بریدههایی از کتاب آن سوی میز
۳٫۸
(۱۷)
تأکید کردم که ما نباید از نقاط ضعف و شکننده ایران چشمپوشی کنیم: ایران دشمنی قوی و نیرومند است ولی ده فیت قد ندارد و این یعنی خالی از نقطهضعف نیست؛ اقتصاد ایران به شکل بسیار بدی اداره میشود و نرخ بیکاری و تورم آن رو به افزایش است. ایران با سیر شدیداً نزولی قیمت نفت آسیبپذیر خواهد بود و اینکه آنها بسیار به تولیدات نفتی وابسته هستند. ایران هیچ دوستی در منطقه ندارد و ترکها و اعراب کاملاً به آنها بیاعتماد هستند؛ روسها ارباب آنها هستند و بهنوعی حمایتشان میکنند و به افغانها مشکوک و مظنون.
مهدی
تحریمهای جدید بود. مسدودکردن داراییهای بانکهای ایران، خرید بیمه برای تانکرهای ایرانی را در بازارهای بینالمللی غیرممکن کرد و دسترسیاش را به شبکه مالی جهانی قطع کرد. این حملهای تمام عیار بود.
کاربر ۱۳۱۵۰۶۵
سومین صادرکنندهٔ بزرگ نفت خام بود که بخش اعظمی از نقدینگی موردنیازش را از این راه تأمین میکرد. هر کاری میتوانستیم کردیم تا انجام تجارت را برای ایران، مخصوصاً در حوزه نفت، سخت کنیم.
اروپاییها یکی از یاران اصلی ما در این تلاشها بودند، و زمانی که تمام بیست و هفت عضو
کاربر ۱۳۱۵۰۶۵
سالها پس از پایان مذاکرات، عراقچی هنوز هم به مناسب کریسمس برایم پیام تبریک میفرستد و من در نوروز ایرانی به او تبریک میگویم. اگرچه من بهعنوان یک یهودی، کریسمس را جشن نمیگیرم
کاربر ۳۵۰۴۰۷۴
برجام یک توافق مستحکم بود و از بسیاری جهات برای ما بیشتر از ایرانیها، فایده داشت چراکه ایرانیها هنوز هم با فشار اقتصادی سنگینی مواجه بودند.
Mohadder
بیشتر اعضای ردهبالای رهبری سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل اقدامات ما را مثبت ارزیابی کرده و از نتایج این مذاکرات حمایت میکردند و آنچنان که میدانم این حمایت آنها تا پس از پایان دورهٔ ریاست جمهوری اوباما هم ادامه داشت.
Mohadder
در دور نمای کلی و از دیدگاه آمریکاییها، ایران کشوری بود که به سفارت ما حمله کرده، دیپلماتها را گروگان گرفته و با شعار صادرکردن انقلاب، در سیاست داخلی کشورهای منطقه دخالت میکرد. از دید ایرانیها هم آمریکا شیطان بزرگ بود، همان که با کمک CIA زمانی در این کشور کودتا کرده، حامی شاه و پلیس مخفی شکنجهگرش بوده، دستش به خون ایرانیانی آلوده است که صدام حسین بمب شیمیایی بر سرشان ریخت و حالا ایران را به خاطر حمایت از بشار اسد سرزنش میکند.
Mohadder
ایران بخش زیادی از دوران حرفهای من را به خود اختصاص داد. در لغتنامهٔ سیاسی آمریکا، ایران کشوری بود مساوی با مشکلات، تهدیدها و اشتباهات؛ به زبانی دیگر ایران یک وجود تهدیدآمیز و نفوذناپذیر بود که برای نادیدهگرفتن خیلی بزرگ و خطرناک بود و از سویی دیگر خیلی سخت تن به ارتباط میداد و عملاً برای درگیری سرسخت مینمود. این قضیه شبیه به یک میدان مین شده بود و هیچکس نقشه خوبی نداشت.
