نظرات کاربران درباره کتاب مرگ ایوان ایلیچ
۳٫۷
(۱۷۵)
احسان شاهعلی
انسان های مدرن در مواجهه با همدیگر، با خود حقیقیشان روبرو نمیشوند. و چیزی مانند پرستیژ و آداب و جایگاه اجتماعی است که آنها را مانند پوستینی فرا گرفته و مانع دیدن خود میشود. حتی در مواجهه با خودشان هم نمیتوانند خود را پیدا کنند.
چیزی که در این رمان پررنگ است ریا و دروغ است. همه افراد جامعه مدرن به هم و به خودشان دروغ میگویند و ادا در میاورند. نقطه اصلی ماجرا این است که بشر مدرن بدنبال فراموشی مرگ است و مرگ را یک ضایعه میداند که برای دیگران اتفاق میفتد و کار و تفریح و همه چیز برای فراموشاندن مرگ است. اما ایوان ایلیچ که درد دارد میفهمد این مناسبات همه دروغین هستند و مرگ در ورای همه اینها به او خیره شدهاند و راه فراری از آن نیست. در این میان فقط یک روستایی پاکدل که هنوز مدرن نشده است حال ایوان را درک میکند و ایوان در او ریا نمیبیند و او با خود حقیقی ایوان مواجه میشود و گویا او مرگ را مثل بقیه نمیبیند.
هیچکس
عالی بود
محمدرضا
امروز کتاب مرگ ایوان ایلیچ از تولستوی رو خوندم. روایتی بود از یک مرگ. یک مرگ دردناک و جانسوز.مرگی که به تدریج و به آرامی، جان او را میمکید و او را به کام مرگ میکشاند. بر لبه گودال مرگ مدت ها ایستاده بود و انتظار رهایی از آن درد و رنج را میکشید. درد و رنجی که هیچ کس آن را باور و درک نمیکرد. اطراف او پر شده بود از کسانی که فقط آداب دانی میکردند و در دلشان ذره ای به او اهمیتی نمیدادند. دورویی ها و تزویر ها و نفاق اطرافیانش، او را به ستوه آورده بود و با دیدن این رفتارها بر درد و رنجی که داشت، افزوده میشد. از زمانی که به آن سراشیبی هولناک سقوط افتاده بود، تماما زندگی اش در سیاهی سپری میشد تا آنکه در آن ساعات و لحظات آخر، روشنایی عجیبی بر او ظاهر شد که خبر از گشایش میداد و او دیگر در آن لحظات برخلاف روزهای پیشین، هیچ ترس و هراسی از مرگ نداشت و بلکه از رسیدن مرگ بسیار هم استقبال کرد.
اما خوندن این داستان چند تا نکته رو برای خودم یادآوری کرد: اول اینکه ما برای درمان افراد نزدیک به مرگ، به جز درمان های پزشکی به درمان های تسکینی هم درکنارش نیاز داریم. و اثربخشی این درمان های تسکینی هم در سال های اخیر ثابت شده اما متاسفانه به دلیل هزینه های اضافه تری که به خانواده ها تحمیل میکنه، هنوز توی ایران فراگیر نشده. درسته که این درمان های تسکینی، وضعیت بیماری فرد رو بهتر نمیکنه ولی حداقل باعث میشه که اون رنج حاصل از بیماری برای فرد قابل تحمل تر بشه و بتونه اون رو بپذیره و بهتر باهاش کنار بیاد. دوم اینکه این داستان من رو به یاد رواندرمانی اگزیستانسیال انداخت و خیلی حس نزدیکی با آثار اروین یالوم رو در من برانگیخت. شاید اگر این فرد تحت درمان مشاوری مثل یالوم قرار میگرفت، این پوچی و مرگ و تنهایی براش قابل هضم تر میشد و میتونست اونها رو بپذیره و زیاد سعی نکنه که باهاشون بجنگه و از دستشون فرار کنه چونکه انسان هرچقدر بیشتر تلاش میکنه که بیشتر از چیزی فرار کنه، بیشتر در دام اون چیز گرفتار میشه و این تناقض همه جا دیده میشه. سوم اینکه افراد زمان هایی که درگیر بیماری و درد میشن، گرایش بیشتری پیدا میکنن برای روآوردن به معنویت و توسل به موجودی به نام خدا. این مورد هم به خوبی در کتاب نردبان شکسته از کیت پین توضیح داده شده. چهارم اینکه گاهی اوقات مسائلی پیش میاد که هیچ توضیح و دلیلی براشون وجود نداره و ما نمیتونیم بفهمیم که چرا فلان اتفاق برای فلان انسان رخ داد؟ در برخورد با این مسائل به نظرم به جای جستجو برای جواب دادن به این چراها، باید فقط اون شرایط به وجود اومده رو قبول کنیم، سعی کنیم درک کنیم و باهاش کنار بیایم و اینو به خودمون یادآوری کنیم که الان ما نمیتونیم برای تغییر این شرایط، کاری انجام بدیم. و به جای اینکه سعی کنیم اون شرایط رو تغییر بدیم، باید سعی کنیم که خودمون رو تغییر بدیم تا بهتر بتونیم با اون سوگ و رنج کنار بیایم. میدونم که گفتن این حرف ها خیلی راحت تر از انجام دادنشونه ولی امیدوارم که خودم بتونیم به این گفته ها عمل کنم. و اینهارو مینویسم تا در مواقع بحران و در غم ها که مغزم کار نمیکنه، بیام سراغشون و یادم بیاد که باید چه کار کنم.
کاربر 7734266
چه تحلیل زیبایی براتون آرامش رو آرزو میکنم
کاربر 7359359
از تحلیل زیبای شما بسیار سپاسگزارم
کاربر 5635477
لذت بردم از درکتون منم امشب کتابو تهیه میکنم تا بخونم
علی حسینی
شاید بهترین توصیف این کتاب این شعر باشه«اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ/اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ/اگر ملک سلیمانت ببخشند/در آخر خاک راهی عاقبت هیچ
فربال
زندگی و روند مرگ ایوان ایلیچ را در این کتاب میخوانیم.زندگی و مرگی که برای هرکسی ممکن است باشد.داستان با خبر مرگ ایوان شروع میشود و در ادامه فلش بک به زندگی ایوان از کودکی تا مرگ و نحوه مواجهه اش با مرگ ...سوالات فلسفی که ایوان درباره معنای زندگی از خودش میپرسد و پاسخ قطعی ندارد،فکر را درگیر میکند.
elyas
مرگ ایوان ایلیچ کتاب بسیار خوب و جذابی بود، لازمه بگم داستان پر تنش و هیجان انگیزی نداشت و بلکه کاملا آرام و متین بود و به خوبی پیش میرفت.
ماجرایی که کاملا انسان رو به تفکر وا میداره و میشه گفت اونطور نیست که بگیم وای چه جملات سنگین و اموزندهای، بخوام از تجربه شخصی خودم بگم این کتاب باعث شد حس بهتری به لحظه های پایانی زندگی داشته باشم و این حس پذیرش مرگ و آرام به آغوش اون رفتن بهم حس خوبی میده.
از تجربه این کتاب واقعا لذت بردم و به افرادی که علاقه به ادبیات روسی و موضوع مرگ دارند پیشنهاد میکنم
fuzzy
با دو تا ایوان توی این داستان آشنا میشیم. ایوانی با همرنگی بالا و نقابی پهن و ضخیم بر چهره که داره از بیرون زدن ایوان دوم جلوگیری می کنه. ایوان دومی که تماما شک و تردید و بی باوری به معنای زندگی و شایستگیه. یک ضربه بر پهلو نقاب رو میشکافه و ایوان دوم رو میبینیم که میشه باهاش همدلی کرد . که ترسیده و مثل هممون سردرنمیاره تا الان چی کار میکرده. دوستش داشتم. اولین تجربه ام از تولستوی🪄
Rezafaraj01
داستان غم انگیز مرگ یک کارمند دادگستری که در زندگی موفقیت های بسیاری داشت
پایان همه چیز با مرگه
Zakiyeh Jahani
در دنیای مدرن ، توجه ها از درون این کالبد به بیرون آن معطوف شده است . در این دنیا برای هر چیز وقت هست الا برای خودمان و پرسش هایی به غایت مهم . این که " برای چه این جا هستیم ؟ " ، " معنای زندگی مان چیست ؟ " ، " دنیای بعد از ما نسبت به دنیای قبل از ما چه چیزی افزون دارد ؟ " ، " در عمر کوتاه و زودگذرمان مسکّنی بودیم بر درد های این دنیا یا خود افزودیم ؟ " و در نهایت " آنقدر خوش بخت بوده ایم که زندگی کرده باشیم و مرگ را همچون نت پایانی سمفونی باشکوه زندگی مان بنوازیم ؟ " ایوان ایلیچ یک عمر طول کشید تا بفهمد زندگی دقیقا چیست و خوشبختی را باید کجا جست . امید است با خواندن این کتاب حتی برای چند لحظه هم که شده ، دور از هیاهوی جهان در گوشه ای آرام بنشینیم و به نوای درونمان گوش بسپاریم ، همانگونه که این صدا شفابخش ایوان بود .
