بریدههایی از کتاب خمینی؛ پدیده انسانی پیچیده
۴٫۸
(۱۵)
میدانید که امام قبلاً بهدستور آقای بروجردی دو مرتبه با شاه ملاقات کردند و یکبار که از ملاقات برگشته بودند، فرمودند:
«نمیخواهم از خودم تعریف کنم، ولی ابهت من شاه را گرفته بود و شاه مسلًط بر زبان و گفتارش نبود.»
میثم
در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، شبی بعد از مغرب قرار بود امام برای بازدید به منزل ما تشریف بیاورند. آنشب کوچه منتهیبه منزل ما مملو از ازدحام مردمی بود که در انتظار رؤیت امام، شعار میدادند. من در منزل مشغول روشنکردن سماور بودم که خبر دادند ایشان آمدند. وقتی سر بلند کردم، امام را در آستانه در اتاق دیدم. بعد از سلام و احوالپرسی به ایشان گفتم: «آقا! حرکت شما الهی است، ولی نفوس مردم آمادگی و تحمّل کافی ندارند.» حضرت امام در جواب گفت:
«آقای بهاءالدینی! همهچیز در اختیار من است، ولی خودم در اختیار خودم نیستم.»
میثم
روزی امام فرمود: «وقتی عکس شاه معدوم را در برابر فلان رئیسجمهور آمریکا دیدم که آنطور ذلیلانه در مقابل او ایستاده بود، بسیار ناراحت شدم و تلخی این منظره هنوز برای من باقی است که شاه مملکت اسلامی در برابر کافر خدانشناس اینطور اظهار کوچکی کند.»
میثم
خبرنگار زن به امام عرض کرد: اینکه مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید، نشان میدهد نهضت ما یک نهضت مترقی است؛ اگرچه دیگران سعی کنند نشان دهند عقبمانده است...
امام: این که من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام! شما آمدهاید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا! و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما آمدید اینجا، اسلام مترقی است. مترقی هم به این نیست که بعضی زنها یا مردهای ما خیال کردهاند. ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است.
maryhzd
آنچیزیکه مردم از ما توقع داشته و دارند و بهواسطه آن دنبال ما و شما آمدهاند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را بپا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته، مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر دادهاند، عمارت درست کردهاند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست، و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.
maryhzd
میخواستم صرفنظر از قامت ظاهری، شخصیت او را مورد موشکافی قرار دهم، انگیزهاش را کشف کنم و ماهیت او را بشناسم. قدرت، جذبه و تسلط مطلق او کلیه معیارهای ارزیابی مرا نابود کرد، و من تنها قادر بودم نیرو و احساسی را که از حضورش در صحنه پدیدار شده بود، تجربه کنم. او یک توفان بود، اما انسان میتوانست در درون این توفان آرامشی مطلق را مشاهده کند. چیزی در درون او ثابت بود. لیکن این سکون و بیحرکتی تمام ایران را به حرکت درآورد.
maryhzd
طبیعی است که زندگی امام شبیه دیگر علمای شیعه باشد. امام ویژگیهایی داشت که میتوان آنها را به بسیاری از علما تعمیم داد، اما در این تعمیم دادن نباید زیاد پیش برویم، مگر آنکه در صدد انکار فردیت این پدیده باشیم! جایی از وجود امام هست که اوست و دیگری نیست. جایی که از یک «پدیده فرد» سخن میگوییم و «تفرید»؛ اما در تفرید این پدیده انسانی هم نباید زیاد پیش رفت، زیرا در این صورت، انسانی بودن آن را انکار کردهایم. تنها در کشاکش تعمیم و تفرید است که شناخت پدیدهای انسانی همچون امام و انقلاب ممکن میشود.
maryhzd
حزبالله باشید؛ از زرقوبرق زندگی و جلوههای ساختگی آن بپرهیزید.
وحید
حجم
۲۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۲۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان