نظرات کاربران درباره کتاب چه کسی از دیوانهها نمیترسد؟
۳٫۹
(۴۲۱)
کاربر 7933955
داستانش خیلی جذب نمیکرد و صحبت های زن و شوهریشون خیلی لوس و بچگانه بود.
پارسا ارجمندفر
کتاب پر توصیفات خفنی ، شعر ها عقید هاست . داستان جالب پر محتوا نوشتار عالی نویسنده داستان جالب که یه خورده بزرگسالانست در مرود اتفاقات و مشکلاتی که همه ما توی جامع باهاش برخورد می کنیم هست . اگه نویسنده تنبلی نمی کرد و داستان رو گسترش می داد و جای سوالات رو پر می کرد خیلی بهتر بود چون کل کتاب هیجان انگیز جالب پیشرفت ولی آخرش ما نفهمیدیم چه بلایی سر داستان فرستاده ، ببو ، نسترن ، آقای شاهی ، دوستش که می رقصید و ... افتاد ممنون که این کتاب رو رایگان در اختیار ما گذاشتند
یک دیوانه ی کتاب
با اینکه از پایان معمایی و باز خوشم نمیاد ولی روند داستان خیلی جذاب بود و خواننده رو به سمت حدس زدن هایی میبرد که تهش درست از آب در نمیومدن.
sagharrahdari
دوسش داشتم چون من هم یک دیوانه ام ..مثل شیلا مثل ببو مثل نسترن مثل مستانه ...
کاربر ۳۴۰۱۱۷۴
سلام عالی عالی بود
kimia
خیلی قشنگ بود من از این نظر ک چند داستان باهم درحال توضیح بودن خوشم اومد🌻
کاربر 1552873
طنز جالب و جذاب خواندنش خالی از لطف نیست 🌹
zahra ahmadi
داستان هایی با طعم مرگ
کاربر ۲۲۹۴۲۲۷
قلم نویسنده و نظرات و عقایدشو دوست داشتم.
اما متأسفانه مثل فیلم هایی شده که جدیدا به وفور ساخته میشه،یعنی هی میان یه داستان بسط و گسترش میدن هی بهش گره اضافه میکنن ،آخرش هم هیچی، نمیتونن جمعش کنن و پایان بندی قابل قبول براش بسازن.
ناصر زمانی
خوب وجالب
امید۱۴
ارزش خوندن داره و یک روزه کتاب جمع میشه،
روایت یه جوریه که هر چقدر جلوتر میره، ارزش خوندن کتاب بیشتر احساس میشه،
شروع کتاب خیلی امیدوارکننده نبود، اما در ادامه جذابتر و شنیدنی تر شد.
sheida 82
عالی بود
ولی ایکاش آخر مشخص میشد آقای شاهی کی بود و چی سرش اومد؟!
پانیذ
کتاب جذابی بود و موضوعی که انتخاب کرده بود نویسنده برای نوشتن جالب بود اما انتظار میرفت پایان داستان با چیزی بهتر از زندگی روزمرشون تموم میشد
محمد مهدی
خیلی پیش این کتاب رو خوندم و واقعا دوستش داشتم
Sahar Hasanzadeh
خوشم نیومد و هیچ جذابیتی نداشت
یلدا
خوب بود ... کاش میشد رنگ صفحات کتاب رو حالت تیره کرد
narges:)
برا اوقات فراغت استفاده نکنید چون راهکار مناسبی هم ازش نگفته بود و تایم بیخود میگیرد
medse
کتاب عجیب و پیچیده ای بود مثل تکه های پازل
کاربر ۵۱۰۶۶۰۶
زندگی شاید آن چیزی نبود که میخواستیم زندگی ما فقط تحمل وتکرار کارهای روزمرگی است مجال تنفس کشید
نیست ن و یک دل سیر هوار کشیدن را بر روی دلم گذاشت تف به این نکبت زندگی مکرر چه کسی میخواهد من وتو و اون و همه و همه ما نشویم خدا به زمین سرد بکوبتش مرا به خانه ام برگردانید هوای اینجا اشک آورده میفهمی فک نکنم دوست
fatemeh
کلیت داستان جذابه ولی ی جاهاییش حس میکردم نویسنده تینبجری چیزیه
انگار داشتم رمان 98 ایا میخوندم
به علاوه اینکه ته داستان خیلی یهویی تموم شد.
حجم
۲۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۲۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
قیمت:
رایگان