بریدههایی از کتاب دوباره فکر کن
۳٫۶
(۲۶۴)
فرقی نمیکند این چکاپها با همسر، والدین یا مربیانمان صورت گیرد، چون درهرحال خوب است که سالی یکی دو بار به بررسی اهدافمان بپردازیم و به آنها بیندیشیم. وقتی متوجه شویم که تصاویر گذشتهٔ زندگی هیچ ربطی به آیندهمان ندارد، میتوانیم تجدیدنظر دربارهٔ برنامههایمان را آغاز کنیم. به این ترتیب میتوانیم بستر خوشحالی خود را فراهم کنیم؛ البته تا زمانی که بیشازحد دلبستهٔ کسب آن نباشیم.
BookishFateme
وقتی با کمال میل ایدههای خود دربارهٔ شرکای زندگیمان را تغییر دهیم، این آزادی را در اختیارشان میگذاریم تا تکامل بیابند و فضای رشد برای رابطهٔ ما نیز ایجاد خواهد شد.
BookishFateme
والت ویتمن میگوید: باید گسترهٔ وسیعی از دیدگاههای مختلف را به مردم نشان دهید تا متوجه شوند که خودشان هم یکی از همین دیدگاهها را دارند!
یک دوز از «پیچیدگی» میتواند چرخههای اعتمادبهنفسِ کاذب را مختل کند و باعث ایجاد چرخههای تجدیدنظر شود. فروتنی ما در قبال دانش، و تردیدهایمان در مورد عقایدمان را افزایش میدهد و همچنین بهاندازهٔ کافی کنجکاومان میکند تا خلأهای اطلاعاتمان را کشف کنیم.
BookishFateme
اگر مطمئن باشیم فلان چیز را میدانیم، دیگر دلیلی ندارد که بهدنبال خلأها و نقصانهای دانش خود باشیم، چه برسد به اینکه بخواهیم آن خلأها را پر یا تکمیل کنیم.
Daniel Dabiri Rad
این همان زیبایی تعارض وظیفه است. در یک بحث بزرگ، طرف مقابلمان صرفا یک پرّه نیست بلکه نقش یک ملخ هواپیما را ایفا میکند. با وجود ملخهای دوگانه که عکس همدیگر میچرخند، تفکر ما زمینگیر نمیشود؛ بلکه به پرواز درمیآید.
BookishFateme
دیکتاتور درونی ما با فعالسازی چرخهٔ اعتمادبهنفس کاذب، پیروز خواهد شد. ابتدا عقاید نادرست ما در حبابهای فیلتر جای میگیرند و محافظت میشوند، بهگونهای که صرفاً در صورت مشاهدهٔ اطلاعات همراستا با عقاید خودمان حس غرور پیدا میکنیم. سپس باورهای ما در اتاقهای پژواک جای میگیرند و صرفاً سخن افرادی را میشنویم که آن باورها را تایید یا پررنگ کنند. هرچند دژ حاصله غیرقابل رسوخ به نظر میرسد، اما عدهٔ فزایندهای از متخصصان، مصمم به پیشروی در آن هستند.
BookishFateme
قدرت ذهنی هیچ تضمینی برای چابکی نیست. هرچقدر هم ذهنتان قدرتمند باشد، فقدان انگیزه برای تغییر ذهنیت باعث میشود که فرصتهای فراوان تجدیدنظر را از دست بدهید.
Daniel Dabiri Rad
اکثر ما به دانش و تخصصمان افتخار میکنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای باثبات، چنین طرز فکری منطقی خواهد بود و ثبات عقیدهٔ ما عواید قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. اما مشکل اینجاست که دنیای ما بهسرعت تغییر میکند و باید معادلِ زمانی که صرف تفکر میکنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکراتمان هم وقت بگذاریم.
Daniel Dabiri Rad
در حین اندیشه و تکلم، غالباً ذهنیتِ سه حرفهٔ متفاوت را به کار میگیریم: واعظها، دادستانها و سیاستمدارها. در هر کدام از این سه طرز فکر، هویت بخصوصی را میپذیریم و مجموعهٔ مجزایی از ابزارها را به کار میگیریم. وقتی باورهای مقدسمان در معرض خطر باشند، واعظ میشویم: موعظههایی ارائه میدهیم که حافظ و مروج ایدهآلهایمان باشند. وقتی نقصانهای استدلال دیگران را کشف کنیم، طرز فکر دادستان را اتخاذ میکنیم: استدلالهایی را گردآوری میکنیم که با اثبات اشتباهات طرف مقابل، پرونده را پیروز شویم. وقتی خواهان جلب نظر مخاطبان باشیم، طرز فکر سیاستمدار را در پیش میگیریم: کمپین تشکیل میدهیم و لابی میکنیم تا نظر مثبت رأیدهندگان را جلب کنیم. نکتهٔ خطرناک اینجاست که آنقدر درگیر موعظه برای اثبات حقانیت، بازپرسی دیگران برای اثبات اشتباهات آنها و سیاسیبازی برای جلب پشتیبانی میشویم که زحمت تجدیدنظر راجع به دیدگاههایمان را به خود نمیدهیم.
