نظرات درباره کتاب جنگجوی عشق و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب جنگجوی عشق اثر سمانه پرهیزکاری

نظرات کاربران درباره کتاب جنگجوی عشق

۳٫۸
(۶۵۰)
hmd@
((خطر اسپویل)) این کتاب الهام بخشیه در مورد زنی که خودشو از منجلاب فساد و تباهی بیرون میکشه و به سمت خدا حرکت می‌کنه و زندگی از هم پاشیده خودش رو دوباره بر پایه عشق ایمان انرژی مثبت بنا میکنه ترجمه روان ، جزئیات زیاد اگر کمی قدرت تصور و تخیل قوی باشه میتونید لحظه به لحظشو مثل یک فیلم تصور‌ کنید، از بخش های تاریک کتاب دلسرد نشید . نویسنده با این کتاب حس فراز و نشیب رو بهتون منتقل می‌کنه از لحظات تاریک و غمگین گرفته تا لحظات فان و همینطور عرفانی. خیلی از این کتاب لذت بردم دوست داشتم طولانی تر بود ، بشدت پیشنهاد میکنم بخونید این کتابو
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
اصلا کتاب جالبی نبود تقریبا زندگی یک معتاد الکلی متاسفم که به خاطر نظرات خواننده ها این کتاب را خواندم
Mhbano
برای سن زیر 18 سال توصیه نمیشه
Rosely
و یه تعریف دیگه از خدا و ایمان بهش داره که هیجا نمیشه پیدا کرد
shirin
کتاب که تموم شد چشم هامو بستم.میتونستم عشقی که تو وجود “گلنن” بود رو حس کنم.دلم نمیخواست کتاب تموم بشه.دوست داشتم حالا که عشق تو زندگی گلنن به وجود اومده بیشتر بخونم. من عاشق تک تک‌جمله های کتاب شدم.کتاب بی نظیری بود درباره ی روحیه دادن.کتابی که نشون داد برای ساختن و تعالی اول باید خراب شد. یکم مه گذشت رفتم پیج نویسنده رو پیدا کردم.دلم میخواست براش انرژی مثبت بفرستم و ازش تشکر کنم.بین پست ها که چرخ زدم خشکم زد. نویسنده از همسرش جدا شده بود و حالا یک همجنسگرا ست(یا شاید بهتره بگم‌بایسکشوال). هضمش برام راحت نبود.نه به خاطر این که نویسنده همجنسگرا شده و از همسرش جداشد.این کتاب قرار بود زندگی نامه نویسنده باشه در برابر غلبه به سختی ها و مشکلات و واقعا هم عالی بود ولی الان احساس میکنم کتاب خیلی زودتر از چیزی که باید تموم شده.فکر میکنم کتاب به من دروغ گفته و به من خیانت کرده؛مثل این که کسی به احساسات من تجاوز کرده باشه! الان دیگه نمیدونم خود نویسنده هم به حرف هاش باور داره یا نه؟ شاید هم من دارم اشتباه میکنم و اون تازه عشق اصلی رو پیدا کرده؛ولی اگه الان عشق رو پیدا کرده چرا کتاب اونجوری تموم شد؟چرا آدم ها با حرف هاشون فرق دارن؟
محسن
منم میخواستم کتابو بخونم ولی حالا که نظرات شما رو خوندم، کاملا منصرف شدم.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
اصلا کتاب خوبی نبود در حقیقت مزخرف بود
کاربر ۲۹۲۵۶۰۸
با خوندن این کتاب خیلی خودم رو به خدا نزدیک احساس کردم خودم رو توی داستان حس می کردم تمام اون احساساتی که در کتاب بود رو تونستم درک کنم و با داستان همراه بشم چون همه ی ما انسان هستیم و احساسات مشترک داریم ولی گاهی از احساسات و چگونگی بروز اونا اطلاع نداریم خیلی لذت بردم ولی الان وقتی نطرات یکی از دوستان رو می خوندم تمام انرژی که از خوندن این کتاب گرفته بودم با اینکه نویسنده از همسرش جدا شده و همجنسگرا شده از بین رفت و خیلی غمگین شدم متاسفم
Nerd
I'm a LOVER, not a Fighter! But i FIGHT for what i Love!
