بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تشکیلات بهشتی | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تشکیلات بهشتی

بریده‌هایی از کتاب تشکیلات بهشتی

گردآورنده:محسن ذوالفقاری
انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۰از ۵۳ رأی
۴٫۰
(۵۳)
این نهضت و انقلاب با حضور همگانی مردم و عوام به‌سمت درهم‌شکستن نیروی دشمن جلو می‌رود و احیاناً وقتی از رهبری واحدِ آگاهِ شجاعِ قاطع برخوردار باشد به پیروزی‌های ارزنده‌ای هم دست می‌یابد و می‌رسد؛ اما نگه‌داشت این پیروزی در خط اصیل مبارزه، به‌خصوص پس از پیروز شدن و مسئولیت‌ها را برعهده گرفتن، شرطش این است که نیرویی سازمان‌یافته و متشکل، دارای مواضع مشخص و روشن و خطی آینده‌نگر و برنامه‌هایی متناسب با نیازها، مسئولیت را برعهده بگیرد و این نیروی متشکل نیرویی باشد، متکی به همان مردمی که مبارزه کردند. بنابراین، داشتن تشکیلات سیاسی-اجتماعی دارای فرهنگ اصیل انقلاب و مورد اعتماد مردم و برخوردار از پایگاه توده‌ای و مردمی، شرط موفقیت در تداوم یک مبارزه و انقلاب است.
یاسین
چه بسیار کارهای بزرگ که با نیروهای فردی، انجام‌شدنی نیست
کاربر ۳۶۰۰۹۴۳
نیروهای پراکنده در برابر قدرت‌های عظیم محکوم است
کاربر ۳۶۰۰۹۴۳
طرح‌های بزرگ در زمینهٔ خدمات و فعالیت‌های اجتماعی با نیروی انسانی پراکنده و سرمایه‌های مالی محدود عملی نیست.
کاربر ۳۶۰۰۹۴۳
کارهای بزرگ، با تشکیلات انجام‌شدنی است
کاربر ۳۶۰۰۹۴۳
ببینید آقا! الان آنها بدون استفاده از رادیو و تلویزیون، شایعاتشان را، دروغ‌هایشان را، خلاف‌هایشان را، حرف‌هایشان را می‌آیند در سطح جامعه پخش می‌کنند. با کمک چی؟! تشکل.
کاربر ۳۶۰۰۹۴۳
ستاد مرکزیِ دروغ‌بافی تصمیم می‌گیرد که یک دروغ در ایران منتشر بشود. فردا عصر، این دروغ به روستاهای دورافتاده رسیده. این تشکل است دیگر! ولی شما هفت نفر تنها می‌آیید می‌گویید آقا چه کار کنیم؟! برادرها! خواهرها! راه روشن است. متشکل باشید تا بتوانید نقشه‌های دشمن را نقش بر آب کنید!
کاربر ۳۶۰۰۹۴۳
ما به یک تشکیلات نیرومند خلاقِ هماهنگِ منسجم نیازمند هستیم که در آن استعدادها یکدیگر را بیابند؛ محل تلاقی استعدادها، محل شناسایی متقابل استعدادها باشد و در آنجا استعدادها زمینهٔ شکوفایی پیدا کنند و محیطی مناسب برای همکاریِ هماهنگ پیدا کنند. چنین تشکیلات وسیعِ مؤثرِ منسجمی می‌تواند هر دو مطلب را تا حد زیادی تأمین کند: هم می‌تواند استعدادها را در سطح گسترده‌تر بشناسد -یک مرکزیت می‌داند در کل تهران ما چقدر افراد آماده برای اشتغال داریم، چقدر افراد نزدیک به مرحلهٔ اشتغال داریم و در هر شاخه چه کسانی را ساخته‌شده و چه کسانی را آماده برای ساخته‌شدن داریم- و هم اینکه این‌ها چگونه می‌توانند با هماهنگی کار کنند. این هنر یک تشکیلات است. جامعهٔ ما در مرحله‌ای که قرار دارد و می‌خواهد انقلابش را پیش ببرد، سخت نیازمند به تشکل است.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
