بریدههایی از کتاب این قصه به روایت من
۳٫۷
(۱۴)
ما از خیلیها بهتر بودیم، ولی نه آنقدرها. اگر پولدارها نتوانند ببینند، نتوانند لمس کنند، ناراحتشان نمیکند. اصلاً نمیدانند که چنین جاهایی هم وجود دارد، مگر اینکه در تلویزیون دیده باشند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
در مقابل دایناسوری بزرگ، جا دادن فیل در اتاق کاری ندارد. چیزی که ویرانم میکند این است، که نمیدانم چه شد. هیچکس باور نمیکند، هیچکس
𝐑𝐎𝐒𝐄
از کجا بدانیم آدم خوب کیست و آدم بد که؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
هیچچیزی بدون زمان وجود ندارد
𝐑𝐎𝐒𝐄
بدون عشق ما هم چیزی مثل دایناسور هستیم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
دلم میخواهد جای امنی پیدا کنم که این خاطرات را تویش بگذارم و کلید را هم دور بیندازم
𝐑𝐎𝐒𝐄
آدم همیشه راه جلوی پایش را درست نمیبیند، اما آن راه دیگری بود، راهی که طینشده باقی ماند و اگر طی شده بود، آنوقت چه؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
من و دهان گندهام باید جایزهٔ اسکار بگیریم
𝐑𝐎𝐒𝐄
«یه چیز مهم رو از من مخفی میکنی؟»
دلم میخواست فریاد بزنم. «بله، بله ـ یه عالمه چیز دیگه هم هست. مسئله اینه که هیچکس حرفمون رو باور نمیکنه.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
اگر آخرالزمان هم بشود، کل بریتانیا را صدای سوت کتری برمیدارد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
هر وقت بریتانیاییها در مخمصه میافتند دقیقاً همین کار را میکنند: چای درست میکنند
𝐑𝐎𝐒𝐄
یک دروغ، دو دروغ، سه دروغ، و واقعیت تکه تکه خواهد شد
𝐑𝐎𝐒𝐄
«به گمونت همهاش خیالی بود، نه؟ یعنی، فکرش رو بکن. نمیشه درست باشه، میشه؟»
«نه، مگه اینکه مواد زده باشیم، که نزدیم
𝐑𝐎𝐒𝐄
به من ـ بستهٔ خانوادهٔ خوب ـ رو قالب کرده بودن. بعدش فهمیدم که تاریخ انقضاش گذشته
𝐑𝐎𝐒𝐄
این روزها چه کسی بزرگسال است؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
وقتی همه زمین بخورن، من اینجا نیستم
𝐑𝐎𝐒𝐄
دروغ آجریه که واقعیت فرسودهاش میکنه و خونه بالاخره فرو میریزه.
𝐑𝐎𝐒𝐄
میدانی، وقتی با کسی هستی که خیلی خیلی دوستش داری، چه حسی دارد؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
راهها همینطوری هستند: به مسیری برمیخوری، تصمیم میگیری که از کدام طرف بروی، و میدانی دیگر هرگز آن یکی را پیدا نخواهی کرد
𝐑𝐎𝐒𝐄
چون زمان که از حرکت نمیایسته و هیچکس تا ابد جوون نمیمونه
𝐑𝐎𝐒𝐄
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۹۳,۰۰۰
تومان