کاربر ۲۱۴۶۲۹۵
هاااااا
MatisA
واوووو
الهام حمیدی
That's extremely nice , I really enjoyed it , thanks so much .....👌💫💖💖💖💫💞💞😍
Josee
«جنگجوی عشق» از "گلنن دویل ملتن" یک داستان نیست، یک خاطره هم نیست. زندگی نامه فردی است که روایت گر داستان زندگی خودش است. "گلنن" برای ما از سرخوردگی، خستگی، جامعه، تاثیرات رسانه بر زندگی فردی، فرار از واقعیت، روابط نوجوانی‌اش، ترک اعتیاد، حقیقت، ازدواج، خیانت، مادر شدن، بخشیدن و عشق می‌نویسد. اینکه چگونه توانست به خودشناسی دست پیدا کند، هرچند بهای زیادی برای آن پرداخت کرد. از ویژگی مثبت کتاب میتوان به، به روز بودن آن اشاره کرد. زندگی ای که دقیقا در همین نسلی که زندگی میکنیم اتفاق افتاده است. در همین زمانی که همۀ ما در مسیر زندگی ماشینی و عصر اینترنت به سر میبریم، به همین علت کاملاً احساسات و نوع زندگی نویسنده، قابل لمس برای خواننده است.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
اصلا خوب نبود همش چرت و پرت بود
.gjmptw
ورورتبدذیرد
imsarahshirley
قبل از اینکه بخونمش فکر نمیکردم نظر دادن درباره ش برای من انقدر سخت باشه و ازم جرات زیادی بطلبه. من با این کتاب زندگی کردم و اکثر اوقات حتی فکر کردم این کتاب من رو زیسته. خیلی از درد ها و رنج ها و دغدغه های گلنن رو هم تجربه و هم درک کردم. درد مشترک فریاد شده ای که گلنن،جرات فریاد زدنش رو داشت برای اون دسته از دوستانی که به ماجرای زندگی گلنن بعد از چاپ کتاب انتقاد کردن هم باید بگم که درسته ما انتظار پایان شیرین رو داریم برای خودمون اما اول اینکه این یک رمان نیست،اتوبیوگرافیه و اون آدمها واقعی هستن و سرنوشت شون به چرخش قلم و خیال وابسته نیست،بلکه به خودشون و مسائلی که در زندگی واقعی (هرچند تلخ،شوکه کننده و عجیب)با اون مواجهند بستگی داره که چطور مسیرشون رو تغییر بدن‌. و اینکه خیلی از مشکلات گلنن در زندگی زناشویی اش به دلیل گرایش جنسی سرکوب شده ش بود که متاسفانه خودش هم فقط در حد یک نظریه بهش پرداخته بود و شاید اگر بیشتر به این نظریه توجه میکرد زودتر به ثبات میرسید. دلیل این که از تجربیات دوران نوجوانیش به دردناک ترین و سیاه ترین شکل ممکن یاد میکنه هم ،مربوط به همینه. و اینکه در پایان کتاب هم خودش عنوان کرده بود که مطمئن نیست همه چیز تا ابد به همین منوال باشه و مسیرشون تا آخر یکی باشه، چیزی که مهمه این هستش که اون جنگید و خودش رو از شر چیزهایی که خلاص شدن از اونها راحت نیست،راحت کرد و قشنگتر از اون،خودش،خودش رو فهمید! کریگ هم همینطور!اینکه آدمهای این داستان قوی تر از مشکلات روحی شون بودن واقعا جذابه. و اینکه این دو نفر با پذیرش مشکلات هم،و باور به اینکه اختلال روحی یک فرد دلیل بر بد بودن خود اون فرد نیست و باید حل بشه درس قشنگی از عشق و انسانیت رو به ما دادن‌. و در پایان،به نظرم زندگی همیشه در مسیر بودنه،مقصد گاهی مبهم،وابسته به شرایط و اکثرا غیر منتظره ست‌.. به قول فروغ عزیز، آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست،من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
