتی پس از مرگ کارن _که حتی ذره ای اراده نسبت به عهدی که بسته بود نشان نداد_ باعث شد اینقدر ازش دلزده بشم که خواندن آذرگان رو برای مدتی متوقف کنم. . درنهایت هیچ کدوم از این وقایع باعث نشد که از خواندن قلم شما ناامید بشم و همچنان منتظر کتاب های بعدی شما هستم تا بخشی دیگر از تاریخ رو برام روشن تر کنه. . براتون آرزوی سلامتی و موفقیت های پی در پی میکنم.

چیزی نمیتونم بگم از زیبایی این داستان، فقط یه سوال از خانم برادران؟ خانم شما وقتی این داستانو مینوشتید خودتون هم اشک میریختید؟ من کتاب رو برای مادرم میخونم، بیشتر وقتا از بغض و اشک دیگه نمیتونم بخونم،اول گریه میکنم بعد ادامه میدم،بعضی وقتا که برمیگردم میبینم مامانم هم داره گریه میکنه😭، شما واقعا خودتون برای دایانا غصه خوردید و اشک ریختید؟؟؟؟

فکر میکنم این سری مقدمه ایی برای اذرگان بود،منتظر اذرگانم.دایانارو دوستش دارم

با سلام و احترام. خانم برادران, خدا قوت و دست مریزاد. آبانگان را همچون مهرگان با هیجان دنبال نمودم. قلم روان و بیان شیوای شما در آبانگان, نشان داد که موفقیت مهرگان, اتفاقی نبود و اکنون می توان با اطمینان پیش بینی کرد که سه گانه مهرگان, آبانگان و آذرگان می توانند در ردیف بهترین رمان های عاشقانه تاریخی قرار بگیرند. ریتم اتفاقات و حوادث در آبانگان, تندتر از مهرگان است و این ضرباهنگ تند حوادث با التهاب درونی شخصیت اول داستان(دایانا)همراهی می کند. مانند آنچه در مهرگان اتفاق افتاد, با به کارگیری عناصری همچون حیا, اخلاق و پاکدامنی, اثری جذاب و شایسته خلق کردید و بسیار ظریف و دقیق به توصیف و روایت عاشقانه های شخصیت های داستان پرداختید. به طوری که به دور از جذابیت های کاذب, مخاطب را با خود, همراه می کند. سه گانه مهرگان, آبانگان و آذزگان توانست با روایت داستانی عاشقانه در دل تاریخ, کام مخاطبان خود را شیرین و آنها را به مطالعه تاریخ این سرزمین پر افتخار ترغیب کند. همچنین انتظار مخاطبان را درباره کیفیت رمان های عاشقانه تاریخی بالا ببرد. به واقع, سرگذشت آب و آتش, یکی از بهترین و خاطره انگیزترین رمان هایی است که خوانده و خواهم خواند و شیرینی لذت مطالعه آن در گوشه ای از ذهن و قلبم تا همیشه باقی می ماند. امیدوارم در این عرصه, پایدار و سربلند باشید. بی صبرانه منتظر آذرگان هستیم. مهرگان تان, پر از مهر و شادی.

مثل کتاب قبل داستان گیرایی داره ، توانمندی خانم برادران در قصه گویی عالیه ...ولی از تنوع موقعیتای داستان و وقایع کم شده و جزئیات توصیفات هم کمتر شده ... نمی دونم شخصیت کارن پایه ای برای یه عشق عمیق تر ه ؟ یا اصلا نباید با رابطه ی قبلی قیاس بشه ؟ ولی خوب حداقل تکلیف پوریا روشن تر بود...کارن شخصیته که از یک طرف به خاطر تحمیل شدنش و از طرفی به خاطر احساسات اش نمی دونی که طرفش رو بگیری یا نه 😁

سلام.از این نظر که رمان جذابیه اصلا حرفی توش نیست! ولی حقیقتا خودم از مهرگان بیشتر لذت بردم... یه نکته ی دیگه اینکه خانم برادران من ردپای فمنیسم و زن‌سالاری رو زیاد تو این رمان می‌بینم و بنظرم عشق این مدلی درست نیست اصلا،بخصوص رابطه ی دایانا و کارن.

