عشق یک مادر به پسرش. چه چیز شریفی برای نابود کردن ترس از تنهایی.
روناک
چیزی که بهش نیاز داری ایمان نیست. فقط منطق میخوای.
Mahi
. علیرغم تمام این مشکلات وسعت چشمانداز و آسمان خیلی شگفتانگیز بود. خورشید اغلب پشت ابرها بود ولی بعضی اوقات پرتوهایش را میدیدم که تمام دره یا زمینها را پر کرده بود.
رضوان
بعضی اوقات انسانها، در لحظات خاصی مثل این، همزمان با شادی اندوه هم روی شونههاشون سنگینی میکنه.
|kosar|
میدونم به چی فکر میکنی. عشق یک مادر به پسرش. چه چیز شریفی برای نابود کردن ترس از تنهایی.
فاطمه.ص
درخواست خانم هلن درمورد ریک بسیار خالصانه است. متعجبم از اینکه کسی تااینحد میل به راهی داشته باشد که به تنهایی خودش منجر میشود.»
«این چیزیه که متعجبت کرده؟»
«بله. تا الان فکر نمیکردم که انسانها بتوانند تنهایی را انتخاب کنند. فکر نمیکردم که گاهی نیروهایی بسیار قدرتمندتر از میل به دوری از تنهایی وجود داشته باشد.»
فاطمه.ص
انسانها اغلب احساس نیاز میکردند تا جنبهای از خودشان را برای به نمایش گذاشتن مقابل رهگذران آماده کنند – مثل اینکه در ویترین فروشگاه باشند – و این نمایش لازم نبود وقتی زمانش میگذرد خیلی جدی گرفته شود.
گیله مرد
«شاید همهٔ انسانها تنها هستند. حداقل به صورت بالقوه.»
شراره
من و جوزی در صندلی پشتی نشستیم و سعی کردم چشمانش را ببینم تا اگر از اینکه باید برای پرترهاش ژست بگیرد نگران بود، به او قوت قلب بدهم. ولی از پنجرهٔ سمت خودش به بیرون نگاه میکرد و بهطرف من برنگشت.
taraneee1997
اصلاً جای نگرانی نیست و هرجا که باشیم خورشید برای اینکه به ما برسد راهی پیدا میکند
n re