کتاب مزخرفی بود به دوستان توصیه میکنم تحت تاثیر نظرات دیگران قرار نگیرند چون واقعا کتاب ماجرای خاصی نداشت زندگی یک معتاد الکلی بود که فقط الکی خودش را توجیه میکرد
arghavan
چند هفته ای میشه که کتاب رو خوندم.کتاب خیلی جالبی بود،بهت یاد میداد که جنگجو باشی،برای همه چی بجنگی، برای جنسیتت برای خانوادت و حتی برای آرامش جسمی و روحیت! 🌷این کتاب رو به بانو های ایرانی پیشنهاد میدم که حتما بخونن🌷 وقتی که کتاب به پایان رسید،خوشحال بودم که کتاب خوبی رو خوندم.اصولا بعد از خوندن یه کتاب(مخصوصا زندگی نامه ها)در اینترنت دنبال نویسنده میگردم تا باهاش بیشتر آشنا بشم.برای این کتاب هم این کارو انجامش دادم.اما متاسفانه خیلی تعجب کردم،وقتی فهمیدم نویسنده با وجود اینکه تو کتاب میگه نسبت به هم جنس خودش هیچ علاقه ای نشون نمیده،الان با یک خانم فوتبالیست ازدواج کردن.بسیار عجیب بود :|اینکه با یک خانم ازدواج کردن به کنار اما چرا این خانم در طول زندگیش انقد بالا و پایین در رفتارها و عقایدش داره:/ اما باز‌هم‌ میگم کتاب به خودی خود،دوست داشتنی بود🖤
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
واقعا داستان مزخرفی بود اصلا توصیه نمیکنم داستان یک آدم معتاد و روان پریش
آنا خیری
نمیفهمم چرا ازدواج گلنن با یک نفر دیگه باید شما رو متعجب و ناراحت کنه. این کتاب داستان یه قهرمان نیست. یه داستان پریان هپی اندینگ هم نیست. بلکه داستان کسیه که میدونه پر از مشکله اما با صداقت این مشکلات و ضعف‌های شخصیتی خودش رو با ما اشتراک میذاره تا بفهمیم همه آدما پر نقص هستن و ما تنها نیستیم. ضمن اینکه خانواده قبلی و جدید گلنن در حال حاضر با هم خوبن و این نشون میده که به خوبی از این جدایی گذر کردن. اگه صرفا بخاطر اینکه یه زن از خودگذشتگی کرده و ازدواجش رو حفظ کرده این کتاب رو خوندید اصلا نکته اصلی کتاب رو متوجه نشدید.
moonlight
تو جامعه ی غربی نمیشه زندگی خانوادگی سالمی داشت....
Msn
سلام! موضوع کتاب:یک زن در مورد چالش های زندگیش(خانواده و...) صحبت میکنه نکات مثبت: واقعی بودن داستان/روان بودن ترجمه و خوده داستان/صداقتِ زیاد نویسنده که کامل حسش میکنید/قلم جذاب نویسنده نکات منفی: آنچنان چیزی متوجه نشدم و طبق انتظار بود و اگه بخوام سخت گیر باشم(بهتر بود مترجم بعضی کلمات رو از متن اصلی در پاورقی میگذاشت.چون بعضی جاها نیاز بود) توضیحات: در کل بیشتر دلنوشتس تا داستان.من کلا علاقه ی زیادی به رمان(مخصوصا اونهایی که توضیح زیاد میدن) ندارم ولی این یکی رو عجیب، درک کردم!علتش فکر کنم به خاطر واقعی بودن و صداقتشه. چون این کتاب از زبان یه زنه،طبیعتا برای این طیف هم قابل درک تره. دیدِ قشنگی داره در مورد عشق،خانواده،اینکه تو این زمونه ی بی هویت ادا در نیاریم،اینکه این کارها(مخصوصا خانواده) مهارت میخواد و باید یادش گرفت و...