من که دیشب تا نزدیکای صبح خوندمش تموم شد.من مهرگانو از نظر شخصیت دایانا ببیشتز دوست داشتم.هم قوی تر بود هم معتقد و مقیدتر. تواین قسمت دایانا ضعیف تره و دمدمی مزاج تر. اما برعکس شخصیت پوریا حتی از مهرگان هم جذاب تر شده.شخصیت کارن هم خوبه ولی خیلی مظلوم و بدبخته بیچاره😂 خانون برادران خداقوت😍

تو رو خدا رایگانش کنین شبا نمی تونم بخوابم از فکر کردن بهش نمی تونم بخوابم

من وقتی کتاب رمانی میخونم تمام داستان رو جلوی چشام تصور میکنم،واین کتاب انقدر جذاب و قشنگ تصویر سازی شده بود که من واقعا لذت بردم.

خیلی جذاب بود ! هم عاشقانه بود و هم اطلاعاتم راجع به فرهنگ و تاریخ و دین رو بیشتر کرد 😊

ممنون از نویسنده که برای مخاطباش ارزش قائل و هر چی میری جلوتر داستان جالب تر میشه

فکر کنم بیشتر اونایی که این کتاب و خوندن نوجوان بودن.من مهرگان و خوندم خوشم اومد اما با ابانگان اصلا ارتباط برقرار نکردم دایانا با تصمیمات اشتباه و احساسیش خیلی رو مخ بود پوریا از اون هم بدتر کاش پوریا رو به خسرو انوشیروان نسبت نمیدادی شبیه سریال ترکیه ای بود تا رمان تاریخی ایرانی

واقعا کتاب فوق العاده ای بود آدم حض میکنه چنین کتاب های زیبا وپر مفهوم و همچنین پر از فرهنگ ناب ایرانی میخونه ‌‌‌‌‌....،،من فقط منتظر فصل سه هستم ...خانم برادران واقعا ممنون ٫کی فصل سه آماده میشه ؟؟؟؟

بی صبرانه منتظر ادامه ی روایت هستم

به نظر من دیدگاه خوانندگان زن و مرد در رابطه با کتاب متفاوت باشه، مهرگان عالی بود، ابانگان هم خوب بود اما من به شخصه نتونستم کارن رو درک کنم و واکنش و رفتارش اصن برام قابل هضم نبود به نظر من باید بیشتر بهش پرو بال میدادید تا اونم بتونه دلخوریاشو بگه یا حتی عصبانی بشه، انقد سکوت و خود خوری هرکسی رو دیوانه میکنه، غیر منطقیه یه جورایی، ممنون از خانم برادران بابت این کتاب

داستان آدموجذب میکنه،ولی توآبانگان هضم داستان سخت شده وآدم دوست نداره حضورشخصیت جدیدو بپذیره برای همین به نظرم مهرگان بهتربودچون رویه شخصیت تمرکزداشت💐 واینکه دایانابه نظرم الگوی شخصیتی خیلی خوبی ازنظررفتاری واقتداربودولی حالادرکش نمیکنم ونمیتونم رفتاربعدیشوپیش بینی کنم... امااگه این موضوعات حل بشه به نظرم داستان جذاب ومتفاوتیه واطلاعات خوبی هم به مامیده.باسپاس🌷

بسیار زیبا و جذاب...ولی از مهرگان بیشتر لذت بردم

سلام. قبل از هر نظری میخواهم از خانم بهار برادران بخاطر مبلغ کتاب آبانگان همانند کتاب مهرگان که رایگان در اختیار خوانندگان قرار دادن تشکر کنم. حقیقتا مبلغ کتاب با رایگان بودن تفاوتی ندارد. خانم بهار برادران سپاس. برایتان آرزوی اجر معنوی میکنم.

بی اختیار جذب این کتاب شدم حتی از آذرگان هم بهتره ولی ای کاش ماجرا کمتر به خسرو شیرین نظامی شباهت داشت نمیگم تقلیده چون نیست چون سبکتون خاصه ولی کاش این الگو گیری فقط توی کلمات بود نه توی داستان درسته که جذابش کرده اما انگار تکراری بود صحنه های مختص خودشو داشت اما صحنه های زیادی هم یاد آور خسرو وشیرین بود در کل زیبا بود اما ناقص ، به نظرم بهتر بود در یک فصل جداگانه نوشته نمیشد و زیاد کش پیدا نمیکرد روزهای سردی و ضعف دایانا از نظر من دایانا باید اینجا قدرت خودشو نشون میداد باید پر قدرت تر ظاهر میشد اما همونطور که خودتون گفتین خب عشق ضعیفش کرده بود امیدوارم عشق از این به باد به دایانا قدرت بده😘🥰

میشه این کتابو جزء کتابای رایگان قرار بدین؟!؟