بریدههایی از کتاب استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی
نویسنده:فرانسسکا جینو
مترجم:یاسمین شاکری
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۳۰ رأی
۳٫۸
(۱۳۰)
استعداد نوآوری کمک میکند با ملالت حاصل از روزمرگی و سنتها مقابله کنیم. استعداد کنجکاوی به ما امکان میدهد با گرایش به سوگیری وضع موجود مبارزه کنیم. استعداد وسعت دید، به ما اجازه میدهد، در مواجهه با مشکلات یا هنگام تصمیمگیری از تمرکز محدود که تنها شامل یک چشمانداز است ــ آن هم چشمانداز خودمان ــ دوری کنیم. استعداد تنوع کمکمان میکند تا با کلیشههایی که ریشهٔ دیرینهای در ذات بشر دارند، مبارزه کنیم. استعداد راستین بودن، کاری میکند که در ارتباط با اولویتها، احساسات و باورهایمان صادق باشیم.
کاربرm-jamali
از طرفی، مدیران بهجای تجلیل از آدمهای کنجکاو، آنها را دلسرد میکنند. آنها با اینکه ارزش حس کنجکاوی را میدانند، اما رفتارشان اغلب چیز دیگری میگوید.
arezou
تفکر در مورد "بایستن" و "توانستن"، پیامدهای متفاوتی دارد که کاربردشان فراتر از واکنش نشان دادن به وضعیتهای اضطراری است. در همهٔ مراحل زندگی، وقتی نوبت به تصمیمگیریهای مهم میرسد، از خودمان میپرسیم چه باید بکنیم؟ اما این چهارچوبگذاری پاسخهایمان را محدود میکند. اگر بهجای آن از خود بپرسیم، چه میتوانیم بکنیم؟ وسعت دید بیشتری پیدا خواهیمکرد.
shirin
غافلگیری عطش ما را نسبت به تجربهٔ جدید فرومینشاند، کنجکاویمان را پرورش میدهد و ما را در حیرت اتفاقات بعدی نگه میدارد.
عمیق و بی انتها
طبق آمار گالوپ، کمبود دلبستگی منجر به هزینههای پزشکی و از دست رفتن بهرهوری میشود.
عمیق و بی انتها
خیلی خوب است که همواره به ما یادآوری شود، دانش و مهارتمان قابلیت توسعه دارد. این کار به نوبهٔ خود انگیزه و فروتنی ما را افزایش میدهد.
عمیق و بی انتها
او هر سال برای گُلکاری در تراس رستوران از کارکنان هتل استفاده میکند. یکبار حین انتخاب گلدانها و گیاهانی که باید کاشته میشدند، زاناردی از کارمندانش پرسید: "چرا همیشه گل میکاریم؟ چرا اینبار سبزیجات نکاریم؟" این گفتگو منتهی شد به تراسی پُر از سبزی و گوجهفرنگی که در آتلیهٔ ریل فود، رستوران پر طرفدار هتل، استفاده میشدند. تمام اینها نتیجهٔ چند پرسش ساده بود.
عمیق و بی انتها
کنجکاوی، یعنی بیشتر با دیگران و با دنیا سروکارداشتن، قدردان رفتار اکتشافی بودن و علم به اینکه این رفتار الهامبخش است.
عمیق و بی انتها
هر گاه خود را به چالش میکشیم تا از دانستههایمان فراتر برویم و میتوانیم این کار را بهخوبی انجام دهیم، در مقابل پیلهٔ گرم و راحت سوگیری وضع موجود ایستاده و نافرمانی کردهایم. با این کار باعث پیشرفت خود میشویم.
عمیق و بی انتها
وقتی نقاط قوت کارکنان را به رویشان میآوریم، آنها نگرانی راجعبه اینکه چه فکری در موردشان میشود کنار گذاشته و بهسمت تبدیلشدن به بهترین نسخه از خود حقیقیشان میروند.
عقل سرخ
یکی از بزرگترین دستاوردهای بشر میتواند از سرمایهگذاری روی آنچه مردم بهطور طبیعی بهتر انجام میدهند، حاصل شود.
عقل سرخ
ما همیشه دنبال راههایی برای پنهان کردن هستیم ــ حتی با سرپوش گذاشتن روی جنبههای شخصیتیمان، ابراز نکردن احساساتمان، مخفی کردن ترسها و نواقصمان. اما آشکار کردن تمام آنها حتی به قیمت آسیبپذیر شدن به ما کمک میکند ارتباطات قویتری با دیگران برقرار کنیم.