Saana
متأسفانه کتاب اصلاً واسم جذاب نبود و متعجبم از این حجم تعریف و تمجید دوستان که البته سلیقه ای هستش.ترجمه هم گنگ بود.کتاب فضای ناراحت کننده ای داشت.گلنن خیلی درگیر خودش بود و از هیچی لذت نمیبرد
Saana
تام ریدل دقیقاً 👌🏻
تام ریدل
به نظرم منم همینطوره ... اولا کتاب اصلا خط داستانی نداره .... دوما بیان احساسات گلنن خیلی ناقص بیان شده جوری که آدم نمیفهمه چی میگه ... سوما این کتاب خیلی ایده آلانه نوشته شده ک وقتی با زندگی واقعی حتا خارج میخای تطبیقش بدی نمیشه ... در کــل نمیدونم چجوری این کتاب از پرفروش های نیویورک تایمز شده ...میشه حدس زد که چرا این کتاب پرفروش شده ولی قطعا بخاطر کتاب نیس بخاطر برچسبیه ک رو کتابه ...که میگه این کتاب روایت یک زندگی واقعیه 😬
Saana
چرا متوجهش شدم،ولی فضاش رو دوست نداشتم.از اینکه از هیچی لذت نمی‌برد،خوشم نیومد
sarina
کتاب فوق العاده ایه وقتی میخوندمش میتونستم لحظه به لحظه ی حس نویسنده رو احساس کنم..جذابیت داستان انقدر زیاد بود که شب تا صبح بیدار می موندم و میخوندم😁
فاطمه
به نظر من در این کتاب جمله ها، پاراگراف ها و بخش هایی هست که آموزنده و تامل برانگیزند اما اینکه کل کتاب و تمام مسیر زندگی و طرز تفکر و دیدگاه نویسنده چیز خارق العاده و الهام بخشی باشه، نه اینطور نیست. نویسنده از دوران کودکیش به دلایلی مثل شرایط تحمیلی از طرف جامعه یا نداشتن اعتماد به نفس یا کم توجهی والدینش یا ... اختلال هویتی شدیدی داشته و با کلی مسئله حل نشده همچنان به زندگیش ادامه میده و با مشکلات زیادی رو به رو میشه. حالا اینکه این کتاب رو به تمام مردان و زنان مجرد و متاهل به عنوان یک کتاب عالی معرفی کنیم درست نیست چون تمام مردان و زنان مجرد و متاهل که اختلال هویتی شدید ندارند! این کتاب ثبت یک روش زندگی تجربه شده است همین! بله این کتاب مفاهیمی مثل مبارزه کردن برای حل مشکلات، شجاع بودن و ناامید نشدن رو خوب منتقل میکنه ولی در همین حد. که البته با تصمیمی که نویسنده بعد از نگارش این کتاب برای زندگیش می گیره (همجنسگرایی) میشه فهمید که طرز تفکر و جهان بینی نویسنده قابلیت ارائه شدن به عنوان الگو رو نداره. دوستانی گفتند سبک زندگی نویسنده مسئله ی شخصیه و به ما ربطی نداره؛ خب ما از این نویسنده کتابی در مورد روش نگهداری از گیاهان آپارتمانی(!) که نخوندیم. آنچه از ایشون خوندیم در مورد شناخت مشکلات هویتی و مبارزه برای حل کردنشون و رسیدن به یک شناخت صحیح از خود و از جمله شناخت جنسی درست هست. کتاب هم که رمان و داستان نیست، زندگینامه است، واقعیه. پس نویسنده با تصمیمی که در حال حاضر برای زندگیش گرفته کلی از مطالب کتاب رو نقض میکنه مثل نگرانی که بابت جدایی از همسرش برای بچه هاش داشت. به همین علت هم هست که بعضی از خواننده های این کتاب بعد از متوجه شدن مسئله همجنسگرایی نویسنده حس کردند که وقتشون رو برای خوندن این کتاب هدر دادن.
فاطمه
ممنونم گفته میشه که خیلی از مشکلات آدما ریشه در سرخوردگی های دوران کودکیشون داره. بچه ها شخصیت های متفاوتی دارن و گویا نویسنده کتاب حساس تر و آسیب پذیرتر بوده و به تبع به مراقبت هایی بیشتر از اونچه که پدر و مادرش انجام دادن نیاز داشته. پدر و مادر شدن واقعا مسئولیت بزرگ و دقیقیه!