پس از اینکه استعدادها را شناختیم، چگونه می‌شود به آنها میدان شکفتگی داد؟ چه کسانی می‌توانند به این استعدادها برای شکفتگی، میدانِ باز بدهند؟ اگر در مملکت یک مدیریت هماهنگِ هم‌فکرِ منسجم، با شاخه‌ها و رشته‌های فراوان به‌سوی مراکز تصمیم‌گیری و اجرا نداشته باشیم، چه می‌شود؟ بی‌شک در این دوره، مملکت و جامعهٔ ما به تصمیم‌گیری و اجرای هرچه هماهنگ‌تر و منسجم‌تر نیاز دارد. آیا کسانی که امروز و دیروز و پریروز همدیگر را یافته (باشند) و هرکدام مشغول کار و اندیشه و طرز فکر خود باشند، می‌توانند به‌آسانی با هم یک مجموعهٔ هماهنگِ منسجم به وجود آورند؟ دشوار است. از چه راه ما می‌توانیم قبلاً برای این کار یکدیگر را درست ارزیابی کنیم و یک دورهٔ آمادگی برای هم‌فکری و همکاری به وجود آوریم؟ این سؤالِ این مرحله از جامعهٔ ماست.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
این‌ها سهل و آسان و پرعظمت و پربها بود و چندان هم آسان به دست نیامده بود؛ اما پس از به‌دست‌آمدن، تحقق‌یافتنش آسان بود. اما برای ساختن روستاها هم می‌توانیم همین کار را بکنیم؟ آیا برای تبدیل تهران آلودهٔ مضطربِ پنج‌میلیونی به یک شهر دو میلیونی که اضافهٔ جمعیتش بروند به جاهایی که طبیعتِ آمادهٔ ایران در انتظار آنهاست، می‌شود گفت دو یا سه میلیون از مردم، دسته‌جمعی به‌سوی جایی که در انتظار آنهاست، حرکت کنند؟ آیا این عملی و کارساز است؟ بی‌شک برای دوران سازندگی نیازهای جدید هست. باید استعدادها شناسایی بشود، گروه‌بندی بشود و معلوم بشود هرکسی و هر گروهی در کجا می‌تواند قرار بگیرد. بی‌شک باید این کار انجام بگیرد
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
همین حالا کسانی که بتوانند در سِمَت‌های اداری جامعه مثل بخشدار، شهردار، فرماندار، استان‌دار یا مسئول فلان اداره، با آرمان‌ها و تعهد اسلامی و انسانی عمل کنند، فراوان مورد نیاز است. آیا این‌ها در جامعهٔ ما نیستند؟ هستند. لااقل نمی‌توانیم بگوییم نیستند. شاید حتی بیشتر از نیازمان هم باشند. پس عیب در کجاست؟ نمی‌شناسیمشان.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
بعد از کشف و شناختن، میدان شکفتگی دادن هم در دنیا راهی دارد. راهی که بشریت در طول تاریخ تجربه کرده‌است. از نظر شناختن ممکن است ما استعدادها را در یک وجبی، دو وجبی، دو متری یا پنج متری‌مان بشناسیم، اما از پنجاه متر آن‌طرف‌تر خبر نداشته باشیم. درحالی‌که ما از نظر شناخت استعدادها حداکثر در یک مدار محدود و میدان محدود اطلاعات داریم، چگونه می‌توانیم برای پرورش این استعدادها و به‌کارگرفتن آنها برنامه‌ریزی کنیم؟
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
تجربهٔ جنبش‌های صد سال اخیر ایران باید همه را قانع کرده باشد که ما همواره ضربهٔ بزرگ را از فقدان یک تشکیلات نیرومند و همه‌گیر خورده‌ایم. در نهضت مشروطیت که می‌توانست لحظهٔ مناسبی باشد برای ولادتِ جدیدِ ملت ایران و نیز در جنبش مسلحانهٔ جنگل که یکی از اصیل‌ترین حرکت‌های انقلابی‌نظامیِ تاریخ اخیر ماست، همین نقیصهٔ بزرگ بود که به نیروهای ضدانقلاب و توطئه‌گر و جریان‌های وابسته و غیراصیل، امکان رخنه‌کردن در منهدم ساختن انقلاب را داد و دستاوردهای ارزشمند آن را به نابودی کشاند. نیروهای استبدادی و استعماری و نیز همهٔ عناصری که به‌هرتقدیر همچون سرانگشت پلیدی در خدمت آن نیروها قرار گرفته‌اند، همواره از همین نقطهٔ ضعف بهره برده و ضربات خود را فرود آورده‌اند.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
