بریدههایی از کتاب تفکر
۴٫۴
(۴۸)
«مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ یَعْلَم.»
هرکس به آنچه داشت و دانست عمل کرد، به او میآموزند آنچه نمیداند.
°•. MaryaM .•°
کافی است یک روز انسان نمازش را اول وقت نخواند، با علم به اینکه وقت نماز شده است نخواند؛ دلش میمیرد.
°•. MaryaM .•°
تمام انبیای الهی قبل از آنکه از وجود خدا حرف بزنند مردم را به تعقل میخواندند و خودشان هم به عقل استناد میکردند و برهان عقلی اقامه مینمودند
°•. MaryaM .•°
روایت امامباقر (ع) را ببینید:
«مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ یَعْلَم.»
هرکس به آنچه داشت و دانست عمل کرد، به او میآموزند آنچه نمیداند.
سپهر
«تَفَکُّرُ سَاعَة خَیرٌ مِن عِبَادَة سَبعینَ سَنَه»(یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال برتر است)، ساعت بهمعنی شصت دقیقه نیست و لحظه مدنظر است؛ یعنی گاهی یک لحظه، برابر عمر متوسط یک انسان کارساز خواهد بود.
°•. MaryaM .•°
وقتی کسی را خدا تربیتپذیر دید، با مصیبت و بلا تربیتش میکند؛ چون دیده است که تربیتپذیر است و این آدم دیگر برایش فرق میکند. وقتی به او تذکر میدهند حالیاش میشود. با یک ابتلا بیدارش میکند. حالا اگر صبر کرد، به او «إصطفاه»؛ یعنی صفا میدهد و او را بالا میبرد، اگر از صبر بالاتر کرد و رضا داشت «إجتباهُ»؛ یعنی بین خوبان انتخابش میکند.
دلتنگِ ماه
کافی است یک روز انسان نمازش را اول وقت نخواند، با علم به اینکه وقت نماز شده است نخواند؛ دلش میمیرد.
عبدالحســــــین
در دروس ریاضی کسانی که هندسه میخوانند، نمرهای که میخواهند به آنها بدهند، معمولاً ۱۰ نمره میگذارند برای قضیه، ۱۰ نمره هم میگذارند برای مسئله. بچههایی که حافظهشان خوب است، روی ۱۰ نمرهٔ قضیه حساب میکنند. ۱۰ نمرهٔ مسئله را میگذارند تا ببینند چند مورد آن را میتوانند جواب دهند. آنهایی که استعدادشان خوب است، روی ۱۰ نمرهٔ مسئله حساب میکنند؛ مسئله را باید حل کنند.
اجانب مسائل کشورهای استعمارزده را از حالت مسئله بهصورت قضیه درمیآورند؛ یعنی کاری میکنند که همه نمرهٔ قضیه را بگیرند، نه نمرهٔ مسئله را. نمرهٔ قضیه را بگیرند، یعنی اینکه مسئله را مثل یک درس، معلم برای اینها اثبات کند و اینها آن را فرابگیرند و جواب بدهند؛ ازاینجهت، علم در کشور ما بهصورت قضایاست، نه بهصورت مسائل. در تمام دانشها، ما همین مصیبت را داریم.
آسمان
روایت امامباقر (ع) را ببینید:
«مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ یَعْلَم.»
هرکس به آنچه داشت و دانست عمل کرد، به او میآموزند آنچه نمیداند.
عملِ به علم، ادبِ دریافت علم است. علمی را به انسان میدهند، اگر انسان عمل کرد، چیزی را هم که نمیداند به او میدهند. مرتباً این فرد علم را به عمل میآورد و مرتباً عمل به علم، کلید علوم جدید میشود. کلید فتح قفلهای علم، عمل به علمهاست. آنهایی که به علمشان بیشتر عمل کردند، قفلهای علوم برای آنها باز شد، ولو در دوسالگی. در آن سن هم خداوند به او علم داد. بچه است، اما میفهمد خیانت بد است، نمیکند؛ میفهمد مال غیر را بیاجازه تصرف نباید بکند، نمیکند. بعد در عین خردسالی، حرفهای حکیمانه میزند.
M.jafari
طفولیت، نوجوانی، جوانی و کهولت. کهولت زمستان عمر است و قبل از کهولت هم کمال است. چهار فصل هم داریم برای شبانهروز: از اول طلوع فجر تا قبل از ظهر بهار است؛ پیش از ظهر تا ساعاتی از بعد از ظهر تابستان است؛ از آن موقع تا مقداری از شب پاییز است؛ از آن طرف تا آخر شب زمستان است. همانطوری که بهار بهترین است، این اول روز هم بهترین است.
°•. MaryaM .•°
حجم
۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۲۱,۶۰۰
تومان