بریده‌هایی از کتاب چگونه بر جهان حکومت کنیم؟

فروشندگی: استادان پیوند حقیقت و واقعیت هستند درست مثل سیاستمداران.

همچون سیزیف، تلاش برای رسیدن به قله، برای قوت قلب و احساس خوشبختی انسان کافی است.

فقط کسانی را خیلی به خودتان نزدیک کنید که دغدغهٔ از دست دادن‌شان را ندارید.

دوروبرتان را پر کنید با آدم‌های بی‌هدف، بی‌اراده و تأثیرپذیر. مفیدترین آدم‌ها برای به قدرت رسیدن، به‌دردنخورترین آدم‌ها هستند. چطور؟ شما در این راه بیشتر از این‌که محتاج مشاور باشید محتاج فدایی هستید.

وقت خود را با ایجاد دوستی‌های معنادار و عمیق با سایرین تلف نکنید. برای انجام کارهای کثیف‌تان پول دادن به یک مزدور شیوهٔ سهل و آسان‌تری است تا درخواست از دوستان قدیمی.

هیچ مستبد و دیکتاتور آتیه‌دار و مستعدی در ایام کودکی و نوجوانی وقتش را برای شرکت در چنین فعالیت بیهوده‌ای تلف نمی‌کند. چرا؟ به یک دلیل واضح و آشکار: ساختار مسابقات ورزشی. بازی کردن بر اساس یک‌سری قوانین مشخص و معلوم به‌اندازهٔ کافی بد است؛ اما بدتر از آن این است که در ابتدای هر مسابقهٔ ورزشی در شرایط مساوی با رقیب خود هستید.

دوم شدن در المپیک، نقره نصیب‌تان می‌کند و دوم شدن در سیاست، گمنامی.

تمایل به خلع سلاح و به اسارت گرفتن هم‌بازی‌هایشان و بازجویی‌های طولانی پیش از بازگرداندن آن‌ها به خانواده‌هایشان دارند.

تیرباران خیالی دوستان‌شان نشان از آیندهٔ درخشان آن‌ها دارد.

رهبران جهان معمولاً در گران‌قیمت‌ترین و پرهزینه‌ترین مراکز آموزشی تحصیل کرده و می‌کنند.

شما محتاج داستان‌هایی هستید که هم‌زمان هوش و خرد پیش‌رس شما را عیان کنند،

بخت و اقبال مثل زن است، اگر از شما تمکین نکرد با کتک و زور او را وادار به تمکین کنید.

به انجام کارهای نکرده‌اش هم اعتراف کند؛

باید این نصیحت ماکیاولی را آویزهٔ گوش کنید: از آن‌جا که تودهٔ مردم مخلوقات پست و ذلیلی هستند که نمی‌توانند به عهدی که با شما بستند پایبند باشند، لزومی ندارد که شما نیز به قولی که به آن‌ها داده‌اید پایبند باشید.

برای موفقیت در عالم سیاست تمام چیزی که لازم دارید طفره، عذر و بهانه، فریب، حیله و خدعه، پنهان‌کاری و تدلیس، بی‌پروایی و بی‌توجهی به نیک و بد است.

هدف اعمال سیاسی کسب قدرت است، پس هیچ حکم اخلاقی نمی‌تواند محدودکنندهٔ آن باشد.

آیا پایبندی به اصول کار دشواری است؟ به‌هیچ‌وجه. حتی مرگ در راه اصول نیز کار مشکلی نیست. مشکل پیدا کردن اصولی است که ارزش مردن داشته باشد. پس فراتر از اصول قرار بگیرید و کاری را انجام دهید که می‌دانید صحیح است.

پارانویا در یک شهروند معمولی یک بیماری روحی و روانی است که باید دارودرمانی شود. اما پارانویای یک حاکم و رهبر نشان از سلامت کامل مغز و ذهنش دارد. این اصل اساسی و حیاتی را فراموش نکنید: «هرکس دنبال به زیر کشیدن شماست».

از اطرافیان و آشنایان و همسایگان‌تان بخواهید به شما پول قرض بدهند. بعد که پول‌شان تمام شد از آن‌ها بخواهید از دوستان و آشنایان‌شان برای شما پول قرض بگیرند. بعد که پول آن دوستان و آشناهایشان هم تمام شد، از آن‌ها بخواهید به‌خاطر شما دزدی کنند. اگر تا پای دزدی رفتند بدانید که از کاریزمای لازم یک حاکم، یک رهبر برخوردارید. اگر نه بهتر است دنبال یک‌سری دوست و آشنای جدید باشید.

اگر شهریاری نیت حفظ قدرتش را دارد، نباید به هیچ فضیلت و اصل اخلاقی پایبند باشد.