انسیه پارسازاده
انگار که این داستان، داستان همه ی ماست که تمام وقت وهم وغم خودرا صرف زندگی مادی وجوانب ان میکنیم وناگهان که به آخر خط میرسیم درمییابیم که باید به چیزهای مهمتر وپایدارتری میپرداختیم.
تولستوی در این رمان، فلسفه زندگی وتعریف ما از زندگی را زیر سوال میبرد
rughayeh
داستانی با یک سِیر خاص که اول مطمئنت میکنه شخصیت اول مُرده و بعد داستان زندگی اون رو تا لحظه مرگ برات توضیح میده.
تلنگر خوبی بود
کاربر 5451932
تولستوی در یک کتاب حدود صد صفحه ای به نحوی شروع بیماری، شدت گرفتن آن، از دست رفتن توان، بستر مرگ، دوران احتضار و در نهایت لحظه مرگ و دغدغه های ذهنی، روحی و جسمی شخصی به نام ایوان ایلیچ را روایت می کند، که فکر میکنی صدها بار خودش تجربه مرگ دردناک را داشته و به خوبی آن را می دانسته. «مرگ هم تمام شد. دیگر از مرگ اثری نیست»
کتاب هیجانی نبود. اتفاق ویژه ای در داستان روی نداد اما تعریف جریان مرگ بسیار بسیار جالب بود برای من.
حتما حتما بخوانید. چند بار بخوانید.
جهان
شروع کتاب با اسمهای عجیب ادمو خسته میکنه ولی وقتی ادامه بدین مجذوبش میشید ..
کاربر 9100611
عالی بود
امیر شیرازی
کتابی است فوق العاده زیبا،شگرف و عمیق قابل تامل و ارزشمند که ارزش چندین بار خواندن رو در طول زندگی مون داره
مرگ یک دادستان و سوالات و تردید های او از زندگی و مرگ.
شخصیت ایوان ایلیچ بسیار محسوس،قابل درک و نزدیک به خود ماست،همان سوالات و احساساتی را در بر ما بر می انگیزد که خودمان درون خودمان از خود می پرسیم و درگیر آن می شویم
در کل اثری کوتاه ولی بی نظیری است
کاربر منتظری
به نظرم بیخودی معروفش کردن اصلا جالب نبود
shakiba
از اون کتاباست که توی وجودت ته نشین میشه..
و اثرش باقی میمونه
یک رمان مختصر و مفید ولی با کلی حرف
دوستش داشتم
مامان زیبا
تو داری سه ماه قبل از مرگ ایوان رو میخونی، حس ها و ناامیدی هاش. زندگی که غیر از کودکیش با آنکه خوب به معنای ما رو زندگی کرده ولی پوچ میبینه!
ماری
عالی بود.
لِئا
سلام وقت بخیر بنده دنبال سری کتاب هایی هستم مرتبط با موضوع بیماری گرفتن شخصی در داستان و بیمارستان از اینجور چیزا کسی سراغ داره😁
لطفا تو ریپلای جواب مو بدید ممنون
ریحانه ملایری
به نظرم کتابی ساده تر از تعاریفی که ازش شنیدم بود. صرفا به ریاکاری اطرافیان ایوان در دوست داشتن او و زندگی با او، و در نهایت به متوجه شدن اینکه راه را اشتباه رفته است در کل زندگی اش، ختم میشود
طبق تعریف ها و نام نویسنده، واقعا توقع کتاب خیلی خوب و عمیقی رو داشتم که کاملا نظرم برعکس اینه و کتاب معمولی ای بود. به نظرم کتاب های بهتری هم به جای این، میشه خوند. و بحث سلیقه رو هم در نظر بگیرید.
حجم
۷۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۷۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
قیمت:
۲۵,۵۰۰
۱۲,۷۵۰۵۰%
تومان