عقل سرخ
شش هفته از زمان مطالعهٔ کتابها گذشت. از معلمها در مورد پیشرفت آنها در کلاس علوم پرسیدیم. پاسخ این بود که دانشآموزانی که در مورد تلاشها و سختیها مطالعه کرده بودند، نسبت به آنهایی که کتاب دانشمندان موفق را خوانده بودند، نمرههای بهتری کسب کرده بودند. این تفاوت مخصوصاً در مورد دانشآموزانی که پیشرفتی در نمرههایشان حاصل نشده بود، نشان میداد که این تمرین برای کسانی که نیازمند کمک بودند، سودمندتر بوده است.
عقل سرخ
در ادامهٔ نطقش به دانشجویان گفت: "رفتم پیش همکارام و گفتم نتیجهٔ ارزیابیها خوب نبوده، میخوام درستش کنم. لطفاً کمکم کنید." اینکه آدمی در سطح او، بتواند نقصهایش را بپذیرد و از زیردستانش درخواست کمک کند، عادی نیست. پس از تشویقهای ممتد، فارغالتحصیلان شرکتکننده در مراسم مایل بودند کوک بیشتر برایشان صحبت کند. این است قدرت راستین بودن.
عقل سرخ
بهنظر آنها او "بیش از حد پرخاشگر"، "بسیار خشن"، "نسبت به دیگر کارکنان کمحوصله" و "به شکلی افراطی در صدد جبران زنبودنش" است.
عقل سرخ
وقتی درگیر کلیشه میشویم، حتی بدون اینکه متوجه باشیم، ممکن است مرتکب ظلم و تبعیض شویم. اما برخلاف ما، نافرمانها میدانند که تفکر کلیشهای کورکننده است. آنها با این گرایش درونی با کلیشهها، مقابله میکنند
عقل سرخ
کلیشههای کسری صفاتی هستند که ما به گروههای خاصی نسبت میدهیم و ریشه در سازوکار بنیادین تفکر بشر دارد. با آنها پیوند برقرار کرده و قبولشان میکنیم: طوفان و باران، موی خاکستری و پیری
عقل سرخ
دلبستهکنندهترین داستانها، آنهایی هستند که پُر از احساساند. شخصیت اصلی با چالشهایی مواجه میشود. او به روشهایی حقیقی به آنها واکنش نشان میدهد و آسیبپذیری خود را در معرض دید میگذارد. بیننده ممکن است با شخصیت اصلی صد درصد احساس همدردی نکند، اما اگر واکنشها و احساسات او واقعی بهنظر برسند، عمیقاً به او علاقهمند میشود. مخاطب میخواهد بداند چه اتفاقی برای او خواهد افتاد، گویی داستان خودش است.
f.r
پروفسور هنری هیگینز، سخت تلاش میکند تا یک دختر گُلفروش بیفرهنگ لندنی به نام الیزا دولیتل را به بانویی فرهیخته تبدیل کند. پروفسور در این مسیر مسحور او میشود. وقتی انتظارات یک فرد از دیگری تبدیل به یک پیشگویی خودکامبخش میشود، "اثر پیگمالیون" رخ داده است. شواهد این اثر در سال ۱۹۶۵ یافت شد. در آن سال دانشآموزان یکی از مدارس کالیفرنیا در آزمایشی شرکت کردند. به آنها گفته شد برای شناختن دانشآموزانی که میتوانند جهشی درس بخوانند، قرار است آزمونی برگزار شود. بعد نام چند دانشآموز دبستانی به معلمان داده شد. نامها بهصورت تصادفی انتخاب شده بودند. به معلمان گفتیم که دانشآموزانی که نامشان در فهرست آمده، دارای استعداد زیادی هستند. وقتی آخر سال دوباره آزمونی برگزار کردیم، دانشآموزانی که نامشان در آن فهرست بود، عملکرد بهتری نسبت به همسالان خود نشان دادند. تنها تفاوت مهم بین آنها و همکلاسیهایشان، در ذهن معلمانشان جای داشت.
Rasoul
پژوهشها نشان داده که در شرکتها، مدارس، شهرها و نیز دولتها، مردها بر گفتمانها و تصمیمگیریها استیلا دارند. در واقع، هر چه مردان قدرتمندتر باشند، بیشتر حرف میزنند، اما در مورد زنان چنین نیست. همچنین مردانی که در محل کار خشمگینتر هستند بیشتر مورد احترام قرار میگیرند و اختیار بیشتری به آنها داده میشود. درحالیکه زنان عصبانی را بیصلاحیت و نالایق میدانند و تنبیه میکنند. این دست تجربهها، به نوبهٔ خود بر اعتمادبهنفس، انتظارات و رفتارهای بعدی فرد تأثیر میگذارند.
Rasoul
حجم
۳۴۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۴۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۱۲۴,۰۰۰
۶۲,۰۰۰۵۰%
تومان