BookishFateme
بخشی از مشکل ما به تنبلی شناختی برمیگردد. برخی روانشناسها میگویند که از خساست ذهنی رنج میبریم: عموماً سهولت پایبندی به دیدگاههای قدیمی را بر دشواری کشوقوس با دیدگاههای جدید ترجیح میدهیم. بااینحال مقاومتمان در برابر تجدیدنظر به عوامل اساسیتری هم وابسته است. وقتی خودمان را زیر سوال ببریم، دنیا پیشبینیناپذیرتر خواهد شد. بنابراین مجبور میشویم تغییرپذیری حقایق را بپذیریم، بهگونهای که امکان اثبات نادرستی مسائلِ هماکنون صحیح نیز وجود دارد. تجدیدنظر دربارهٔ باورهای عمیق ما میتواند تهدیدی برای هویتمان باشد، بهگونهای که گویا بخشی از وجودمان را از دست میدهیم.
BookishFateme
وقتی بحث آمادگی ذهنی و لازمههای دستیابی به آن پیش میآید، معمولاً به «هوش» فکر میکنیم. هرچقدر باهوشتر باشید، توانایی حل مسئلههای پیچیدهتری را خواهید داشت – و سریعتر از دیگران به راهحل میرسید. بر اساس تعریف مرسوم، هوش را همان قابلیت تفکر و یادگیری میدانند. اما در این دنیای پیچیده، مجموعهٔ دیگری از مهارتهای شناختی وجود دارد که شاید اهمیتی فراتر از هوش داشته باشند: قابلیت تجدیدنظر و کنار گذاشتن آموختههای پیشین.
BookishFateme
شناسایی کمبودهای شخصی، در را به روی تردید میگشاید. وقتی درک کنونی خود را زیر سوال ببریم، کنجکاوانه بهدنبال کشف نادانستههایمان خواهیم رفت. همین کاوش موجب مکاشفههای جدیدی خواهد شد و وقتی میبینیم که هنوز چقدر چیز برای آموختن داریم، تواضع فکریمان نیز حفظ میشود. اگر دانش یک قدرت است، پس آگاهی از نادانستهها نیز نشانهٔ خرد خواهد بود.
Raha1300
در علم روانشناسی، حداقل دو سوگیری وجود دارد که هدایتگر این الگو هستند. یکی از آنها سوگیری تایید است: همان چیزی را میبینیم که انتظار داریم. دومی هم سوگیری مطلوبیت است: همان چیزی را میبینیم که میخواهیم ببینیم. این سوگیریها صرفاً مانع بهکارگیری هوشمان نمیشوند، بلکه آن را منحرف میکنند تا همچون یک سلاح علیه واقعیت عمل کند.
Raha1300
«بدون تغییر نمیتوان پیشرفت کرد؛ و آنهایی که نتوانند ذهنیتشان را تغییر دهند، قادر به تغییر هیچچیز نخواهند بود».
y,mol
جداسازی شخصیت گذشته و کنونیتان، دلهرههایی بههمراه خواهد داشت. حتی تغییرات مثبت هم میتواند منجر به بروز احساسات منفی شود؛ تغییر هویت میتواند حس آشفتگی و بطالت به همراه داشته باشد. اما در طی زمان، اگر بتوانید داستان منسجمی دربارهٔ تحولتان از خود گذشته به خود کنونیتان بگویید، همین تجدیدنظر در مورد هویتتان نشانهای از سلامت ذهنی شما خواهد بود.
RVahidian
شخصیت شما باید مبتنی بر ارزشهایتان باشد نه چیزهایی که به آنها باور دارید.
srw_zrg
آنچه ما را تحت تاثیر قرار ندهد، میتواند عقایدمان را قویتر کند.
zahra_biniyaz
در یک بحث داغ، همیشه میتوانید توقف کنید و بپرسید: «چه مدرک و شاهدی ذهنیتتان را تغییر میدهد؟» اگر پاسخ «هیچچیز» بود، دلیلی برای ادامه بحث ندارید. شما میتوانید اسب را تا لب آب ببرید، اما نمیتوانید مجبورش کنید آب بخورد.
zahra_biniyaz
«این حقیقت را بپذیرید که احتمال اشتباهتان وجود دارد. سعی کنید خود را نفی کنید. وقتی نظرتان اشتباه است، نباید حس دلسردی و ناراحتی داشته باشید. با خودتان بگویید که "هی، یک چیز جدید یاد گرفتم!"».
بانوی نور و بارون
وقتی با تحقیقی مواجه شوید که نتیجهاش غافلگیرتان میکند، چه واکنشی نشان خواهید داد؟ خیلی از افراد حالت دفاعی میگیرند و بهدنبال ضعفهای طراحی یا تحلیل آماری آن میروند. اما دنی دقیقاً عکس آنها عمل کرد. چشمانش درخشید و یک لبخند بزرگ روی صورتش ظاهر شد. او گفت: «واقعاً فوقالعاده بود. من اشتباه میکردم».
بانوی نور و بارون
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومان