بریده‌هایی از کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم

قبل از اینکه انتقادی کنید یا کسی را سرزنش نمایید دو چندان فکر کنید. اگر فردی که مرتکب اشتباه شده، خود می‌داند که چطور و به چه علت اشتباه کرده است، و چه کاری باید برایش انجام دهد تا دیگر اتفاق نیافتد، پس اصلاً نیاز نیست که چیزی گفته شود. هیچ فایده‌ای ندارد کاری کنیم که افراد احساس بدتری از آنچه اکنون دارند پیدا کنند.

یک رهبر باید مسئول و پاسخگوی مشکلات خود باشد. بدترین کاری که می‌توانید انجام دهید، متهم کردن دیگران است. اگر یک سازمان قادر به پذیرش اشتباهات باشد، باعث تشویق خلاقیت و تشویق افراد به ریسک کردن می‌گردد.

اشتباهاتتان را بپذیرید، قبل از اینکه کس دیگری فرصت اشاره به آن‌ها را داشته باشد. اگر می‌توانید نسبت به اشتباهاتتان بخندید، اما هرگز به دنبال کوچک کردن تاثیرشان نباشید.

پذیرفتن فوری اشتباه یکی از بهترین راه‌ها برای تغییر یک جریان سرزنشی بین افراد است. اولین کسی باشید که تقصیرات را به گردن می‌گیرد. در این صورت دیگران برای قوت قلب بخشیدن به شما خواهند شتافت، نه، آنقدرها هم بد نیست؛ نه، واقعاً مهم نیست؛ نه، شاید آن‌ها باید سرزنش شوند؛ نه، بالاخره همه‌چیز درست می‌شود.

این حرف را که اشتباهات یک بخش طبیعی در زندگی هستند، دوباره و دوباره در همه‌جا گسترش دهید.

هنگامی که انگشت مسئولیت به سمت ما نشانه می‌رود، همهٔ ما خشمگین می‌شویم.

همهٔ ما مرتکب اشتباه می‌شویم. از اینکه اشتباهات دیگران را بیان کنیم خیلی خوشحال می‌شویم، اما از اینکه دیگران اشتباهات ما را بیان کنند متنفریم!

افراد برای پول کار می‌کنند، اما بیش از آن برای تعریف و تمجید و پاداش تلاش می‌کنند.

نگذارید هیچ حرف ناخالصی از دهانتان خارج شود مگر اینکه آن حرف شایسته و خوب باشد. حرفی خوب است که آموزنده باشد و باعث حسن رفتار در شنوندگان گردد. صحبت‌های ما باید واقعاً شبیه یک هدیه باشند. یک هدیهٔ کوچک، چیزی که به دیگران می‌بخشیم. چیزی که دلشان می‌خواهد. چیزی که تمنای آن‌را دارند. آن‌ها حرف‌های ما را دو دستی می‌چسبند و با دل و جان می‌پذیرند و عاشقانه دوستشان دارند، زیرا حرف‌های ما باعث شده است که احساس خیلی خوبی پیدا کنند. حرف‌های ما نباید بد و ناشایست باشند. باید خوب و مفید باشند. باید اعتماد به‌نفس افراد را افزایش دهند نه اینکه تحقیرشان کنند.

مهم نیست که چگونه به افراد پاداش می‌دهید، تصدیقشان می‌کنید یا از آن‌ها تعریف و تمجید می‌نمایید. آنچه مهم است، تکرار این‌کار می‌باشد.

اگر شما می‌خواهید بازدهی را افزایش دهید، به افزایش کیفیت بسیار توجه کنید.

اگر کارکنان احساس کنند کمک‌های‌شان مورد توجه و احترام قرار می‌گیرد، کارهای شگفت‌آوری انجام می‌دهند

فضایی بوجود آورید که کارمندان بتوانند خوب به نظر برسند و احساس خوبی داشته باشند.

پول تنها یکی از دلایلی می‌باشد که اکثر افراد به‌خاطرش صبح‌ها برسرکار می‌روند

برای بسیاری از افراد حتی تعریف و تمجید از افراد لایق هم بسیار دشوار است.

کمی تصدیق و اندکی تشویق در لحظهٔ درست اغلب تمام چیزی است که یک کارمند خوب را به یک کارمند عالی تبدیل می‌کند.

تمام افراد، از رئیس موفق‌ترین شرکت گرفته تا کارمند یک اداره همه به تشویق نیاز دارند و علاقه‌مند هستند که هوش، توانایی و تلاش‌های‌شان مورد توجه قرار گیرد.

احترام واقعی به دیگران مبنای ایجاد انگیزه است.

تقریباً همهٔ افرادی که با ایشان ملاقات می‌کنید خود را به نحوی برتر از شما می‌دانند و یک راه مطمئن برای ورود به قلب آن‌ها این است که بگذارید به‌گونه‌ای ظریف متوجه شوند که شما به‌طور جدی به اهمیت آن‌ها در جهان پی‌برده‌اید.“

همهٔ ما، در هر جایگاهی، با محترم شمردن شان و منزلت دیگران (در هر موقعیت با هر پیشینه‌ای یا هر ارتباطی که با ما دارند) چیزهای بیشتری را بدست خواهیم آورد.