بریدههایی از کتاب کتابخانه نیمه شب
نویسنده:مت هیگ
مترجم:محمدصالح نورانیزاده
ویراستار:نگین موزرمنیا
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۴از ۴۵۷۵ رأی
۴٫۴
(۴۵۷۵)
هر زندگی میلیونها تصمیم رو شامل میشه. بعضی از این تصمیمها بزرگ هستن و بعضی کوچیک. اما هر بار که تصمیمی گرفته میشه، نتیجه تغییر میکنه. تغییری جبرانناپذیر که بهنوبهٔ خودش موجب تغییرات دیگهای میشه.
tazi
لحظات خوش هم اگر بهاندازهٔ کافی مهلت داشته باشند، میتوانند به درد تبدیل بشوند.
tazi
سه ساعت پیش از آنکه تصمیم به مردن بگیرد، تمام بدنش از حسرت و پشیمانی تیر میکشید. انگار که ناامیدی توی ذهنش بهطریقی راهش را به تن و اندامهایش باز کرده بود. گویی ذرهذرهٔ وجودش را به تسخیر خود درآورده بود.
بهیادش میآورد که همه در نبودِ او زندگی بهتری خواهند داشت. اگر نزدیک سیاهچالهای شوی، نیروی جاذبهاش تو را به عمق حقیقت شوم و تاریک خود میکشد.
این فکر مثل اسپاسم ذهنی اجتنابناپذیری به جانش افتاد. حسی آزاردهندهتر از آن که بشود تحملش کرد و قدرتمندتر از آن که بشود از چنگش گریخت.
tazi
درحالیکه به عکس سیاهچالهٔ روی جلد مجله خیره شده بود، متوجه شد که درواقع خودش همین است، یک سیاهچاله؛ ستارهای در حال مرگ که در خود فرومیریزد.
tazi
گفت: «بین مرگ و زندگی یه کتابخونهست. توی اون کتابخونه هم قفسههای کتاب تا ابد ادامه دارن. هر کتاب شانس امتحان کردن یکی از زندگیهایی رو بهت میده که میتونستی تجربهشون کنی. تا ببینی اگه انتخاب دیگهای کرده بودی، چی میشد... اگه شانس این رو داشتی که حسرتهات رو ازبین ببری، کاری متفاوت از اونچه کردهٔ، انجام میدادی؟»
tazi
«ترحم و دلسوزی پایهٔ اصول اخلاقی است.»
Mary
«اول هر بازی، هیچ قدرت تغییری وجود نداره. فقط به یه شکل میشه مهرهها رو روی صفحه چید. بعد از شش حرکت اول، نُه میلیون مسیر احتمالی برای بازی وجود داره و بعد از هشت حرکت، دویستوهشتادوهشت میلیارد موقعیت مختلف. احتمالات همینطوری بیشتر و بیشتر میشن. روشهای مختلف شطرنج بازی کردن از تعداد اتمهای جهان هم بیشترن. واسه همین همهچیز میتونه بههم بریزه و شلخته بشه. نهفقط هم یک راه درست، که راههای بسیار زیادی وجود دارن. توی شطرنج هم مثل زندگی واقعی، احتمالات پایهٔ همهچیزه. هر امید، هر رؤیا، هر حسرت و هر لحظهٔ زندگی.»
Mary
خانم الم درست میگفت. بازی هنوز تمام نشده بود. هیچ بازیکنی نباید تا وقتی مهرهای روی صفحه داشت تسلیم میشد.
Mary
هر زندگیای که از زمانِ آمدن به کتابخانه امتحان کرده بود درواقع رؤیای شخصی دیگر بود. زندگی اولی که ازدواج کرده بود و میخانه داشت رؤیای دَن بود. سفر به استرالیا رؤیای ایزی بود و حسرت نورا دربارهٔ نرفتن، بیشتر به صمیمیترین دوستش مربوط میشد تا خودش. رؤیای قهرمان شنا شدن متعلق به پدرش بود،. بله، حقیقت داشت که در دوران کودکی به قطب شمال علاقه داشت و میخواست یخچالشناس شود، اما آن تصمیم هم تا حد زیادی از گفتوگوهایش با خود خانم الم در کتابخانهٔ مدرسه شکل گرفته بود. هزارتو هم، خب، آن هم از همان اول رؤیای برادرش بود.
Mary
«زندگی الگوهای متفاوتی داره. ریتم داره. وقتی توی یه زندگی گیر افتاده باشیم، خیلی راحت ممکنه توی خیالاتمون تصور کنیم که زمانهای غمانگیز یا ناراحتکننده یا شکست یا ترسمون نتیجهٔ بودن توی اون زندگی خاصه، که فکر کنیم همهٔ اتفاقات نتیجهٔ اون شیوهٔ خاص زندگی کردنه، نه نتیجهٔ صرفاً زندگی کردن. منظورم اینه که اگه میفهمیدیم هیچ شیوهٔ زندگیای نیست که بتونه ما رو در برابر غم ایمن کنه، همهچیز خیلی سادهتر میشد. فقط باید بفهمیم که غم هم در عمل بخشی از ذاتِ شادیه. نمیشه شادی رو داشت و غم رو نداشت. البته هر دوی اینها برای خودشون حد و اندازهای دارن، اما هیچ زندگیای وجود نداره که توش بتونیم تا ابد غرق شادی محض باشیم. تصور اینکه چنین زندگیای وجود داره، فقط باعث میشه توی زندگی فعلیمون بیشتر احساس غم کنیم.»
Mary
حجم
۲۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۳۰%
تومان