نظرات درباره کتاب سخت پوست و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سخت پوست

نظرات کاربران درباره کتاب سخت پوست

نویسنده:ساناز اسدی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۰ رأی
۳٫۶
(۱۱۰)
Rain
واقعا داستان برای من گیرایی و کشش خاصی نداشت! نمی‌دونم چرا داشتم ادامه می‌دادم. با وجود حجم کم و نثر روان اما خیلی طول کشید تا تمومش کنم. در نهایت... دوستش نداشتم.
maryam haghgoo
داستان شمال کشور و مردمانش. مردمی که گاهی هیچ لذتی از شمالی بودن نمی‌برن. داستان جدید، با کشش خوبی بود.
esmat
خیلی زیبا بود واقعا لذت بود واقعیت تلخ و ملموس زندگی که به زیبایی به داستان تشسته است .حتما بخوانید .
کاربر 8717705
توصیف های نویسنده خیلی راحت و قابل تصور بود و داستان پایان دلگرم کننده ای داشت. نتیجه شخصی من : همیشه اونی که ساکته و مشاهده گر، عمیق تر فکر میکنه و بالاخره کاری رو که باید انجام میده.
گفتم غم تو دارم
سلام به عزیزان کتاب خوان کتاب در مورد یک خانواده چهار نفری بود که نزدیک دریا زندگی می کردند و در آمد پدر آنها از کمکی بود که پدر خانواده به مسافرانی می کرد که به ویلا های آنجا می آمدند که پسر بزرگ با این کار مخالف بود و همین باعث تنش بین پسر و پدر می شد.صحبتهای گه در اکثر خانواده ها هست و همین امر باعث می شود که خانه که باید مابه آرامش باشد میدان جنگ و دعوا شود.و زندگی به همه زهر شود.چه خانوادهای که از هم می پاشند .واقعا راه چاره چیست ؟ که انسانها متوجه می شوند که دنیا دو روز بیشتر نیست پس باید قدر هم را بدانند و روی اعصاب هم راه نروند.
fateme_asg
یه کتاب با شروع متفاوت و پایان عجیب.. داستان در مورد یه خانواده شمالیه و از زبان پسر کوچیک تر خانواده روایت میشه که تاثیرات پدر توی زندگیشون و روابطشون با پدرشون رو توصیف میکنه و بیشتر حول این موضوعه که برگشت های پدرش چه تاثیراتی روی زندگیشون داشته.. داستان خوبی بود مخصوصا با حال و هوای شمال و بارون و ... کتاب در قالب رمان کوتاه داستان جالبی داشت ولی خب بازم خیلی پخته و کامل هم به نظر نمیرسید..خوندن کتاب رو به دوست داران رمان و داستان کوتاه و رمان های ایرانی پیشنهاد میکنم.. #چالش_کتابخوانی_۱۴۰۳
سعیده .چ
داستان کشش خوبی داشت توصیفات کاملا مخاطب را درگیر تصویر های آدمها می کند بوی دریا، ساحل، شن های چسبیده و ماهی ها کاملا در فصای داستان حس می شود پایان بندی را دوست داشتم اما تا اخر منتظر یک لحظه بودم یک معجزه شاید رفتار سینا همان جرقه بود اما از نطر من کامل نبود. چون فرهاد ویلا و داوود برایم همچنان مبهم ماندند. در کل داستان خوبی بود.
کاربر ۵۲۲۵۶۵۴
متن روان و معرکه ای داشت
کاربر ۳۳۸۱۲۴۹
واقعا داستان زیبایی بود لذت بردم بدون نصیحت و جملات نقز سیر روان و پر حادثه که تو رو درگیر خودت میکنه و درساعتی که نمی خونیش هم یاد افراد داستان می افتی
کاربر 7380033
ذوق زده و شوکه‌ام از پایان داستان 🙂🤌🏻
کاربر ۴۰۸۲۸۷۱
درباره ی یه خانواده ایرانی و مشکلاتشون بود یه خانواده ی چهار نفری وقتی کتاب رو میخوندم لحظه به لحظشو درک میکردم کتابیه که بازی با احساسات رو نشونت میده و غمگینت می‌کنه که چقدر درد کشیدن
Negar Heidarzade
داستان جذابی بود که خوندنش انقد روان بود که نیاز به هیچ تلاشی نداشت.
m a
متنی روان و دلنشین،فضای کاملا بر گرفته از شمال کشور،و آخری غافلگیر کننده.
کاربر ۱۹۷۷۶۶۴
من که اصلا نپسندیدم، اینقدر ذکر جزئیات زیاد بود که گاهی اصل مطلب از چشم دور میماند. دو زمانه بودن داستان هم برای من جالب نبود، احساس میکنم دو زمانه بودن در فیلمها بهتر قابلیت نمایش دارد. در کتابها اگر تیتر رو خوب نخونی کلی از مبحث رو متوجه نمیشی واسه کدوم زمانه...
مهرنوش
فضاسازی خیلی گیرا بود عالی شروع شد پایانشو زیاد دوس نداشتم ولی بعد مدت ها یه کتاب منوبه خودش جذب کرد

حجم

۱۱۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۱۱۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۱۹,۵۰۰
۹,۷۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد