بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انسان در قالب زمان | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب انسان در قالب زمان اثر عبدالحمید دیالمه

بریده‌هایی از کتاب انسان در قالب زمان

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۵.۰از ۷ رأی
۵٫۰
(۷)
در تفسیر سوره حمد، امام به‌صورت مداوم بر روی این موضوع تکیه می‌کند که: «ما در مقابلهٔ با او می‌فهمیم که چقدر کوچکیم».
z.n
گاندی چند روز قبل از ترورش گفته بود: «در گذشته سوءقصدهایی به من شده است، اما خداوند تاکنون مرا حفظ کرده و مرتکبین سوءقصدها از عمل خود پشیمان شده‌اند. اگر کسی مرا با این اعتقاد که شخص رذل و نیرنگ‌بازی را نابود کرده و با گلوله‌ای از پای درآورده است؛ دراین‌صورت گاندی واقعی را نکشته، بلکه کسی را کشته که به نظر او رذل و پست می‌آمده است. پس از مرگم هیچ شخصی نمی‌تواند کاملاً نمایندهٔ من باشد، اما در بسیاری از شما مقداری از من زنده خواهد ماند. اگر کسی هدف را بر خود مقدم بدارد و خود را ناچیزترین مردم بشمارد، جای خالی او تا مقدار زیاد پر خواهد شد».
z.n
انسان در محدودهٔ زمان قالب‌ریزی شده است. زمان نیز همواره در جریان است، اما بخشی از صفات انسان تمایل دارد که زمان را نگاه دارد، برای همین به نیرویی نیاز دارد که این کالبد جسمانی را به تسخیر خود درآورد. اگر انسان به چنین مرحله‌ای رسید، دیگر هیچ‌گاه نمی‌شود او را به سمت رشد، تعالی و تکامل حرکت داد و در چرخ‌دنده‌های ابزار تولید گرفتار خواهد شد. به همین دلیل سرمایه‌هایی را که در اختیار دارد، از بین می‌رود. تنها یک گروه می‌توانند این مادهٔ از بین‌رفتنی را به انرژی ماندگار و جاودانی و به عملی که تجسّم عینی آن جاودانه باقی خواهد ماند، تبدیل کنند. ما به این نیروی ماندگار «ایمان» می‌گوییم. به همین دلیل می‌فرماید: «اِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا»؛ مگر کسانی که ایمان آوردند و در پی آن «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»؛ کار نیک انجام می‌دهند.
Mahdi Esmaili
عکس‌العمل‌های خاصّی که امروزه از چهره‌های انسان‌گرا در غرب می‌بینید، یا نظراتی که امروزه از اندیشه اومانیسم می‌شنوید، یا فیلسوف‌هایی مثل سارتر که دیدگاهشان بر اساس اصالت انسان است، نشانه چیست؟ این‌ها نمادها و مظاهر اضطراب نسل انسان‌های تهی غربی هستند و نشان می‌دهد که غرب در شرایطی قرار گرفته که همهٔ اندیشه‌هایی را که به جهان سوم و دیگران صادرکرده بود، بازپس خواهد گرفت. آشوب‌های اجتماعی، ناهنجاری‌های غیرانسانی و وحشیانه، ناامیدی، سرگردانی و همهٔ آن ابعادی که برای تسلط برجهان سوم ساخته و به آن‌ها تحمیل کرده است را بازپس خواهد گرفت.
Mahdi Esmaili
رنج و فشاری که خداوند در قرآن می‌فرماید چیست؟ تنگناهایی که هیچ‌گاه در زندگی مرتفع نمی‌شود و تا انتها باقی می‌ماند، به چه معناست؟ مطالب بسیار متنوعی در تفسیر این واژه بیان شده است. فشارها و دردهایی که انسان در ابتدای به دنیا آمدن خود تجربه می‌کند، از ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین آن‌هاست. بنده احتمال می‌دهم آن رنجی که برای انسان از همه مشکل‌تر است، مسئله زمان است. البته منظور تسلط جبری زمان و اینکه انسان نمی‌تواند از آن خارج شود، نیست، بلکه منظور این است که انسان در مجموعهٔ زمان قالب‌گیری شده و خارج از بُعد زمان، مفهومی ندارد. او با این بدن مادی نمی‌تواند خارج از بُعد زمان وجود داشته باشد.