مهدی
در مذاکرات ابتدایی، استفاده هوشمندانه آنها از دوز و کلک برای من بسیار سخت بود. سال ۲۰۱۳، در جلسه استماع کمیته روابط خارجه سنا حاضر شدم و در پاسخ به پرسش یکی از سناتورها دربارهٔ اینکه آیا میتوان به ایرانیها برای حفظِ قول خود اعتماد داشت یا خیر چنین پاسخ دادم: «فریبکاری در دیانای آنهاست.»
قند💙
شاه، پادشاه کشوری بود که سلطنتش مدیون کودتای ۱۹۵۳ بود. کودتایی که با حمایت دولت آیزنهاور علیه دولت منتخب و دموکراتیک و همراه کمونیستها انجام شد. این کودتا حرکتی کلاسیک در دورهٔ جنگ سرد بود که بسیاری از ایرانیان هیچوقت امریکا را بابت آن نبخشیدند.
r
بله اعتراض من به زندگیهایی که ممکن بود در جنگ هستهای گرفته شود اشاره داشت،
bookman:)
در طول دو سال آخر خدمتم در انجمن ملی آموزش، سعی کردیم تا با ایران ارتباط برقرار کنیم. من این راهبرد و استدلال را طی یادداشت انتقالی خود در دسامبر ۲۰۰۴ به رایس اطلاع دادم؛ همچنین یک پیشنهاد دیگر ارائه دادم که البته تصویب شد در واقع این بود که برای کادر کوچکی از دیپلماتهای آمریکایی دورههای آموزش زبان فارسی برگزار شود و آنها را در مقرهایی در حاشیه ایران مستقر کنیم تا تجربه کسب کنند و برای ازسرگیری روابط ما با ایران آماده شوند. ابتکار «دیدهبانان ایران» همان چیزی بود که ما هفت دهه پیش دربارهٔ اتحاد جماهیر شوروی به کار بستیم و با بهخدمتگرفتن متخصصان زبان روسی برای دیپلماتهای خود سعی کردیم تا دوباره روابط دیپلماتیک خود را با آنها از سر بگیریم.
شاهراه
ایران بخش زیادی از دوران حرفهای من را به خود اختصاص داد. در لغتنامهٔ سیاسی آمریکا، ایران کشوری بود مساوی با مشکلات، تهدیدها و اشتباهات؛ به زبانی دیگر ایران یک وجود تهدیدآمیز و نفوذناپذیر بود که برای نادیدهگرفتن خیلی بزرگ و خطرناک بود و از سویی دیگر خیلی سخت تن به ارتباط میداد و عملاً برای درگیری سرسخت مینمود. این قضیه شبیه به یک میدان مین شده بود و هیچکس نقشه خوبی نداشت.
شاهراه
از دیدگاه عملی ما چیز چندانی را از دست نمیدادیم. ایران حالا در علمِ غنیسازی اورانیوم به مهارت دست یافته بود. چه ما این حق را قبول داشتیم و چه نداشتیم آنها به انبارکردن اورانیوم غنیشده ادامه میدادند. اگر ما از عملیات نظامی برای تخریب تأسیساتشان استفاده میکردیم، دوباره تأسیسات را میساختند و احتمالاً این بار زیرزمینی و پنهانی. ما نمیتوانستیم دانش آنها را بمباران کنیم. پافشاریکردن بر موضع غنیسازی نکردن فقط همتایان اروپاییمان را آزرده و روند تحمیل تحریمهایشان بر ایران را آهسته میکرد. همچنین به ایران فرصت میداد تا ما را بهعنوان طرف سرسخت جا بزنند.
شاهراه
موضع دولت آمریکا برای مدتی طولانی این بود که بر سر میزان غنیسازی اورانیوم ایران مذاکره نخواهد کرد. از زمان بروز اولین نشانههای غنیسازی ایران در زمان چهلوسومین دوره ریاست جمهوری آمریکا یعنی بوش موضع ایالاتمتحده این بود که میزان قابلقبول غنیسازی برای ایرانیها صفر است. همزمان، ایرانیها بر نظرشان پافشاری میکردند که غنیسازی اورانیوم برای مصارف غیرنظامی همانطور که خودشان ادعا میکردند، حقی ملی است و هیچ معاهدهای را زیر پا نمیگذارد.
حالا رئیسجمهور اوباما فرصت به دست آمده از انتخاب رئیسجمهور روحانی را غنیمت شمرد و تصمیم گرفت تا مجدداً گفتوگوهای پنهانی را با معرفی شیوهٔ احتمالی جدیدی به جلو هدایت کند. او در نهایت از امکانِ بسیار محدود غنیسازی اورانیوم ایران مشروط بر نظارت شدید و تأیید استقبال کرد.
شاهراه
پیش از کنار رفتن محمود احمدینژاد از ریاست جمهوری، سعید جلیلی مذاکرهکننده ارشد احمدینژاد، متنهای ازپیشآمادهشده را به فارسی میخواند، بعد مترجم آن را ترجمه میکرد. هر بیانیهای تکرار میکرد که موضع ایران غیرقابل تغییر است و حق دارند که قدرت صلحآمیز هستهای داشته باشند و تحریمهایی که سازمان ملل متحد وضع کرده، نامشروع است. این شیوه در نوبتهای مختلف مذاکرات در استانبول، بغداد، مسکو، آلماتی قزاقستان دنبال میشد و ما بهعنوان معاونین سیاسی ۱+۵ و اتحادیه اروپا خیلی ساکت پشت میزی گرد یا یوشکل مینشستیم و گوش میکردیم. ظاهراً این شیوهای بود که تندروهای ایرانی میپسندیدند
شاهراه
رفتار رسمی عمومی جان کری و اصالت نیوانگلندی شاید او را تا حدودی نخبه جلوه دهد اما توانایی بینظیری برای شکلدادن به زمینهای مشترک دارد و از این زمینه مشترک برای رسیدن به پایانی موفق استفاده میکند. بدون اغراق، رویکرد شخصی کری به دیپلماسی برای دست یافتن به توافق هستهای با ایران بیبدیل بود. کری برخلاف بیشتر دیپلماتها که پروتکل را اولویت قرار میدهند با توجه به نقش تکتک بازیگران در توافق، در مرکز استراتژی مذاکراتی خود همیشه فرد را جانشین پروتکلها میکرد. وزیر خارجه ایالاتمتحده آمریکا درک غریزی از روابط اجتماعی دارد و وقتی هم که پشت میز مشغول مذاکره نیست، از شبکه نیرومند ارتباطات خود استفاده میکند تا روی طرفهای مذاکره خود تأثیر بگذارد، به آنها اطمینان مجدد دهد و از آنها حمایت کند که به زمینهای مشترک برسند.
شاهراه
بر اساس گفتههای وزیر خارجه احمدینژاد، روحانی پس از انتخاب خود و اطلاع از گفتوگوهای رودررویی که میان ایران و آمریکا در جریان بود، شگفتزده شد؛ اما روحانی میخواست به دنیا نشان دهد که او گامی روبهجلو برمیدارد. روحانی سه روز پس از تحلیف خود، گفتوگوهای ۱+۵ را که به دلیل دوره انتخاباتی در ایران متوقف شده بود، از سر گرفت.
همچنین رئیسجمهور جدید ایران از مجمع عمومی سازمان ملل برای بیانکردن صریح مواضع خود استفاده کرد.
شاهراه
ارتباط و فشار، چماق و هویچ، این ذات دیپلماسی بود و ما در حال انجام یک بازی طولانیمدت بودیم.
کاربر ۱۳۱۵۰۶۵
یکی از اولین کارهای رئیسجمهور، فرستادن دو نامهٔ محرمانه به آیتالله خامنهای بود که پیشنهاد مسیرهای جدید دیپلماتیک را میداد
کاربر ۱۳۱۵۰۶۵
حجم
۵۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه
حجم
۵۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه
قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۱,۲۵۰۷۰%
تومان