نظرات کاربران درباره کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟

مشکلات جامعه رو بارها و بارها تکرار کرد ولی پایان جالبی نداشت

کتاب نسبتا خوبی بود .کلیت داستان قشنگه اما یه چیزایی هم توش هست که آدمو یه کم عصبی میکنه .مثل نوع حرف زدن شوهر با همسرش یا به نتیجه نرسیده چند تا از موضوعاتی که در طی داستان رخ میده.

کتاب بسیار عالی بود

واقعا جالب بود

سلام. اصلا جالب نبود.یک نگاه کاملا سیاه.فقط وفقط زشتیها رو به تصویرکشیده.ایشون اصلا قلم خوبی هم ندارن.البته دررده نوشته های چاله میدونی قرارش بدیم نمره بسیارخوبی میگیره.

من از خوندن داستان, مشتاقانه لذت بردم... بعنوان یه دیوانه که نمیخواد نظرشو تحمیل کنه, قلم گرمی داره...

خوب بود. ارزش خوندن داشت. بیشتر احساس کردم که نویسنده دغدغه های زیادی داره که داستان رو در خدمت خودش گرفته برای بیان اونها و این به روند داستان لطمه زده و سطحیش کرده. یعنی اجازه نداده داستان روان بره جلو. ولی حرفاشو زد و درمورد قتل شاهی هم خواننده باید یکم هوشمند باشه، با لاخره کتاب باید مجوز بگیره دیگه نمیشه که همه چیزو مستقیم گفت 😉

دوس داشتم این رمانو،گیجت نمیکرد ولی قشنگ فکرتو درگیر میکرد،یه بخش هایش هم رمانتیزم رو میشد قشنگ حس کرد...

خوب بود ولی یکی بگه آقای شاهی چی شد؟ پس اونی که مرده بود کی بوده؟

کتاب خوبیه اما آخرش هیچی معلوم نشد. کتاب سر داره ولی ته نداره.

اصلاکتاب جالبی نیست همان طورکه ازاسم کتاب پیداست آدم موقع خوندن کتاب به خاطرمحتوای ضعیفش دیونه میشه اینقدرکه متن ومحتوای داستان ضعیفه وجالب اینکه بچه هازمانی که روزمعلم روبه معلشون تبریک میگن به خاطراین هیجان وسروصدایی که دارن معلم میگه ساکت وبه روزهای آخرسال اشاره میکنه ولی همه میدونیم که روزمعلم۱۲اردیبهشت ماه هست

کتاب خیلی خوبی بود داستان گیرا و جذابی داشت کل کتاب رو در ۱ روز خوندم و به نوعی در کتابخوانی خودم رکورد زدم😁 داستان به حدی خوبه که جای هیچ انتقادی نداره تشکر از نویسنده گرامی فقط در داستان های بعدی از حجم سیاه نمایی هایی که نسبت به جامعه دارید کم کنید

کتاب بدی نیست اما ایرادهایی داشت که من نتونستم ب خوندن ادامه بدم

خیلی دوستش داشتم پر از حقیقت بود

سفارش میکنم مطالعه کنید

عالی عالی

رمان جالبی بود.

بد نبود فقط قسمت اون افکارش آدمو بیش از اندازه اذیت میکرد.

بنظرم جالب بود هرچند اخرش قضیه اقای شاهی چندان ب نتیجه نرسید یا مشخص نشد اون مزاحم کی بوده اما من دوسش داشتم ذهنو درگیر میکرد

روایت داستان افتضاح بود! واقعا حیف ذهنم که درگیر چنین جملات سیاهی شد بعضی کتابهارو که میخونی تا آخرعمرت ازدست خودت عصبانی هستی که چرا خوندیشون واون لحظاتی که به پای این جملات سیاه نشستی صرف کاربهتری نکردی! واقعا دنیا اینقدر سیاه نیست! اونقدر موضوع داستان اذیتم کرد که ترجیح میدم درباره ادبیات و قلم اون صحبتی نکنم...