مکانهای درون به همان اندازه اهمیت دارند که مکانهای بیرون. انگار این شیوهای که مکانها با تو میمانند و حسرتشان را میخوری برایت به خدایگانهایی مبدل میشوند، مثل خدایگانهای محلی، ارواح نگهبان و فرشتههای حافظِ مکان که در بسیاری از ادیان وجود دارند.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
سیمون ویِ عارفمسلک به دوستی در قارهای دیگر نوشت «بیا به این فاصله عشق بورزیم، فاصلهای که بهتماموکمال در تاروپود دوستی تنیده، چراکه آنهایی که یکدیگر را دوست ندارند فاصلهای بینشان نیست.» از نظر سیمون وی، عشق همان فضاییست که فاصلهٔ بین او و دوستش را پر میکند و به آن رنگ میبخشد.
آزاد
ما میل و اشتیاق را مسئلهای میدانیم که باید حلش کنیم. عوض اینکه بر ماهیت و حس اشتیاق تمرکز کنیم، دنبال این هستیم که ببینیم مشتاق چه شدهایم و متمرکز میشویم بر آن چیز و نحوهٔ بهدستآوردنش.
آزاد
نوجوانها دربارهٔ جوانمرگی خیالپردازی میکنند چون از تصور آن کسی که تمام تصمیمها و سنگینی بارِ بزرگسالی میتواند از شما بسازد آسانتر است.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
ژاپنیها رسمی باستانی دارند به نام «کینتزوگی» که در آن ظروف شکسته را در عوضِ دور انداختن، با آب طلا، نقره یا پلاتین بند میزنند و ظرفی با شمایل جدید میسازند تا ردّ گذشته را بشود در آن دید و ستود. معتقدند تاریخچهٔ هر چیز بخشی جدانشدنی از آن و قابل احترام است. این ظرفها، که میشود آنها را استعارهای از روانمان دید، امکان گمشدن در زمان را به آدم میدهند و به یادمان میآورند گاهی نقص میتواند بزرگترین فضیلت باشد.
eli