نظرات کاربران درباره کتاب بیابان

نمی توانم انکار کنم اولین دلیلم برای خرید این کتاب اسم سروش حبیبی بعنوان مترجم آن بود.گرچه آنتوان چخوف را شنیده بودم اما هیچ کتابی از او نخوانده بودم. هنگام خرید ،کتابفروش میانسالی که از او کتاب خریدم گفت:میدانستی چخوف هیچ داستان بلندی ندارد....... و برایم جالب شد چرا؟؟؟ پس هرچه زودتر شروع کردم به خواندنش. نمیتوانم انکار کنم اوائل حوصله ام سر رف نمیتوانم نگویم اگر به دنبال یک داستان جذاب هستید بی خیال این کتاب شوید. اما من با بیابان چخوف زیستم .چخوف در سراسر مسیر سفر این کودک(اضافه نمی گویم تا اسپویل نشود چیزی)به من آموخت مرا به همان بیابان همان دشت های بی درخت آن چشمه آب سرد و...برد آن چنان قوی در انتقال احساسات قوی و زیبا عمل میکرد که یادم میرف من در روسیه و آن دشت های خالیم که سرانجام به شهری کوچک میرسد یا خانه خودم. من برای ساعاتی کودکی بودم که از پنجره نگاهش به همه چیز می نگریستم و ذره ذره احساسات کودکانه فهم او از جهان اطراف و تمام دلتنگی هایش را تجربه میکردم. این کتاب را بخوانید قطعا چیزی به شما اضافه خواهد کرد.

تو مقدمه کتاب نوشته «داستان یک سفر». نه فقط سفری همراه با آنتوان چخوف و شخصیت های داستان بلکه سفری به دوران کودکی و ... . گرچه داستان خاصی نبود و شاید برخی قسمت های کتاب خسته کننده باشه اما شخصیت پردازی و توصیف حال و هوای بسیار فوق‌العاده ای داره و به نظر من بزرگ ترین حسن این کتاب اینه که چخوف در لابه لای متن انسان رو به تفکر وا میداره و نکات انسان شناسی و روانشناسی جالبی رو به ما میگه. در کل به کسانی پیشنهاد می کنم که حوصله کتب خواندن دارن و غرق در اون می شن.👌🏻👋🏻

یک داستان کوتاه که قطعا با توصیف‌های بینظیری که از طبیعت ارائه میدهد تا مدت‌ها در یاد خواهد ماند. هنر سروش حبیبی در برگردان این کتاب نیز خود شاهکاری ماناست.

نصف کتاب و خوندم . هیچ اتفاقی نمیوفته اصلا فقط شخصیت های بی اهمیت اضافه میشن و ناپدید میشن داستان اصلا کشش خوبی نداره تا همینجاش هم خیلی همت کردم که خوندم