Taha
واقعاً حرفتون درسته. نویسنده از همون ده سالگی دچار مشکلات شخصیتی میشه اما هیچ تلاش جدی ای از طرف والدینش برای درمانش دیده نمیشه. عجیبه که به نظر میاد یه خواهر متعادل داره اما خودش بیست سال با زندگیش یه کاری می‌کنه که هر روز صبح باید بقیه یادش بیارن دیشب چه کرده
arash
باید بگم فوق العاده است. معمولا سمت کتابهایی با عنوان های مشابه این، نمیرم. اما یک حسی من رو سمت این کتاب می کشید. خوشحالم که با گلنن آشنا شدم. به نظرم خوندنش بیشتر از همه ممکن به درد پدر و مادرها بخوره. اینکه گاهی اوقات بچه شون که دچار مشکل شده خودش هم نمیدونه چی میخواد و چکار داره میکنه و تنها چیزی که احتیاج داره محبت و توجه هست. خانواده های زیادی هستند که خیلی زود از فرزندانشون ناامید میشن و اونها رو رها میکنند. من اگه روزی بچه دار بشم حتی اگه بچه ام جادوگر شهر اوز هم بشه پشتش رو خالی نمیکنم و دست از دوست داشتنش برنمیدارم. مهم نیست چه سن و سالی داشته باشه. گاهی اوقات تنها چیزی که بخصوص یک دختر احتیاج داره دوست داشته شدن و حمایت بدون شرط هست. ( چیزهایی که آدم فقط میتونه از خانواده دریافت کنه). اون رو بهش بده و خودش راهش رو پیدا میکنه.( من این کتاب رو به دو بخش تقسیم میکنم قبل از خیانت شوهر گلنن و بعد از اون. کتابی فوق‌العاده که متاسفانه بعد از قسمت خیانت به یک مزخرف تمام عیار تبدیل میشه. از مالیخولیای گلنن سردرد گرفتم. فقط حرف مفت 😑 من تا آخر خوندمش اما پیشنهادم برای کسی که کتاب رو نخونده این هست که تا لحظه خیانت شوهر گلنن بخونه و بقیه کتاب رو سرسری یه نگاهی بندازه کفایت میکنه. فقط قسمت اول کتاب خوب بود جایی که تجربیات یک دختر کم تجربه رو تعریف میکرد.)
کاربر ۲۵۶۴۳۸۸
منم دقیقا همین حسو داشتم فکر کردم فقط منم که نتونستم از انتهای این کتاب لذت ببرم
zahra
جادوگر شهر اوز رو خوب اومدین😁
Shiva
چرت ترین و خسته کننده ترین کتابی که خواندم حیف وقت و چشم انسان خیلی بد بود
kordelia
یک روزه کتاب رو تموم کردم اصلا نمیتونستم خودمو از کشش پر جذبه اون رها کنم.. چقدر عجیب که همه مثل همیم ولی در عین حال متفاوت. همه میترسیم، همه گم شدیم، همه خسته ایم... کاش مثل گلنن همه از نو متولد بشیم؛ با عشق فراوان به خودمون و خداوند و همه زیبایی های هستی، با تلاش برای واقعا زیبا بودن در جانمان..
Azar
خیلی جسورانه بود. فکر می کنم تشنه ی حقایقی بودم که این کتاب به یادم آورد و باعث شد یادم بیا چقدر ارزشمندم و دوست داشتنی. ترکیب ذهن و روح و جسم موسیقی بی پایان و بی تکراریه که برای هر انسان وجود داره و خودش باید یاد بگیره موسیقی خودش رو کشف کنه و بنوازه. خوشحالم که تو این دنیا هنوز ضمیر های حساسی هستن که منو از غرق شدن تو روزمرگی و بلاتکلیفی نجات می دن.
مه_سا
این کتاب عالیه ولی باید سر حوصله خونده بشه❤️
کاربر ۲۵۵۵۵۰۶
کتاب یا رمان درام میخام ولی کوتاه باشه یا فیلم درام معرفی میکنی؟؟؟
sk
کتاب جالبی بود. توصیفش دوست داشتم بعضی جاها بشدت نفس گیر بود طوری که نمیشد دست از خوندن برداری. خوندنش پیشنهاد میکنم. ممنون از طاقچه
مامان جون😎😊
داستان زندگیه یک زن ، به سبک غربی! از سکسهای مدرسه بگیر تا مصرف تا سرحد مرگ مشروبات الکی و خیانتا و .......ک هرکدومو توی ذهن خودش به نوعی توجیح میکنه هیچ جذابیتی نداشت وهمینطور هییییچ سنخیتی با زندگیه یک بانوی باوقار و عفیف ایرانی نداره .... چه برسه به همزاد پنداریو این حرفا واقعا پشیمونم از وقتی ک براش گذاشتم میتونستم کتاب مفیدتری مطالعه کنم بهرحال گفتم ک بدانید عزیزان!!
