نظرات کاربران درباره کتاب تسلیناپذیر
۳٫۴
(۱۷)
vahidk
من نسخه چاپی کتاب رو خوندم، واقعاً عالی بود. یه رمانی که با زاویه دیدی جدید، و منطقی مخصوص به خود نوشته شده. قهرمان داستان راوی داستان نیز هست، ولی گاهی از وقایعی خبر میدهد که شاهد آنها نبوده و صحبتهای افراد داخل یک ساختمان را میشنود و صحنه را هم طوری توصیف میکند انگار آنجا را میبیند. قهرمان داستان انگار هر لحظه زندگی جدیدی را شروع میکند و خودش نمیداند دقیقاً چه اتفاقاتی برایش میافتد، مثلاً زنی را که در یک صحنه مثل یک غریبه توصیف میکند، در صحنهای دیگر میفهمیم همسرش بوده، و خود قهرمان هم انگار در یک فراموشی قرار دارد. کمی طول میکشد با منطق داستان آشنا شویم و به آن عادت کنیم، ولی بعد از آن با داستان لذتبخشی طرف هستیم.
m.a.m
این اثر ایشی گورو واقعا ارزش خوندن داره
ممنون طاقچه تو طرح گذاشتین
sabtaab
یکی از بدترین کارهای ایشی گورو.
تلاش برای تقلید از کافکا. حجم کتاب برای این کار زیاد است. بی منطقی داستان فقط با فضای کافکایی قابل توجیه نیست. ضمن اینکه صرف تقلید از ارزش کار بسیار میکاهد.
یک وقت تلف کنی اساسی
sdm
رایدر ابرقهرمانیه که ویژگیه منحصر به فردی داره اون میتونه با قرار گرفتن در یک مکان اتفاقاتی که قبل از اون افتادن ، تفکر اشخاص و بعضا سرگذشت فرد رو ببینه اما نکته قابل توجه اینه که انگار دونستن همه اینها تاثیری رو تصمیم گیری رایدر نداره و انتخاب های غلط بعضا دوباره گرفته میشن گویی حقیقتا داستان سفر به درون انسانه .در ابتدا تمیز دادن بین خیال ، حقیقت و یا شاید جهان موازی کمی سخته ولی به تدریج این قابلیت در خواننده ایجاد میشه . از تاثیر گذارترین قسمت های کتاب برای من جایی است که رایدر فاصله خیلی کوتاه چند دقیقه ای تا مقصد رو به صورت باورنکردنی ای بسیار طولانی طی میکنه و به خصوص اتفاقات صحنه اجرا و بعدش و یا توصیه های رایدر به استفن برای رابطش با پدر و مادرش و بعد داستان بهمون میگه که رایدر خودش در اون سن همون کارهارو که به دیگران میگه غلطه انجام میده و ده ها صحنه تاثیر گذار دیگر. من نسخه چاپی کتابو خوندم و به نظرم برای این جور کتابا بهتره نسخه چاپی خونده بشه چون بعضا یک نفر یک صفحه کامل درباره یک موضوع که ممکنه در نظر خواننده اهمیت زیادی هم نداشته صحبت کرده پس بهتره برای گم نکردن سیر داستان صفحه های قبل همزمان جلو چشمتون باشه و اینکه ممکنه طولانی تر از حد تصورتون خوندنش طول بکشه در کل خوده من تا صفحه ۱۲۰ بیشتر از لذت بردن گیج و کلافه شده بودم ولی با پذیرفتن منطق داستان شروع به لذت بردن میکنید به طوری که در انتها اصلا دلم نمیومد تموم بشه و صفحات اخرو کش میدادم
vahid.k
خوب از نظرات مشخصه هر شخصی چه برداشتی داره🖒🖒
وحید
بعد از ۵ سال که با این کامنت رهایش کرده بودم: واقعا اعصاب خوبی میخاد خوندنش، خییییلی مطول ه، یک گفتگوی توی آسانسورش تقریبا 10 دقیقه س!من که حوصله م نکشید بخونمش،
بالاخره خواندمش. باورم نمیشه که کسی که هرگز رهایم نکن و غول مدفون رو نوشته همچین قصه بیسروتهی رو نوشته، کل حرفش انگار پوچ بودن زندگی و لذت بردن از لحظهس که به ضعیفترین شکل گفتدش.
ناراحتیم از اینه که از همون اولش حدس زده بودم که این یکی به.درد بخور نیست، اما به خاطر کتابهای دیگهش گول خوردم و تا آخر وقتمو تلفش کردم..
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کتاب تسلی ناپذیر پر است از گفتوگوهای رایدر با افراد مختلف. گفتوگوها همه سطحی، طولانی و معمولا کسلکننده هستند. منتقدان این کتاب را سفر درونی میدانند اما به نظرم سفر درونی هر آدمی احتمالا برای بقیه خسته کننده باشد! دغدغههای کوچک، سطحی، اضطرابها، سرخوردگیها و هنوز درگیر جلب رضایت والدین چیزی که رایدر سخت به دنبال آن است. سایهی پدر و مادر رایدر در تمام داستان سنگینی میکند، یکی از نکات جالب داستان وجود پیانیست جوانی بود که فرزند مدیر هتل است و در تمام مدت او هم درگیر جلب نظر والدینش است. گویی شخصیتها تکرار همند، آدمهایی که فقط فضا را پر کردهاند.
بین رابطهی پدر و مادر آن جوان و موسیقی رابطهی عجیبی برقرار است. مادر از خانوادهای هنرمند، پدر صرفا مخاطب این ماجراست اما سعی در جلب نظر همسرش دارد. پسر خانواده قربانی جنگ روانی موسیقی بین پدر و مادر است که از کودکی تا کنون و هرگز پذیرفته نمیشود، این نکته و اشارههای کوچکی به کودکی رایدر که نشان میدهد او فرزند همان شهر است من را به تردید انداخت که شاید رایدر و آن جوان یکی هستند و تفاوت اسمشان خیلی مهم نباشد چون تمام داستان بیقاعده و قانون است. اگر رایدر هم دقیقا آن پسر جوان نباشد بیشک زندگی او نمایی از زندگی رایدر است یا برعکس، اما هر دو تا ابد ناتوان در جلب رضایت پدر و مادر.به نظرم برای شروع ایشیگورو این کتاب مناسب نیست و بهتر است جزء آخرین خواندههایتان از او باشد. اگر هنوز از قصه پر نیستید زمان خواندن این کتاب نیست. اما اگر قصد نویسندگی دارید و یا هر هدفی در ادبیات حتما این کتاب را بخوانید تا با امکانات یک نویسنده آشنا شوید.
انگار آدمهای این کتاب دنبال آرام و قرار نیستند. تسلی نمیپزیرند حتی اگر در نزدیکترین فاصله به آنها باشد. گروهی آدم تکراری با حرفهای تکراری که فضا را پر کردهاند ناآرام و بیقرار. کتاب گویی عکس بازماندهی روز است آنجا آدمی هیچ نیست اینجا آدمی همهچیز است و هردو خالی از زندگی.
سونیا احمدی
به نظرم اصلا ارزش وقت گذاشتن رو ندارد ،داستان به کندی پیش میرود گویی شخصیت اصلی تا ابد زمان برای انجام کارش دارد و متن به شدت اعصاب خرد کن است اصلا آغاز و پایان داستان حسی رو ایجاد نمی کند جز القای در هم ریختگی و حرف های بی سر و ته
محمد حسین
ارزش خوندن داره؟
حجم
۵۶۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۳۶ صفحه
حجم
۵۶۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۳۶ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد