بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندگی خانوادگی | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندگی خانوادگی

بریده‌هایی از کتاب زندگی خانوادگی

نویسنده:آخیل شارما
انتشارات:مهرگان خرد
امتیاز:
۳.۳از ۳۸ رأی
۳٫۳
(۳۸)
مردم از این که بقیه خوشبخت نیستن خوشحال می‌شن.
farez
شادی رو فقط می‌تونیم درون خودمون پیدا کنیم، نمی‌تونیم با چیزای گرون به دست بیاریم
farez
از خدا ‌پرسیدم که آیا فقط وقتی بهش نیاز داریم باید نیایشش ‌کنیم؟ خدا جواب داد: «تا وقتی پات نشکنه به من فکر نمی‌کنی. »
farez
فکر کردم چرا مردم وقتی می‌توانند با هم مهربان‌تر باشند، نیستند.
گلابتون بانو
مطمئن بودم که دنیا بدتر می‌شد و یک روز به‌ عقب برمی‌گردم و به ‌این دوره با حسرت نگاه می‌کنم.
farez
پدر برنامه‌های مختلفی برایمان داشت. بیش‌تر تلاشش تطبیق دادن ما با جامعه‌ی آمریکا بود. از ما می‌خواست هرروز عصر اخبار را نگاه کنیم. کاری که به‌طور باورنکردنی‌ای کسل‌کننده بود. برای ما گروگان‌گیری در ایران یا این‌که آنجا جنبشی برای مقابله با سلطنت اتفاق افتاده بود هیچ جذابیتی نداشت.
mina
از ملاقات مردم خوشحال می‌شدیم، چیزی که از آن می‌ترسیدم لحظه رفتن آن‌ها بود. هنگامی‌که من، پدر و مادرم باید با بیرجو تنها می‌ماندیم. وقتی می‌رفتند تنهایی سریع‌تر از هوای سردی که به‌سرعت از پنجره‌ی باز وارد می‌شد نفوذ می‌کرد. گاهی اوقات هم این تنهایی آن‌‌قدر سهمگین بود که آرزو می‌کردم کاش دیگر برای ملاقات نمی‌آمدند.
کاربر ۷۲۶۹۰۱
با خواندن این کتاب‌ها حس کردم در حال تغییر هستم و به‌ جهانی وصل شده‌ام که قصه‌ها در آن نوشته و خوانده می‌شوند، خودم می‌دانستم وارد چنین فضایی شده‌ام. احساس می‌کردم از زندگی خودم جدا و به‌ جهانی فریبنده آورده شده‌ام. جایی که مردم چیزهای لذت‌بخشی داشتند و همیشه نگران هم نبودند.
Shabnam Salami
برای خوش‌بخت‌تر بودن از مادر باید از او متفاوت می‌بودم. این مسیر زندگی بود که مرا از او متفاوت می‌کرد.
nina61
ما نمی‌تونیم چیزی رو که اتفاق افتاده انکار کنیم. مجبوریم به ‌خدا اعتماد کنیم. وقتی اتفاقا اون جوری که ما دوست داریم نیستن باید خودمونو بسپاریم به خدا. »
razavi

حجم

۱۵۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۰ صفحه

حجم

۱۵۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۰ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
تومان