جنبش و پیروزی کنونی ایران پدیده‌ای کم‌نظیر و کم‌سابقه است و آن را با هیچ‌یک از مبارزات گذشتهٔ این ملت نمی‌توان مقایسه کرد. واقعهٔ عظیمی است که در قالب تحلیل‌های فلسفی و سیاسیِ رایج پیش‌ساخته نمی‌گنجد. در این همه، جای تردید نیست؛ لیکن به همین نسبت، به‌هدررفتن دستاوردهای آن نیز خسارت‌آمیزتر و کمرشکن‌تر خواهد بود. این دغدغه باید ما را به کار و تلاشی پیگیر و سکون‌ناپذیر دعوت کند و از هر آسایش غفلت‌آمیزی مانع گردد. سرنوشت ما، سرنوشت همهٔ ملت‌های مستضعف این منطقه از جهان را رقم خواهد زد. ما اکنون در برابر همهٔ این ملت‌ها ملتزم و مکلفیم. اگر ضدانقلاب بتواند دستاوردی را که با تلاش و جهادی توان‌فرسا به‌دست آورده‌ایم، ضایع کند و اگر توطئه‌ها بتوانند پایگاه‌های گشوده‌شده را از دست ملت بازستانند، تنها ما نیستیم که در آتش غفلت و شکست خود خواهیم سوخت.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
نیروهایی که همدیگر را بشناسند؛ منش، ایمان و تقوا و قابلیت اعتماد آنها برای همدیگر روشن باشد؛ میزان مهارت و کاردانی و تخصصشان در رشته‌ها و قابلیت اعتمادشان از نظر تخصص و مهارت مشخص باشد و این‌ها جوّ اسلامی و انقلابی و انقلاب اسلامی ما را درک کنند و درک کرده باشند و از انقلاب شناخت خوبی داشته باشند. همین‌طور جوّ دنیا را خوب بشناسند، ضرورت‌ها و نیازهای زمان و جامعه‌مان را در این مقطع حساس تاریخی خوب بشناسند؛ و چنین نیروهایی که با این حد از آگاهی و شناخت و ایمان و تقوا و مهارت و تخصص و کاردانی و شناختِ اعتمادآور از یکدیگر بتوانند مسئولیت‌های سنگینِ امروز را بر عهده بگیرند، در یک تشکیلات اجتماعی است که گرد هم می‌آیند و راه را برای پذیرش این مسئولیت سنگین هموار می‌کنند.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
بنابراین لازم بود که حزبی به وجود بیاید و تشکیلاتی درست شود با آرمان‌های مشخص و با درجهٔ بالایی از قابلیت اعتماد تا این نیروها پراکنده نشوند، جدا نباشند و در یک مجموعهٔ هماهنگ به‌صورت یک توان بزرگ برای خدمت به انقلاب اسلامی دربیایند. استعدادهای ساخته‌شدهٔ شناخته‌نشده شناخته می‌شود و استعدادهایی که هنوز ساخته نشده‌اند، مجالی و میدانی برای ساخته‌شدن به‌دست می‌آورند. این‌ها انگیزه‌های اصلی تشکیل حزب جمهوری اسلامی است.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
اما حالا تشکل می‌خواهیم چه کار؟ همین امت و امام بس است؛ ولی نه! خواهر و برادر! «امام و امت» پایه است و نمی‌شود بگویید حالا که امام و امت پایه است، پس مدرسه مدیر نمی‌خواهد، ناظم و معلم و زنگ و دفتر نمی‌خواهد، زیرا امت و امام پایه است. ولی بدانید که ادارهٔ مملکت، تشکیلات می‌خواهد. این که این‌قدر با حزب جمهوری اسلامی بَدَند و این‌قدر فحش می‌دادند و می‌دهند، این‌قدر شایعه می‌سازند، این‌قدر دروغ می‌گویند... (به‌خاطر این است که) این‌ها با یک تشکیلات اسلامی در خط اصیل اسلام و بازوی امام و امت و نیرویی که بتواند مملکت را اداره کند، مخالف‌اند. انگیزهٔ ما برای تأسیس یک حزب اسلامی، احساس ضرورت اجتماعی و تاریخی است که داشتیم. بی‌شک در ادارهٔ جمهوری اسلامی و جامعهٔ نوپای اسلامی‌مان به نیروهای مؤمن آگاه هم‌فکر و هماهنگ نیاز بوده و هست؛
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
. تا قبل از اینکه ما حزب درست کنیم، تَحَزُّب یک ارزش عالی بود. به‌محض اینکه حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد، حالا دیگر اصلاً تحزب هم شده ضدارزش؛ یک بام و دو هوا. تشکل، ضدارزش شده و مقالاتی نوشته می‌شود علیه تحزب و سخنرانی‌هایی می‌شود بر ضد اصل تشکل. می‌گویند تشکل وحدت امت را به‌هم می‌زند، تفرقه ایجاد می‌کند. آیا بی‌تشکلی وحدت به وجود می‌آورد؟ پس این همه سال‌ها که از زبان مولا علی(ع) می‌گفتند: «نَظمِ اَمرِکُم» چه بود؟ این‌ها دیگر کهنه شد؟ ضرورت اصل تشکل، اصل اجتناب‌ناپذیر است؛ مگر «الله اللّهی» که مولا در آن وصیت فرموده، یکی‌اش «نَظمِ اَمرِکُم» نیست؟ «خدای را، خدای را» یکی‌اش در نظم امرتان. در اینکه تشکل نظم است، نکند کسی تردید دارد؟ تشکل بی‌نظمی است؟ تشکل نظم است دیگر. کسانی که ضد تشکل‌اند و می‌کوشند تشکل را ضدارزش کنند، یا آدم‌هایی هستند که تحت تأثیر یک سلسله القائات قرار گرفته‌اند یا ناآگاهانه این کار را می‌کنند.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
دیده‌اید گاهی بعضی‌ها می‌خواهند توی محله دعوا راه بیفتد. می‌آیند کسی را پیدا کنند سربه‌سرش بگذارند، یک نیش به او بزنند، یک متلک به او بگویند تا او در جواب، عربده‌ای بکشد؛ آن‌وقت این‌ها عربده می‌کشند و بعد با هم گلاویز می‌شوند. در جوّ اجتماعی ما وضع همین‌طور است. دست‌هایی می‌کوشد تا انسان‌های پاکِ باایمانِ مخلصِ مؤمن به انقلاب اسلامی و رهبریِ امام و خطِ امام و ارزش‌های اصیل اسلام را تحریک کند. آنها می‌خواهند دعوا راه بیندازند؛ خیلی هم دلشان می‌خواهد که دعوا جوری راه بیفتد که دست اول را شما بلند کنید. آن‌وقت خیلی بهتر از آن بهره‌برداری می‌کنند. حالا شما اگر بخواهید هوشیاری و آگاهی از خودتان نشان بدهید، چه می‌کنید؟ در پی برنامه‌های سامان‌دارِ سازمان‌یافتهٔ رهبری‌شده‌ای می‌روید که فکر شیطانی این‌ها را خنثی کند. بیکار نمی‌نشینید و حرکت می‌کنید، چون بی‌حرکتی مرگ است. باید حرکت داشت، اما از مجرای صحیح. ما برای همین منظور دست به تشکیل یک حزب اسلامی زدیم
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱
من صریحاً عرض می‌کنم در جمهوری اسلامی باید بنا را بر این بگذاریم که تلاش کنیم اکثریت جامعهٔ ما قدرت و توان لازم را بیابد برای با هم نشستن، ایستادن، راه‌رفتن، گفت‌وگو و کاوش مشترک پرداختن و به نتایج قابل قبول برای همه رسیدن. این باید بنای اصلی باشد. این حال‌وهوایی که الان داریم، حال‌وهوای مناسبی نیست. حال‌وهوا، حال‌وهوایی است که خطر سوءاستفادهٔ دشمن را روزبه‌روز افزون‌تر می‌کند.
کاربر ۳۹۲۸۴۱۱

حجم

۵۵۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۸۰ صفحه

حجم

۵۵۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۸۰ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
۵۷,۵۰۰
۵۰%
تومان