نظرات کاربران درباره کتاب آدمکش کور

از بهترین رمان هایی هست که خوندم داستان پر کشش و جذاب به همراه غافل گیری آخر داستان دقیقا همون چیزیه که از قلم مارگارت اتوود انتظار داشتم .

آتوود به نوعی وامدار سنت های کهنه داستان نویسی با روایت مدرن است ..خوانش داستان های او در چند سال اخیر تجربه زیبا و دلنشینی است ..بخصوص دو رمان آدمکش کور و گریس دیگر که دومی بهترین کتابی بود که از این نویسنده خواندم ..

داستان توصیف های زیادی داره که خب چون من زیاد توصیف دوست ندارم از جذابیتش برام کم میکرد اما برعکس تشبیه های فوق العاده ای داشت و واقعا از اون تشبیه ها لذت میبردم. بعضی دیالوگ هاش واقعا ناب بود و حقیقت محض... . در مورد داستان اوایل کمی کند پیش میره که نیازمند حوصله و صبر خواننده هست ولی از اواسط کتاب به بعد همه چی سرعت میگیره. در مورد غافلگیری های اخر کتاب راستش من همشو از اواسط کتاب فهمیده بودم یعنی خود نویسنده کدهایی داده بود که اگه خواننده با دقت متن رو بخونه متوجهشون میشه بخاطر همین اخر کتاب انچنان شوکه نشدم. به خاطر همین نمره چهار دادم. اما در کل اثر ارزشمندیه از خوندنش پشیمون نیستم.

آدمکش‌ کور یک نوشته‌ی تعلیقی دیگه از مارگارت آتوود. بخش‌های کوتاه، راوی بعضا نامشخص، داستان های مختلف و کارکتر‌های زیاد از مشخصات کار اتوود هست.برنده‌ی جایزه‌های زیاد نویسندگی و خبرنگاری که سابقه‌ی زندگی در طبیعت رو داره و این قضیه کاملا در داستانهاش مشخصه. این کتاب ترجمه‌ی شهین آسایش هست و خیلی روان‌خوان هست. گویندگی هم کاملا سلیقه‌ایه، پیشنهاد میکنم کتاب متنی رو بخونید.در مورد داستان، یک خانم در دوران پیری میاد و خاطرات خودش و خانواده و نزدیکانش رو بیان میکنه. پر از تعلیق و چرخش داستانی هست، اگر این مدل داستان رو دوست داشتین کتاب عروس فریبکار از همین نویسنده، ببر سفید از آدیگا و جنایت و مکافات داستایوفسکی هم همین مدله. مدل نوشتنش به همین صورته. سبکش درام-جنایی هست، چند نفر شخصیت ثابت وجود دارن که اتفاقات حول اونا میچرخه و یکسری شخصیت‌های فرعی که حوادث رو شکل میدن. یک کتاب چاپ شده، یک نفر به قتل رسیده و یک نفر با خونسردی به فکر انتقامه. همزمان چند زندگی در سه بازه‌ی زمانی دنبال میشن. قابل تشخیص نیست که کدوم شخصیت‌ها همونی هستند که نشون میدن یا نه، تا ده درصد پایانی همه خاکستری هستند. پایان داستان مثل بقیه‌ی کتابای اتوود بیشتر تلخه، درامی که کاملا آماده‌ی فیلم شدنه. یک دیستوپیا که هر کسی به فکر خودشه و خودش میخواد داستان رو تموم کنه. اسپویل: لارا و ایریس دختران کارخانه داری هستند که بعد از رفتن پدرشون به جنگ و مرگ مادرشون زندگیشون کاملا تغییر میکنه. دو دختر با شخصیت‌های متفاوت هر کدوم برای حفظ زندگیشون و درست کردن اوضاع فداکاری میکنن ولی اوضاع اونجوری که میخوان پیش نمیره. تمایل به نویسنگی دارن، واقعیت‌های زندگی رو به تصویر میکشن. شخصیت‌های مختلف به صورت مجازی در داستان کتاب حضور دارن. گاهی اوقات باید برگردین و دوبار بخونین تا خط داستان از دستتون در نره ولی داستان منسجمه و اتوود با این کتاب برنده‌ی جایزه بوکر شد. #چالش_کتابخوانی_ ۱۴۰۳

کتاب خیلی به دلم ننشست و جذابیت لازم را برای من نداشت

کتاب خوبی

نوشته های مارگارت اتود خیلی قوی و عالی هست... از خوندن این کتاب خیلی لذت بردم...