بریدههایی از کتاب تشکیلات بهشتی
۴٫۰
(۵۳)
در تشکل باید میدان آزاد برای رشد اندیشهها و خلاقیت ذهنها باز بماند و هیچ وقت، انسانها بهصورت ابزار درنیایند
سرباز صفر
جامعهٔ اسلامی جامعهٔ هوشیارها و زباندارهاست. جامعهٔ اسلامی جامعهٔ مردم فضول است؛ نه از آن فضولهای بیجا و زباندار! به این معنا که بره نیست. جامعهٔ برهها نیست؛ جامعهٔ آدمهاست. آدمی که انتقاد میکند و در کار همه دقت میکند؛ اما بهخاطر چی؟ بهخاطر پاسداری از محترمترین چیزها: حق و عدل. حق و عدل از همهکس محترمتر است
سپهر
هیچ زیربنای اجتماعی از آن زیربنای شوم خطرناکتر نیست که انسانی، یا انسانهایی، بتوانند هرچه میخواهند بکنند؛ بیآنکه بشود بر آنها خرده گرفت و بیآنکه بشود از آنها بازخواست کرد! مسئولیت در جامعهٔ اسلامی، مسئولیت متقابل است. همه نسبتبه یکدیگر مسئولند: «کلّکم راع و کلّکم مسئولٌ عَن رَعیّه».
سپهر
جراحی آخرین علاج است نه اولین
سپهر
یکی از خطرهای تشکیلات این است که انسان قالبی بسازد
سپهر
در تشکل باید میدان آزاد برای رشد اندیشهها و خلاقیت ذهنها باز بماند و هیچ وقت، انسانها بهصورت ابزار درنیایند.
Fatemeh Najjar
من همیشه میگویم که میخواهیم خود را خوب بسازیم. وقتی خود را خوب ساختیم، خودبهخود حریفِ حریفهایمان هم میتوانیم بشویم.
Armin khanbeygi
اگر در جامعهای حزب و تشکیلات رسمی نباشد، گروهها پیدا نمیشود؟ دوروبر هر آقایی، دوروبر هر شخصیتی و دوروبر هر صاحب نفوذی، پنجاه نفر جمع میشوند و تبدیل به باندهای قدرت میشوند. بهجایاینکه در مملکت احزاب و سازمانهای متشکل باشند، باندهای خطرناک فاقد تشکل و مسئولیت و انضباط تشکیلاتی وحدت را چندین درجه بدتر به خطر خواهند انداخت.
S.Ahmed
اصل اول: تشکیلات سیاسی بر محور اسلام خالص، اسلام کتاب و سنت، اسلام اجتهاد (باشد) که نشانهاش اعتقاد به ضرورت رهبری مرجعیت دینی متعهد و آگاه است؛ یعنی ولایت فقیه واجد شرایط؛
اصل دوم: متعلق به همه بودن و به گروه اجتماعی خاصی تعلق نداشتن؛
اصل سوم: انحصارطلب نبودن، پاسدار ارزشها بودن، و به صاحب ارزشها ارج نهادن (و) مسئولیت دادن؛ خواه عضو این تشکیلات باشند، خواه نباشند.
البته اگر دو نفر ازنظر ارزشها، از هر جهت مساوی بودند، آن که عضو این تشکیلات است، بهدلیل اینکه میتواند هماهنگتر کار بکند، یک اولویت و امتیاز دارد، آن هم یک امتیاز معمولی. واِلا اگر کسی عضو تشکیلات حزب نیست؛ اما ازنظر معیارها و ارزشها مقدم بر عضو است، او مقدم خواهد بود.
maryhzd
استعداد هست، باید شناخت. لیاقت و کارایی هست، باید شناخت. چگونه بشناسیم؟ آیا این شناختهای موضعی کافی است؟ چهبسا شما الان در همین محلهٔ نارمک کسانی را بشناسید با لیاقتِ کافی، و ما و دوستان ما اصلاً خبر نشویم.
