بریده‌هایی از کتاب چگونه بر جهان حکومت کنیم؟

پیش از شروع جنگ مطمئن شوید که پشتیبان‌هایی مقتدر در آن‌سوی آب‌ها دارید؛ ترجیحاً یک ابرقدرت شناخته‌شده و معتبر.

هنگامی که حاکمی جبار از مزاحمت تمامی مخالفان داخلی‌اش، چه از راه اعدام‌شان و چه از طریق تبعید و حبس‌شان آسوده می‌شود، برای یافتن دشمنی موهوم فراسوی مرزهایش را جست‌وجو می‌کنند.

هنگامی که حاکمی جبار از مزاحمت تمامی مخالفان داخلی‌اش، چه از راه اعدام‌شان و چه از طریق تبعید و حبس‌شان آسوده می‌شود، برای یافتن دشمنی موهوم فراسوی مرزهایش را جست‌وجو می‌کنند.

شما ممکن است تشخیص دهیدکه مردم شما باید با زبان متفاوتی صحبت کنند یا بخش‌هایی از جمعیت کشور باید به قسمت دیگری از کشور منتقل شوند ـ مثلاً دور از نقاط مرزی و یا دور از معدن طلایی که به‌تازگی در سرزمین مادری‌شان کشف شده ـ یا این‌که کوه خاصی در منطقهٔ نامناسبی از کشور واقع شده و باید کلاً صاف شود. هرچه که هست: بزرگ فکر کنید. شما قادر مطلق هستید و هر کاری که دوست داشته باشید می‌توانید بکنید.

اعمال و تصمیمات جنون‌آمیز مکمل آرمان‌های بزرگ است.

هدف و منظور و کاربرد اصلی آرمان بزرگ، حقانیت بخشیدن به تمام سفاکی‌ها، بی‌رحمی‌ها، وحشی‌گری‌ها و جنایت رژیم شماست و درعین‌حال تضمین‌کنندهٔ وفاداری امیدوارانهٔ پیروان و دنباله‌روهای شما.

تمام حاکمان تمامیت‌خواه یک آرمان بزرگ غیرمحتمل دارند. تنها طبیعت نگرش‌شان تفاوت دارد. می‌تواند بهشت آریایی نازی‌ها باشد یا جامعهٔ بدون طبقهٔ کمونیسم که توسط مارکسیست لنینیست‌ها تبلیغ می‌شد

ولاد دراکولا: هرکس که من دوستش ندارم باید بمیرد.

چنگیزخانمن باید بر جهان حکومت کنم.

مصطفی کمال: هیچ‌کس حق ندارد کلاه عثمانی سرش بگذارد.

جوزف استالین: در یک دورهٔ زمانی پنج ساله، ما از لحاظ مواد غذایی کاملاً خودکفا می‌شویم.

امپراتور کنستانتین: همه باید مسیحی شوند... همین حالا.

ایده‌های بزرگ. هنری هشتم: این کشور باید تحت فرمان خدا باشد و خدا تحت فرمان من.

به‌قولی ماهی اقیانوسی بودند که نمی‌خواستند خودشان را اسیر تنگ کنند.

هر حاکم جاه‌طلب یک ایدهٔ بزرگ دارد. از چنگیزخان بگیرید تا جرج بوش پسر. مدیریت و تسلط بر جهان همیشه قسمتی از این نقشه است.

هر حاکم جاه‌طلب یک ایدهٔ بزرگ دارد. از چنگیزخان بگیرید تا جرج بوش پسر. مدیریت و تسلط بر جهان همیشه قسمتی از این نقشه است.

مائو یکی از اساتید مؤلف کیش شخصیت بود. با وجود گذشت بیش از بیست سال از مرگش او هنوز به‌عنوان یک شبه‌خدا و منجی مردم چین پرستش می‌شود.

مائو به‌درستی فهمید که همدلی جمعیت عظیم زارعان و کشاورزان با او رمز موفقیت انقلابش هستند. او مدام از بی‌عدالتی اربابان و صاحبان زمین سخن می‌گفت. اعتقاد داشت دهقانان چینی مانند دریایی هستند که کمونیست‌ها می‌توانند مثل ماهی درون‌شان شنا کنند.

*تظاهرات عظیم توده‌ای مطلوب ماست. این رژه‌های صدها هزار نفری، در دل افراد پست و کوچک این عقیدهٔ غرورآمیز را شعله‌ور می‌کند که اگرچه او کرم حقیری بیش نیست، اما جزئی از اژدهای عظیمی است که روزی دنیای نفرت‌انگیز بورژوازی را به آتش می‌کشد.

است. فیلم‌های خبری دوران زمامداری هیتلر را ببینید و دقت کنید آن یونیفورم‌های یکسان و پرچم‌های در حال اهتزار و شعارهای میهن‌پرستانهٔ افراطی چه شور و ولوله‌ای در جمعیت ایجاد کرده.