بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ دراز | صفحه ۹ | طاقچه
کتاب بابا لنگ دراز اثر جین  وبستر

بریده‌هایی از کتاب بابا لنگ دراز

نویسنده:جین وبستر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۵۴ رأی
۴٫۶
(۵۴)
واقعا خیلی غریب است که آدم خودش نداند کیست
مسعود
فرض کنیم گوی بزرگ توخالی از آیینه درست کنند و شما داخل آن نشسته باشید، در کدام نقطه انعکاس صورت شما تمام می‌شود و کجا پیچیده‌تر می‌شود؟
مسعود
من با چنین دورنمای زندگی را تماشا می‌کنم که سایر دختران بزرگ شده در محیط مساعد نمی‌بینند. بسیاری از دختران هستند (مثلا ژولیا) که نمی‌دانند که خوشحال و سعادتمندند. آن‌ها چنان به خوشی عادت کرده‌اند که احساسات‌شان فلج شده است.
کاربر ۳۵۸۲۱۸۳
آدم وقتی در مورد موضوعی که اطلاع دارد صحبت کند یا بنویسد می‌تواند حرف خود را به دیگران بقبولاند و مؤثر واقع شود.
mari
نمی‌دانم ماریون چطور به دانشکده خواهد رفت و اگر رفت چطور آن‌جا خواهد ماند؟ به فلورانس که امیدی نیست، اما چقدر خوشکل و مامانی است! برای این‌ها که انقدر خوشکل و زیبا هستند به نظر من فرقی نمی‌کند که باهوش باشند یا کودن، ولی آدم فکر می‌کند که مکالمه و مصاحبه چنین زن‌های کودنی برای شوهرشان چقدر خسته کننده خواهد بود. مگر این‌که بخت یاری کند و گرفتار شوهرهایی کودن مثل خودشان بشوند. اشکالی هم ندارد؛ دنیا پر از کودن است، در این تابستان من عدهٔ زیادی مرد کودن دیده‌ام.
mari
بابا من رمز واقعی خوشبختی را پیدا کردم و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه بیشترین استفاده را کرد. من می‌خواهم هر لحظه از زندگی را خوش باشم و می‌خواهم وقتی خوش هستم بدانم که خوش هستم.
mari
باور کنید ناراحتی‌های بزرگ نیست که صبر و بردباری لازم دارد؛ بلکه این ناراحتی‌های خردخرد و جگر سوراخ‌کن را با تبسم برگزار کردن حقیقتا روحیه لازم دارد و من سعی می‌کنم این روحیه را به دست آورم. می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم.
mari
تنها عاملی که مانع از قورباغه جمع کردن من می‌شود اینست که در این‌جا هیچ قانونی، جمع کردن قورباغه را منع نکرده است.
mari
می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم.
♥︎ Sara ♥︎
بابا من رمز واقعی خوشبختی را پیدا کردم و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه بیشترین استفاده را کرد.
ماهرخ

حجم

۱۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰
۵۰%
تومان