نظرات کاربران درباره کتاب آکوردی برای صرف شام

به اندازه اسکی روی شیروانی ها دوستش داشتم بسی آرامش بخش و البته غمگین خیلی روان و ساده مینویسه و میشه به راحتی ارتباط برقرار کرد . "وقتی کسی زیاد از رفتن حرف می‌زند قبلا رفته است فقط می خواهد مطمئن شود چیزی از او در تو جا نمانده باشد کمک کن چمدانش را ببندد چترش را به او پس بده لبخندش را آوازهایش را همینطور سایه اش را که گه گاه و بیگاه از پشت پنجره از گذشته بود"

بهترین کسی که میشه شعر آزاد رو باهاش شروع کرد. روان جذاب عاشقانه طوری که میشه یه روزه کتاب رو بدون خستگی خوند کارش درسته بخونید حتما

سادگی و پختگی و البته تصاویر بکر..چیزهایی که رسول یونان توی اکثر کارهاش به اون ها وفادار مونده اگر چه این که بعضی وقت ها می خواد از چند سطر یک نتیجه برای کل زندگی پیدا کنه کمی کارهاش رو به نظرم کلیشه ای می کنه..اما این که هنوز در سیل جوشان این همه شاعر تازه به چاپ رسیده میشه در لابه لای سطرهای شعرش کمی بال تخیل رو پرورش داد و آرام گرفت بسیار مغتنمه..هر جا هستید موفق باشید هرمس شعر ایران زمین

چقدر به دلم نشست خیلی زیاد میشه باهاش ارتباط برقرار کرد.

خیلی اشعار آقای یونان رو دوست دارم عمق داره اشعارشون در نهایت سادگی ، کلی حرف داره و این نگاهشون به زندگی خیلی برام جذابه

رسول جان یونان با عشق می خوانیمت

(سه) شیرین و روان و البته عمیق بود. معمولا یه‌سری کلمه‌ها معنای خاصی برای شاعر دارن و تا انتهای داستان یا شعرش مدام اون‌ها رو ربط میده به چیزهایی که تو سرشه. مثلا تو این شعر دریا، یا کشتی... و من از این ارتباط‌ها خیلی خوشم اومد. نه همه‌اش، ولی در کل خوب بود.

کتاب خوبی بود. لذت بردم

تیکه هایی که مورد پسندم بود رو به اشتراک گذاشتم پیشنهاد میکنم بخونینش با تشکر از طاقچه:)

عالی بود

غمگین و زیبا مملو از عشق و درد

عالی واقعا عالی

بخونید دوستان. به قدری زیبا و مغموم بود که سطرهاش رو می‌شه با تموم وجود حس کرد و بعد از تموم کردنش بغضی گلوی شما رو خواهد فشرد‌.

"_کاش زبان تو را بلد بودم کاش می توانستم مثل کشتی از حافظه ات بگذرم یا مثل ماهی از خوابت تا زندگی را به یادت بیاورم کاش می دانستم دریایی را که در خودش غرق شده چگونه می توان نجات داد؟ " رسول یونان؛همین کتاب.

کتاب صد و سوم