نظرات کاربران درباره کتاب دچارت شدم

رمان رایگان بزارید من قبلاً رمان دچارت شدم خریدم اما الان برام زده دوباره باید بخری میشه پیگیری کنید

واقعا حیف وقتی که برای خوندن این کتاب کردم بسیار سطح پایین وتکراری

بر عکس انتظارم، رمان متوسطی بود.

ممنونم از نویسنده عزیز خیلی لذت بردم از خوندنش

ابتدا داستان خوب شروع کرد ولی انتهاش اصلا خوب نبود وبرای این که داستان بتونه جمع کنه فیلم ترکیش کرد

عالیه کتاب دست شما درد نکنه

داستان خیلی نخ نما و تکراری بود بنظرم واسه نوجوانان مناسب تره

کتاب خوبی بود ،دوستش داشتم ،اما آخراش یه خورده تخیلی شده بود بیشتر شبیه فیلم هندی شد 😅

یک داستان آرام و عامه پسند. همه چی عالی بود جز صفحه آرایی و اینکه هیچ برخوردی با آوینا و دوستش سیامک نشد بخاطر آبرویی که از یاسمن بردن. ولی در کل داستان آروم و دلنشینی بود. قلم نویسنده ی عزیز مانا

چقدر جالب که توی خلاصه کتاب، داستان رو اسپویل کردین 🤦🏻‍♀️ مرسی از زحمات بی بدیلتون

قشنگ بود

حیف پول

اگر دنبال رمانی برای تلف کردن وقت و انرژی و چشماتون هستید این رمان چرت رو بخونید.

رمان بشدت ضعیفی هست. اونقدر حوصله سربر، تکراری و دور از واقعیت هست که حاضر نشدم کتاب رو تموم کنم. شخصیت یاسمن اونطور که نوشته شده عاشق مسیح بود و یک سال و نیم بعد ( که اینجا نویسنده اشتباه کرده بود) تونسته با بردار مسیح، محمد، ازدواج کنه و این مسئله که اگر یک زن عاشق باشه و همسرش رو از دست بده زمان زیادی میبره که بتونه ریکاوری بشه و بتونه مجدد یک زندگی رو شروع کنه. از یک طرف محمد کلا در حال تحمیل کردن این هست که تو باید برادر منو فراموش کنی و با من باشی بدون درک اینکه به اون شخصیت آسیب وارد شده و باید حالش رو درک کرد. شخصیتی که من از محمد دیدم یک فرد هست با رفتارهای دیکتاتوری که متناسب با یک جوان امروزی نیست. از همه مهم تر جوری که اتفاقات رو به نمایش کشیده به دور از واقعیت هست. این رمان بهتر بود در سایت نودهشتادیا منتشر میشد اونم بدون هزینه چون بشدت ضعیف هست. بنظرم باید در طاقچه بی نهایت بمونه. زمان و پول صرف کردن برای این کتاب واقعا کار اشتباهی هست.

کامل نیست

با اینکه موضوعش به شدت تکراری بود ولی تا تهش خوندم و این واقعا موفقیت بزرگی برای نویسنده محسوب میشه😁

از حق نگذرم،کتاب جالبی بود.حتی خود من هم جذبش شدم و داستانش رو دوست داشتم. اما یه سوال خیلی مهم از نویسنده ی این کتاب داشتم واقعا چرا شخصیت خانم قصه رو انقدر ضعیف به نمایش گذاشتید.چیزی که در تمام مدت خواندن کتاب ازش رنج بردم این موضوع بود که چرا باید در اغلب رمان های عاشقانه شخصیت آقا یک شخصیت جسور و محکم و بی باک باشه ولی شخصیت خانم باید یک شخصیت ضعیف و کاملا سر به زیر و حرف گوش کن باشه. و انقدر این موضوع در رمان های عاشقانه ادامه داشته که اکثر نویسنده ها وقتی میخوان یه رمان عاشقانه بنویسند شخصیت خانم رو یک شخصیت بی پناه و مظلوم در نظر میگیرند و شخصیت آقا رو حامی و قوی و مستحکم. نویسندگان عزیز من با افکار و عقاید شما آشنایی ندارم اما این رو بدونید یک خانم و آقا با هم ازدواج نمی کنند که آقا،پناهِ خانم و یا خانم پناهِ آقا باشه‌.اون ها با هم ازدواج میکنند چون همدیگرو دوست دارند و باید مکمل یکدیگر باشند نه اینکه پناهنده ی یکدیگر باشند. خواهش می کنم به این نکته توجه کنید چون خیلی از نوجوان ها رمان های عاشقانه ی شما رو بر دیگر رمان ها ترجیح میدهند و کم کم افکار کتاب رو به عقاید اصلی خودشون تبدیل می کنند و این باعث میشه دخترای نوجوان فکر کنند حتما انتخاب موردنظرشون برای ازدواج باید یک آقای قد بلند، چشم رنگی، سیکس بک دار، ورزشکار و.... باشه و آدم هایی که این ویژگی ها رو ندارند حق ازدواج ندارند‌‌. خواهش میکنم طوری کتاب بنویسید که عقاید درون کتاب به نوجوان و جوان هایی که تازه اول راهند آسیب نرسونه. سپاسگزارم🌹

خیلی دوس داشتم

فونت بسیار کوچک است ، باید با ذره بین خوند !!

مثل بیشتر رمانهای عاشقانه یه ازدواج اجباری و بعد عشق آتشین .تازه بدیش هم این بود که پسره از شب اول یه دفعه عاشق و شیفته دختره شد حالا میذاشت یه چن روز میگذشت یه چیزی تو اخلاق دختره کشف مبکرد بعد در کل داستانش چیز جدید و جالبی برای عرضه کردن نداشت فقط برای پر کردن وقت خوبه