بریده‌هایی از کتاب چگونه بر جهان حکومت کنیم؟

مفیدترین آدم‌ها برای به قدرت رسیدن، به‌دردنخورترین آدم‌ها هستند.

آیا پایبندی به اصول کار دشواری است؟ به‌هیچ‌وجه. حتی مرگ در راه اصول نیز کار مشکلی نیست. مشکل پیدا کردن اصولی است که ارزش مردن داشته باشد.

طبیعت این آلودگی را در خون انسان همچون جرثومه‌ای شوم به ودیعه گذاشته: همهٔ مردم می‌خواهند مستبد باشند اگر بتوانند. دانیل دفو

کارهایی که دیکتاتورها می‌توانند بکنند و رهبران دموکرات نه ۱. تعطیلی شبکه‌های تلویزیونی و بستن دَرِ نشریات ۲. خودداری از پرداخت مالیات ۳. چاپ تصویر نیم‌رخ و تمام‌رخشان روی تمبر و اسکناس ۴. تغییر وضعیت آب‌وهوای روز گذشته ۵. لغو قوانین قوهٔ مقننه قبل و بعد از تصویب، جلوگیری از پیگیری و اجرای احکام قضایی، پیشگیری از افزایش قدرت و اختیارات قوهٔ مجریه ۶. نگارش کتابی که فروش بالایش پیشاپیش تضمین شده و اغلب شرح حال خودشان است. ۷. دوبله پارک کردن ماشین در هر کجا و هر زمان ۸. تغییر دولت

* نمی‌خواهم دشمنانم را ببخشم. می‌خواهم دستور تیرباران‌شان را بدهم. ـ رامون ماریا ناوارز

تعلیم آدم‌ها می‌تواند حتی از تعلیم سگ‌ها هم راحت‌تر باشد.

البته به غر زدن مردم در اتوبوس و تاکسی و مغازهٔ سلمانی کاری نداشته باشید. آن‌ها را دچار این توهم می‌کند که از آزادی بیان برخوردارند و تاریخ نشان داده که عامهٔ مردم آزادی بیان را به آزادی اندیشه ترجیح می‌دهند چون به‌ندرت با مقولهٔ دوم سروکار دارند.

مردم اگر دغدغهٔ معاش نداشته باشند، فرصت می‌کنند کتاب و مطبوعات بخوانند و به این مسئله فکر کنند که اصلاً چرا باید تحت حکومت مستبدانهٔ شما زندگی کنند

خب حالا لحظهٔ توقف است. لحظه‌ای که برای رسیدن به آن سخت تلاش کرده‌اید. چه حسی دارد؟ بابت این‌که در راه رسیدن به این مقام به عده‌ای صدمه زده‌اید، ناراحتید؟ از این‌که خانواده و دوستان‌تان دیگر با شما کاری ندارند و با شما حرف نمی‌زنند غصه می‌خورید؟ بابت خونی که لکه‌هایش هنوز روی دست‌هایتان است احساس عذاب وجدان دارید؟ معلوم است که نه... قدرت تمام چیزی است که از این دنیا می‌خواستید.

حالا کیفش را ببرید میلیون‌ها نفر باید کشته شوند تا سزار، سزار شود. تامس کمپل

فیدل کاسترو در سال ۱۹۵۰ بازداشت و تبعید شد، اما در ۱۹۵۹ موفق به خلع و سرنگونی باتیستوتا شد. حتی ولاد معروف به دراکولا، بعد از شکستی سنگین از نیروهای عثمانی، دوباره موفق به بازپس‌گیری تاج و تختش شد. تمام این مردان اهمیت صبر و بردباری و خویشتن‌داری را فهمیدند. معادلات سیاسی و جنگ قدرت مثل مسابقهٔ لاک‌پشت و خرگوش است که برندهٔ آن همیشه لاک‌پشت است.

قدرت به‌ندرت به کسانی اعطا می‌شود که استحقاقش را دارند. قدرت گرفتنی است، آن هم چارچنگولی.

از آن‌جا که تودهٔ مردم مخلوقات پست و ذلیلی هستند که نمی‌توانند به عهدی که با شما بستند پایبند باشند، لزومی ندارد که شما نیز به قولی که به آن‌ها داده‌اید پایبند باشید.

گر شهریاری نیت حفظ قدرتش را دارد، نباید به هیچ فضیلت و اصل اخلاقی پایبند باشد.

چگونه بر جهان حکومت کنیم؟ راهنمای دیکتاتور بلندپرواز نویسنده: آندره د گیلوم مترجم: حسین یعقوبی انتشارات مروارید