اللهم عجل لولیک الفرج
سخن ما امروز به فردی مثل مفتح و شهیدان دیگر این است که فهمیدیم جان خویش را با نام خداوند به او تسلیم کردید و دانستیم بر آنچه می‌گفتید صادق بودید. به‌زودی خواهند فهمید که اگر در ذهن عده‌ای به‌عنوان یک عنصر مخالف بودید، آن‌گونه که فکر می‌کردند، نتوانستند شما را از بین برند. آن‌ها می‌خواستند اسلام، اعتقاد، ایمان، پاکی و صداقت را محو کنند، اما همان‌گونه که گاندی گفت، ذره‌ای از ذرات وجود شما در ما باقی خواهد ماند. جسم شما از میان ما رفت، اما هر یک از ما سعی خواهیم کرد که با جمع‌آوری ذرات اندیشه‌تان، نشان دهیم آنچه برایش جان باختید، تمام‌شدنی نیست. ما چون همیشه ثابت می‌کنیم که ترورها، کشتن‌ها و کشته‌شدن‌ها، نه‌تنها ضربه‌ای به اسلام و ایمان ما نخواهد زد، بلکه به جهانیان نشان می‌دهیم این خون‌ها آبیاری‌کننده درخت ایمان ماست.
اللهم عجل لولیک الفرج
یک مثال روشن برای این‌گونه از خودبیگانگی و زیستنِ دیگران در درون آدمی این است که فردی -به‌ویژه خانم‌ها- می‌خواهد چیزی بخرد. دایم در این فکر است که اگر من این را بخرم، آن آقا یا خانم چه می‌گوید؟ این چنین شخصی ابتدا باید نظر همه این افراد را بررسی کند. یکی از رنگ قرمز خوشش نمی‌آید، دیگری از رنگ سبز بدش می‌آید، سومی می‌گوید پیراهن گل و بوته‌دار قدیمی شده و از مد افتاده، آن یکی می‌گوید پیراهن کوتاه مد است، دیگری لباس بلند را بهتر می‌داند. همهٔ این‌ها را در ذهن خود بررسی می‌کند. نظر خودش مهم نیست. این یعنی بیشتر از آنکه خودمان در وجود خودمان زندگی کنیم، دیگران در آن زندگی می‌کنند. علت آن این است که ما مبدأ را فراموش کرده‌ایم و به دنبال آن خودمان هم به دست فراموشی سپرده می‌شویم. ما زمانی حضور خواهیم داشت که به حاضرِ لایتناهی مرتبط باشیم؛ در غیر این صورت انسان بدون ارتباط با آن واجب الوجود، عدم است.
چڪاوڪ
علامه اقبال لاهوری در احیای تفکرات دینی می‌گوید: «یکی از تفاوت‌های جهان‌بینی عرفا با جهان‌بینی پیامبران این است که اگر یک عارف شیعی به آن مراحلی که پیامبر (ص) درمعراج رسید، برسد، دیگر حاضر نیست به میان مردم بازگردد». آن‌قدر شیرینی و حلاوت تقرّب به معشوق، عارف را تحت تأثیر قرار می‌دهدکه دیگر حاضر نیست به مراحل پایین‌تر بازگردد. اما پیامبران به معراج می‌روند و حتی به‌اندازهٔ «قاب قوسین او ادنی»، یعنی تا نزدیک‌ترین فاصلهٔ ممکن می‌رسند، اما حاضر می‌شوند مجدداً به میان مردم بازگردند. پیامبران در این دنیا بین مردم و بین خلق حرکت می‌کنند، اما در معیّت حق. کسانی که چنان قدرتی دارند که هم ابعاد قرب الهی را دارند و هم بین مردم کار می‌کنند، حاضر می‌شوند از آن شیرینی قرب مقداری صرف نظر کنند و توجه خود را از خدای متعال و عبادت‌هایی که آن‌ها را در قرب الهی نگاه می‌دارد، قدری به سوی مردم بگردانند.
چڪاوڪ
کسی که به هنگام بارش باران می‌خواهد با کاسه معمولی باران را جمع‌آوری کند، همیشه نگران است و کاسه‌های بیشتری طلب می‌کند تا مبادا این رحمت از او فوت شود و هر چقدر باران بیشتری جمع‌آوری کند، بیشتر به شعف می‌آید.
چڪاوڪ
افراد در مراحل مختلف سقوط می‌کنند، اما گاه یکی خیلی قدرتمند است و می‌تواند خودش را روی زمین نگه دارد، اما او نیز در آخر کار فرومی‌افتد. گاهی نیز کسی که ناخالصی او مشخص بوده، همان ابتدا بر روی زمین فرومی‌غلتد.
چڪاوڪ

حجم

۶۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۶۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۱۷,۱۰۰
تومان