بریدههایی از کتاب هر که ایمانش بیش، امیدش بیشتر
۴٫۶
(۷۴)
از خود بپرسیم که ما خوشبین هستیم یا بدبین؟ امتحان کنیم و لیوان یا ظرفی را به خودمان نشان دهیم تا عکسالعمل ما جواب این سؤال را معلوم کند.
آن ظرف، ظرف وجودی و سرمایههای خود ماست. ظرف تمام ما نصفه است. هیچ یک از ما نمیتواند ادعا کند خداوند تمام نعمتهای مادی و معنوی را به او داده و کسی هم نمیتواند بگوید خدا هیچ نعمتی به من نداده. نه. خداوند نعمتها را پخش کرده. یکی قدی بلند دارد، اما قیافهاش خوب نیست، دیگری قیافهاش خوب است اما موهایش میریزد، سومی موهای پر پشتی دارد، اما دندانهایش از بچگی پوسیده و ... یکی حافظهٔ خوبی دارد اما خلاقیت ندارد، دیگری خلاقیت دارد اما پشتکارش کم است و ... یکی بخشنده است اما شجاعت ندارد، دیگری شجاع است اما گاهی حسادت میکند، دیگری حسود نیست اما اهل ریا و تظاهر است و ...
پس ظرف وجودی تمام ما نصفه است. حالا سؤال را تکرار میکنیم وقتی به ظرف وجودی خودمان نگاه میکنیم نصفهٔ خالی را میبینیم یا نصفهٔ پر را؟
کاربر ۳۳۰۵۷۶۰
و از دامهای بزرگ ابلیس، آن است که در ابتدا بنده را افسار گسیخته کند، و از معاصی کوچک به بزرگ و از آن به کبائر کشد. و چون مدتی بدین منوال با او بازی کرد و او را به خیال رجاء به رحمت، به وادی غرور و فریب کشاند، در آخر کار، اگر در او نورانیّتی دید که احتمال توبه و رجوع داد، او را به یأس از رحمت و قنوط کشاند و به او گوید «از تو گذشته و کار تو اصلاح شدنی نیست». (امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۱۳۷)
phoenix
تو مگو ما را بدان شه یار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
phoenix
قطبالدین راوندی در کتاب الدعوات خود مینویسد در سفر امام رضا علیه السلام از مدینه به طرف خراسان، ساربان امام که سنی مذهب و از اهالی روستای کرمند نزدیک اصفهان بود، هنگام عزیمت حضرت به سوی خراسان از ایشان درخواست کرد که به خط مبارک چیزی بنویسند تا به آن تبرک بجوید. امام رضا علیه السلام خطاب به آن ساربان سنی جملهای نوشتند که قطبالدین راوندی در قرن ششم میگوید نوشتهٔ آن حضرت الان نزد برخی اهالی آن روستا موجود است. گویا دست خط مبارک امام هماکنون نیز در موزهٔ استان قدس رضوی موجود است. نوشتهٔ ایشان این است که آل محمد علیهم السلام را دوست داشته باش، حتی اگر فاسق و گناهکار باشی، و دوستداران ایشان را هم دوست بدار هرچند فاسق و گناهکار باشند.
کُنْ مُحِبّاً لاِلِ مُحَمَّدٍ ع وَ إِنْ کُنْتَ فَاسِقاً وَ مُحِبّاً لِمُحِبِّهِمْ وَ إِنْ کَانُوا فَاسِقِینَ (الدعوات، ص ۲۹)
phoenix
شخص هزار تومان گم میکند، هزار تومان هم فکر میکند، هزار تومان هم غصه میخورد! میشود سه هزار تومان!
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود لاتُشعِر قَلبَکَ الهَمَّ عَلی ما فاتَ فَیُشغِلُکَ عَنِ الاستِعدادِ عَمّا هُوَ آتٍ (غررالحکم، ص ۳۲۱) اگر چیزی از دستت رفت غصه نخور و قلب خود را مشغول آن نکن تا از امور دیگر آینده باز نمانی.
phoenix
گفتم الهی وَ رَبّی مَن لی غَیرُک. غیر از تو کسی را ندارم.
گفت أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ (زمر ۳۶) آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟
phoenix
وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ الا اللَّهُ (آل عمران ۱۳۵)
phoenix
إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا (زمر ۵۳)
phoenix
نسبت به آنچه که به (وقوع) آن امید نداری امیدوارتر باش از چیزی که به آن امید داری. چنانچه موسی علیه السلام تنها به این امید رفت تا برای خانوادهاش آتشی فراهم کند و در حالی باز گشت که پیامبر مرسل بود. ملکه سبا از کشور خود بیرون رفت و بشرف اسلام و همراهی سلیمان علیه السلام رسید، ساحران مصر دنبال عزتی از جانب فرعون بودند و بشرف ایمان رسیدند.
کُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَی مِنْکَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَان علیه السلام خَرَجَ یَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَکَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجَعَ نَبِیّاً مُرْسَلًا وَ خَرَجَتْ مَلِکَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَیْمَان علیه السلام وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ یَطْلُبُونَ الْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِینَ (الکافی، ج ۵، ص ۸۴)
phoenix
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ (زمر ۵۳)
phoenix
مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا (وسائل الشیعه، ج ۲۹، ص ۲۴)
phoenix
خودکشی ناشی از نهایت یأس و ناامیدی است.
phoenix
الا وَ إِنَّ اَلْخَطَایَا خَیْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَیْهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِی اَلنَّارِ الا وَ إِنَّ اَلتَّقْوَی مَطَایَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَیْهَا أَهْلُهَا وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا فَأَوْرَدَتْهُمُ اَلْجَنَّةَ (نهجالبلاغه، خطبهٔ ۱۶) همانا خطاها و گناهان و زمام را در اختیار هوای نفس قرار دادن، مانند اسبهای سرکش و چموشی است که لجام آنها بیرون آورده شده و اختیار از کف سوار بیرون رفته باشد و بالاخره سوارهای خود را در آتش میاندازند. و مَثَل تقوا، مَثَل مرکبهای رهوار و مطیع و رام است که مهارشان در دست سوار است و آن مرکبها با آرامش سوارهای خود را به سوی بهشت میبرند.
phoenix
هر کس به لقاء پروردگار خویش امیدوار است باید عمل صالح انجام دهد فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا (کهف ۱۱۰)
phoenix
هر کس به چیزی امیدوار باشد به دنبال آن میرود و کسی که از چیزی بترسد از آن میگریزد.
phoenix
خدایی که رحمت او بر همه چیز سایه انداخته است.
phoenix
به نومیدی سحرگه گفت امید
که کس، ناسازگاری چون تو نشنید
به هر سو دست شوقی بود، بستی
به هر جا خاطری دیدی، شکستی
زبونی هر چه هست و بود از توست
بساط دیده، اشکآلود از توست
نهی بر پای هر آزاد بندی
رسانی هر وجودی را گزندی
غبارت چشم را تاریکی آموخت
شرارت ریشهٔ اندیشه را سوخت
خوش آن رمزی که عشقی را نوید است
خوش آن دل که اندر آن نور امید است
گذشت امید و چون برقی درخشید
الهی کی درخشد برق امید؟!
phoenix
به نومیدی سحرگه گفت امید
که کس، ناسازگاری چون تو نشنید
به هر سو دست شوقی بود، بستی
به هر جا خاطری دیدی، شکستی
زبونی هر چه هست و بود از توست
بساط دیده، اشکآلود از توست
نهی بر پای هر آزاد بندی
رسانی هر وجودی را گزندی
غبارت چشم را تاریکی آموخت
شرارت ریشهٔ اندیشه را سوخت
خوش آن رمزی که عشقی را نوید است
خوش آن دل که اندر آن نور امید است
گذشت امید و چون برقی درخشید
الهی کی درخشد برق امید؟!
zahra valizadeh
یک کف دست خاک ممکن است هیچ وقت، هیچ اسمی نداشته باشد و تا همیشه خاک باقی بماند؛ فقط خاک...
اما حالا یک کف دست خاک وجود دارد که خدا به او اجازه داده نفس بکشد، ببیند، بشنود، بفهمد، جان داشته باشد، انتخاب کند، تغییر کند، تکامل بیابد، و ...
little_squirrel
معلم مدرسهاش به او گفته بود که خیلی احمق است و هیچ چیزی یاد نمیگیرد. اما او بعدها شد توماس ادیسون که ۲۵۰۰ اختراع ثبت شده جهانی دارد.
دیگری تا سن چهارسالگی قادر به حرف زدن نبود و اطرافیان او را فردی غیر اجتماعی با رویاهای احمقانه میشناختند. اما او آلبرت انیشتن نظریهپرداز نسبیت و برنده جایزه نوبل بود.
کاربر ۳۴۵۹۹۶۳
حجم
۸۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۸۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
رایگان