°زهرا بانو°
جالبه برام اکثره نظرات میخواد بگه ما تو کشورمون خانم باوقار کم داریم!!!اتفاقا دوست عزیزمون مامان جون درست گفتن جامعه ی غربی اما این نویسنده هم شکایتش از فضای جامعه ی غربی بود که اونو به این شکل درآورده بود به توجه به ظرفیت گلنن چون هر کسی ظرفیتی داره.اما در راه متوجه میشه اشتباه میکرده.اگرچه خوده نویسنده باز هم گویا در زندگی واقعی اشتباه کرده افراط و تفریط انسان رو به اشتباه میندازه
تام ریدل
ی نکته بگم منم اصلا از کتاب خوشم نیومد ولی نه بخاطر این دلایلی که شما گفتید....چون حرفای شما منو یاد مجری های شبکه سه میندازه😂 این کتاب تنها جنبه مثبتی که داره اعتراف به واقعیته اونم نه پیش خانواده یا دوستان بلکه در میان همه مردم ....و این به نظرم خیلی شجاعانه است اما ....من کلا با روایت داستان و توصیفات کتاب مشکل داشتم ...کتاب میخاد راه حل بده ولی نمیتونه این کتاب قطعا کتاب خوبی نیست....قطعا این کتاب یک رمان هم نیست ....
مصطفی
شرایطی ک شما میگید درستن ولی باید ب این توجه داشته باشید که گلنن ی دختر ده ساله بود ک تحت فضای اطرافش.تحت فرهنگ اطرافش ب اینجا کشیده شد.گلنن همه این کارا رو کرد چون هویت نداشت.و این بی هویتی باعث میشد خودش رو نشناسه و برای فرار از پوچی حاصل از این؛دست به هر کاری بزنه.ولی کتاب اونجایی ارزش پیدا میکنه.ک گلنن درست وسط تمام کثافت های زندگیش خدا رو پیدا میکنه.و سعی میکنه خودش رو بشناسه و از این منجلاب بیرون بکشه.برای خودش ارزش قائل میشه.هویت میسازه. یک فرد با هویت حتما پتانسیل دیندار بودن رو داره.چون خودش رو شناخته و خودشناسی اصل خدا شناسیه.تحت تاثیر هر بادی کج نخواهد شد.
سیما زیارانی
یک اتوبیوگرافی سبک، بی معنا، پر از اغراق، زیاده گویی و تناقض .
𝑅𝒶𝒽𝒶🕊
توهین نکنید.
afsaneh_&_fatemeh
👏🏽👏🏽
آوین
برای من کتاب خسته کننده ای بود. پر از حس منفی و روند داستان واقعا اعصاب خرد کن بود. اصلا نمیتونستم شخصیت داستان و درک کنم. مشکلات زنی که ماجرای زندگیش و روایت میکنه برعکس چیزی که که تو نظرات خوندم مشکلات عادی و روزمره ای نبودن و زندگیش انقدر پر از ناکامی و روان پریشی بود که به زور تا نصف کتاب و خوندم.
fatemeh72ab
من دوستم خیلی تعریفشو کرد واسم حالا نمیدونم بخونم یا نه.اخه خیلیا گفتن خسته کننده بوده ظاهرا
ام باقر
زندگی غم انگیز زن غربی و جامعه ای که از او یک شخصیت اغواگر میخواهد چیزی که الان در ایران خودمان هم کم کم شکل می گیرد و پیدا کردن راه آرامش و ارزشمندی توسط دین! کلیسا به خوبی در این کتاب بیان شده بود در غرب حتی دین هم دین نیست من وقتی کناب رو خوندم حتی به دلیل شکل گیری داعش هم فکر کردم که چرا استکبار برای نفرت انگیز نشان دادن مسلمانان این همه هزینه می کند کاش بیشتر قدر کشور و دینمون رو بدونیم به زنان کشورم توصیه میکنم خوندن این کتاب رو

حجم

۲۳۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۲۳۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
۳۴,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۸صفحه بعد