بریدههایی از کتاب کلارا و خورشید
نویسنده:کازوئو ایشی گورو
مترجم:شیرین شکراللهی
ویراستار:مجید پوراسماعیل
انتشارات:کتاب کوله پشتی
امتیاز:
۳.۵از ۱۱۲ رأی
۳٫۵
(۱۱۲)
باید خیلی خوب باشه که دلت برای چیزی تنگ نشه. دلت نخواد چیزی رو برگردونی. همیشه نگاهت به گذشته نباشه. همهچیز باید خیلی...
˼السـیِّدةَالشَهیدة˹
«امید! این لعنتی هیچوقت تنهات نمیذاره.»
.ً..
«بچهها بعضی وقتا میتونن دل آدم رو بشکونن. فکر میکنن چون تو یه آدمبزرگی امکان نداره چیزی اذیتت کنه.
نسیم رحیمی
خورشید همیشه برای اینکه به ما برسد راهی پیدا میکند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«شاید همهٔ انسانها تنها هستند. حداقل به صورت بالقوه.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«پس بذار یه چیز دیگه ازت بپرسم. بذار این رو ازت بپرسم. به قلب انسان اعتقاد داری؟ قاعدتاً منظورم عضو بدن نیست. حالت انتزاعی منظورمه. قلب انسان. فکر میکنی همچین چیزی وجود داره؟ یه چیزی که هر کدوم ما رو خاص و منحصربهفرد میکنه؟ و اگه فرض کنیم همچین چیزی وجود داشته باشه، فکر نمیکنی برای اینکه واقعاً جوزی رو یاد بگیری فقط یاد گرفتن رفتارهاش کافی نیست و باید به اون چیزی که درونشه برسی؟ نباید قلبش رو بلد بشی؟»
«بله، قطعاً.»
«و این سخته، نه؟ یه چیزیه حتی فراتر از تواناییهای خارقالعادهٔ تو. چون جعل کردنش کافی نیست، هرچقدر هم که با مهارت باشی. باید قلبش رو یاد بگیری، و این کار رو تماموکمال انجام بدی. وگرنه هیچوقت از جهاتی که قابلاهمیتن جوزی نمیشی.»
z.gh
راههای زیادی برای موفق زندگی کردن وجود داره
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
برو و همهٔ تلاشت رو بکن، پسر جون. بیشتر از هرچیزی این رو میخوام.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«امید! این لعنتی هیچوقت تنهات نمیذاره.»
شراره
«میدانم پارتیبازی خوشایند نیست. ولی اگر خورشید استثنا هم قائل میشود، قطعاً اولویت با جوانهایی است که تمام عمرشان عاشق همدیگر خواهند ماند. شاید خورشید بپرسد "چطور میتوانیم مطمئن باشیم؟ بچهها از عشق خالص چه میدانند؟" ولی من بادقت آنها را مشاهده کردهام و مطمئنم که حقیقت دارد. باهم بزرگ شدهاند و دیگر بخشی از یکدیگر هستند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
شاید آدمها قرنهاست که بر اساس یه فرضیهٔ اشتباه دارن کنار هم زندگی میکنن و به هم عشق و نفرت میورزن. یه جور خرافات که از روی نادانی بهش چسبیده بودیم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«بعضی وقتها باید خوب باشه که هیچ احساسی نداشته باشی. بهت حسودیم میشه.»
°Mahdi°
«امید! این لعنتی هیچوقت تنهات نمیذاره.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
هرجا که باشیم خورشید برای اینکه به ما برسد راهی پیدا میکند
✿tanin
«بعضی اوقات انسانها، در لحظات خاصی مثل این، همزمان با شادی اندوه هم روی شونههاشون سنگینی میکنه.
°Mahdi°
«صبح وقتی خورشید برگردد. میتوانیم امیدوار باشیم.»
z.gh
پارتیبازی هم مثل هر فساد دیگهای تا وقتی خوب جواب میده که لو نره،
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
تو باید موفق بشی
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«بعضی اوقات انسانها، در لحظات خاصی مثل این، همزمان با شادی اندوه هم روی شونههاشون سنگینی میکنه.
عباس
«امید! این لعنتی هیچوقت تنهات نمیذاره.»
Mahi
حجم
۲۵۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۵۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۷۶,۰۰۰
۵۳,۲۰۰۳۰%
تومان