بریده‌هایی از کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم

ری استاتا می‌گوید،” من فکر می‌کنم نقطهٔ اوج آنچه برای کارکنان تحصیل کرده، حرفه‌ای و پرمعلومات مهم است، واقعیت و تحقق یافتن نظراتشان می‌باشد. بنابراین، تصمیم بر ادامهٔ ترقی و رشد در توسعهٔ توانایی‌های‌شان در پایان روز مهم‌ترین چیز برای ترغیب افراد می‌باشد.“

مهمترین قسمت ایجاد انگیزه، تلاش برای واگذاری وظیفه به فرد به طریقی است که چالشی واقعی و درخور قابلیت مورد انتظار وی باشد.“

آنچه افراد می‌خواهند احساس مهم بودن، مؤثر بودن و تاثیرگذاری است.“

خود را در جایگاه دیگران قرار دهید. آن‌ها را حقیر نشمارید. آن‌ها نیز افرادی مهم هستند.

در اوایل سی‌سالگیم رئیس یک بانک بودم و احساس می‌کردم که به‌خاطر آن شخص بسیار مهمی هستم. سپس به خانه باز می‌گشتم و پوشک بچه‌ام را که خیس و آزار دهنده شده بود عوض می‌کردم. این‌کار مرا فوراً به‌خودم باز می‌گرداند. واقعاً کودکانم چیزهایی هستند که مرا متعادل نگه می‌دارند.“

تن صدا باید احترام‌آمیز و به‌گونه‌ای باشد که فضا را برای ارتباط و گفت‌وگو مهیا سازد

اینکه به کارمندانتان اجازه دهید انسانیت شما را ببینند بسیار تاثیرگذارتر است. با افراد به گونه‌ای برابر و همچون سرمایه‌های ارزشمند رفتار کنید، نه همانند بخشی از تشکیلات شرکت. آنچه باید انجام شود بیرون آمدن از موقعیت خود و عنوانمان و نگاه به آن از منظر دیگران می‌باشد.

بسیاری از مدیران به دلایل کمبود اعتماد به‌نفس کارمندانشان را تحقیر می‌کنند و بر سر آن‌ها فریاد می‌کشند در حالی که می‌توانند قدرت عظیمی را بر اثر احترام بدست آورند.

نقش یک رئیس را بازی کردن، افراد را به انجام هیچ کاری ترغیب نمی‌کند

با زیردستان خود همانند افراد هم رتبه خود رفتار کنید. شرایط را به آن‌ها تحمیل نکنید.

تماس گرفتن با کسی که قبلاً به شما تلفن کرده است، به یاد داشتن یک اسم و برخورد محترمانه با افراد چیزهای مهمی هستند که هر رهبری می‌تواند انجام دهد.

افرادی که باور دارند شرکتشان به آن‌ها اهمیت می‌دهد با سخت‌کار کردن و تلاش برای پیشرفت اهداف شرکت به آن پاسخ می‌دهند.

شما می‌دانید که باید چیزی را به کسی بدهید تا انتظار داشته باشید آن‌را به شما بازگردانند به هر حال این فلسفهٔ ما بود. با ابراز احترام و محبت به افرادی که با آن‌ها کار می‌کنید و با تصدیق انسان بودن آن‌هایی که خارج از محیط کار وجود دارند می‌توانید این صمیمیت را به‌وجود آورید.“

باید چیزی را به کسی بدهید تا انتظار داشته باشید آن‌را به شما بازگردانند

طرز برخورد، نقشی مدیریتی برای خلق جوی است که افراد بتوانند با حداکثر توان به وظیفهٔ خود عمل کنند. این جو هنگامی بوجود می‌آید که افراد احساس کنند مورد احترام هستند و با ایشان به‌عنوان افرادی منحصر به فرد رفتار می‌شود. در غیر این صورت افراد احساس می‌کنند تنها یک عدد هستند.“

روش برخورد با مردم بسیار با اهمیت می‌باشد. افراد دوست دارند به‌صورت ویژه با آن‌ها برخورد شود.

خود را به‌جای دیگران قرار دهید. دیگران همانند شما انسان‌هایی هستند که زندگی می‌کنند و نفس می‌کشند. آن‌ها در خانه با فشارهایی مواجه هستند و می‌خواهند موفق شوند. می‌خواهند همانطور که به شما احترام می‌گذارند و درکتان می‌کنند، شما نیز چنین برخوردی با آن‌ها داشته باشید.

همهٔ مردم خواستار احترام به فرهنگ و زبان خود هستند. این کاملاً طبیعی است.

امروزه مردان و زنان معلول و افراد با نژادها و قومیت‌های گوناگون و وسیع همگی با هم برابرند. برای موفق بودن در این محیط متحول شده، کنار آمدن با همهٔ افراد، از هر قوم و نژادی یا با هر فرهنگی کاملاً ضروری است.

رئیس در شرکت، معلم در کلاس و کارمند در اداره، همگی عملکردی بهتر و پیشرفتی بیشتر خواهند داشت، چیزهای بیشتری بدست خواهند آورد و نسبت به خودشان احساس بهتری خواهند داشت. اگر فقط بتوانند این قانون ساده و دیرینه”با دیگران همانطوری رفتار کن که دوست‌داری با تو رفتار کنند“ را به خوبی اجرا کنند.