برای اینکه افق دید و شناسایی استعدادها گستردهتر شود، چه باید کرد؟ این سؤالی است که باید به آن جواب داد. ما اجمالاً در دورهٔ مبارزه برای سرنگونی رژیم، در آن راهپیماییهای میلیونی و چندمیلیونی، یک دورنمای جالب دیدیم. ما دیدیم خیلی اوقات چیزهایی که به عقلِ بزرگترها و ادارهکنندگان راهپیماییها و تظاهرات نمیرسید، مجموع این جمعیتِ پرشورِ بااحساسِ بهحرکتدرآمده، از خودش خلاقیت نشان میداد و میآفرید؛ چیزی را که قبلاً در آفریدنش ناتوان بودیم. معلوم شد استعدادهای ناشناخته فراواناند و باید آنها را شناخت. اما چگونه؟
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
اما این استعدادها را چگونه باید شناخت؟ و بعد از شناختن، چگونه باید پرورش داد؟ این مسئلهٔ اساسی و مهم هر جامعه است. در جامعهای که انسانها به هدر بروند، در جامعهای که استعدادها به جای اینکه راهِ بازِ رشد و شکوفایی را پیدا کنند، همواره به سد و مانعِ شکفتگی برخورد کنند، در جامعهای که صاحبان ارزشها و استعدادها به جای آنکه تشویق شوند، همواره عقب رانده شوند، در جامعهای که انسان به جای آنکه در خط انسانترشدن و رشدکردن، ترقی و پیشرفت خودش و جامعهاش را تأمین بکند، بهسوی خطوط انحرافیِ تملّق و چاپلوسی، مزاجگویی، جلب نظر افراد یا گروههای معین یا حتی تخریب کشانده شود، چگونه میتوان امیدوار بود که استعدادها بارور بشود؟ اول باید استعدادها شناخته شود. باید معلوم شود که در هر دختر و پسر، در هر زن و مرد، در هر پیر و جوان چه نیروها و چه زمینههای آمادهای وجود دارد. شناختن استعدادها، کشف استعدادها، در دنیا راهی دارد.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
این ادعای گزافی نیست، اگر گفته شود شهید آیتالله دکتر بهشتی، در فهم اهمیت، جایگاه و نقش تشکیلات در حرکت بهسمت جامعهای که آرمانهای مردم در آن تبلور پیدا میکند، گوی سبقت را از دیگران ربوده است.
سرباز صفر
در آن خطبهٔ حقوق راعی بر رعیت و حقوق رعیت بر راعی که در نهجالبلاغه است، از علی (ع) نقل میکند که آن حضرت از مردم میخواهد که از او انتقاد کنند و به او تذکر بدهند؛ اما همانوقت که انسان تذکر میدهد، میداند که تذکر میدهد؛ ولی تصمیمگیری با کیست؟ انسان تذکرش را میدهد؛ حرفش را میزند؛ استدلال هم میکند؛ ولی تصمیمگیری با کیست؟ با رهبر است.
سپهر
کسی که از جان خودش میترسد، نباید زمامدار شود
سپهر
ما میدانستیم که اسلام زن و مرد و مسلمانی را میخواهد که نه فقط مراقب مسلمان بودن و مسلمان ماندن خویشتناند، بلکه مراقب مسلمان بودن و مسلمان ماندن و مسلمانتر شدن محیط اجتماعی هم هستند. اسلام به این اکتفا نمیکند که شما عفیف و پاکدامن باشید. میگوید هم باید عفیف و پاکدامن باشید و هم با ناپاکدامنیهای محیط مبارزه کنید و کسان دیگری را هم که به ناپاکدامنی آلودهاند، پاکیزه کنید. این روش اسلام است. این اصل است و این فریضه را بزرگترین و پرارجترین فریضه شمردهاند.
نقدی
ما در پرتو اعتقاد به اسلام و اعتقاد به وظایف اسلامی درصدد جهاد بر آمدیم. ما میدانستیم که اسلام زن و مرد و مسلمانی را میخواهد که نه فقط مراقب مسلمان بودن و مسلمان ماندن خویشتناند، بلکه مراقب مسلمان بودن و مسلمان ماندن و مسلمانتر شدن محیط اجتماعی هم هستند.
کاربر ۶۰۱۵۱۰۳
برای هر کار، برای هر سِمَت، برای هر مسئولیت، بگردند ببینند چه کسی صالحتر است. خواه این فردِ صالحتر رسماً عضو این تشکیلات باشد، خواه نباشد.
عشق کتاب
اسلام آیین سادگی و سادهتر کردن زندگی و روابط اجتماعی است
Fatemeh Najjar
«یدالله مَعَ الجَماعَه» یعنی کار دستهجمعی و تشکیلاتی
زهرا
ما میدانستیم که اسلام زن و مرد و مسلمانی را میخواهد که نه فقط مراقب مسلمان بودن و مسلمان ماندن خویشتناند، بلکه مراقب مسلمان بودن و مسلمان ماندن و مسلمانتر شدن محیط اجتماعی هم هستند. اسلام به این اکتفا نمیکند که شما عفیف و پاکدامن باشید. میگوید هم باید عفیف و پاکدامن باشید و هم با ناپاکدامنیهای محیط مبارزه کنید و کسان دیگری را هم که به ناپاکدامنی آلودهاند، پاکیزه کنید. این روش اسلام است. این اصل است و این فریضه را بزرگترین و پرارجترین فریضه شمردهاند.
mh.ranjbari
حجم
۵۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۸۰ صفحه
حجم
۵۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۸۰ صفحه
قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
۵۷,۵۰۰۵۰%
تومان