بریدههایی از کتاب کتابخانه نیمه شب
نویسنده:مت هیگ
مترجم:محمدصالح نورانیزاده
ویراستار:نگین موزرمنیا
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۵۰۸۱ رأی
۴٫۳
(۵۰۸۱)
«لازم نیست زندگی رو درک کنی. فقط باید اون رو زندگی کنی.»
sepideh
میتوانی در بهترین رستورانها غذا بخوری، هر کار لذتبخشی را تجربه کنی، در سائوپائولو جلوی بیستهزار نفر آهنگ بخوانی، هزاران نفر تشویقت کنند، به آن سر زمین سفر کنی، میلیونها نفر در اینترنت دنبالت کنند، حتی در المپیک مدال ببری، اما تمام اینها بدون عشق کوچکترین معنایی ندارد.
مهدیه
گاهی حسرتهامون هیچ ریشهای در واقعیت ندارن. بعضی وقتها حسرتها...» دنبال واژهٔ مناسبی برای آن گشت و پیدایش کرد. «یه مشت حرف مفتن.»
Mahsima
لحظات خوش هم اگر بهاندازهٔ کافی مهلت داشته باشند، میتوانند به درد تبدیل بشوند.
Mersad
لحظات خوش هم اگر بهاندازهٔ کافی مهلت داشته باشند، میتوانند به درد تبدیل بشوند.
منا نصرالهی
اونی که معمولیترین چیز دنیا بهنظر میرسه، ممکنه درنهایت همون چیزی باشه که تو رو به موفقیت میرسونه.
Fereshteh Radmanesh
اونی که معمولیترین چیز دنیا بهنظر میرسه، ممکنه درنهایت همون چیزی باشه که تو رو به موفقیت میرسونه. باید به پیشروی ادامه بدی.
نیکو👷♀️
اگه تو اون سرباز باشی ـ که همهمون همینیم باید این رو بهخاطر بسپری که مهرهٔ سرباز جادوییترین مهرهٔ شطرنجه. ممکنه کوچیک و معمولی بهنظر برسه، اما اینطور نیست؛ چون یه سرباز هیچوقت فقط سرباز نیست، مهرهایه که میتونه وزیر بشه. تنها کاری که باید بکنی اینه که به راهت ادامه بدی و بری جلو. خونهبهخونه. وقتی هم بهسمت دیگه برسی، هر قدرتی که بخوای بهدست میآری.»
❤ محمد حسین ❤
همهٔ چیزهای خوب وحشی و آزادند
❤ محمد حسین ❤
هدفت باید این باشه که خودت باشی، که مثل خودت رفتار کنی و بهنظر برسی و فکر کنی، که حقیقیترین نسخهٔ خودت باشی. از خودت بودن استقبال کنی. تشویقش کنی. دوستش داشته باشی. برای رسیدن بهش سخت تلاش کنی. وقتی هم کسی مسخرهش میکنه یا بهش دهنکجی میکنه، محل نذاری. شایعات بیشترشون درواقع حسادتن و فقط ظاهرشون رو تغییر دادهن. سرت رو بنداز پایین. استقامتت رو حفظ کن.
محمدرضا میرباقری
میتونی دربارهٔ انتخابهات تصمیم بگیری، اما دربارهٔ نتایجشون نه.
❤ محمد حسین ❤
«هرگز همراهی ندیدم که بهاندازهٔ تنهایی بتواند با انسان همراه شود
Thisis_Fredi
نورا پرسید: «پس... واقعاً مُردهم؟»
خانم الم سر تکان داد. «نه. دقیق گوش کن. بین زندگی و مرگ.» اشارهای محو به انتهای راهرو و افق کرد. «مرگ اون بیرونه.»
«خب، پس باید برم بیرون، چون خودم میخوام بمیرم.» نورا راه افتاد که برود.
اما خانم الم سر تکان داد. «روند مرگ اینطوری نیست.»
«چرا؟»
«نمیتونی بری سراغ مرگ. مرگ میآد سراغ تو.»
ظاهراً قرار نبود نورا حتی در مرگ هم موفقیتی بهدست بیاورد.
حس آشنایی بود؛ حس ناکاملی در همهٔ زمینهها، مثل یک پازل انسانی ناتمام. نیمهزنده و نیمهمرده.
❤ محمد حسین ❤
«هرگز اهمیت زیاد چیزهای کوچیک رو نادیده نگیر.»
hanie
گاهی تنها راهِ یاد گرفتن، زندگی کردنه،
انسیه پارسازاده
سارتر زمانی نوشت: «زندگی در ورای نومیدی آغاز میشود.»
حانیه
حق نداری ناامید بشی
Siavash
«لازم نیست زندگی رو درک کنی. فقط باید اون رو زندگی کنی.»
Siavash
فقط کافی است چشمانمان را ببندیم و آهسته نوشیدنی روبهرویمان را مزهمزه کنیم و به صدای موسیقی گوش بدهیم؛ چون درست بهاندازهٔ تمام زندگیهای دیگر، در این زندگی هم کاملاً زندهایم و به تمام احساسات ممکن دسترسی داریم.
فقط کافی است خودمان باشیم.
فقط کافی است زندگی را تجربه کنیم.
فوژان رادمهر
توی شطرنج هم مثل زندگی واقعی، احتمالات پایهٔ همهچیزه. هر امید، هر رؤیا، هر حسرت و هر لحظهٔ زندگی.»
a2sa
حجم
۲۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۳۰%
تومان