بریدههایی از کتاب ما در برابر شما
۴٫۳
(۷۶)
خوبی طبیعت این است که نوستالژیک نیست، صخرهها و درختان اهمیت نمیدهند که صاحب پیشینشان چه کسی بوده است.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
کسی در ورزش با منطق بهترین نمیشود، بلکه باید رؤیاپرداز بود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
بدی بزرگ شدن این است که آدم میفهمد همهجا همینطور است. خوکها همهجا هستند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
بدترین کارهای ما مردم این است که نمیخواهیم بپذیریم اشتباه کردیم. هر قدر که اشتباه بزرگتر و نتیجهاش زشتتر باشد، غرور ما هم برای بازگشت بیشتر میشود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
مردم یک دروغ ساده را ترجیح میدهند به یک راست پیچیده، چون دروغ مزیتی دارد که شکستناپذیرش میکند:
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
«سختترین چیز داشتن یه خانواده اینه که هیچوقت کافی نیستی.»
matin
زمان میگذرد و بیشتر ما فقط درگیر اینیم که صبحها بتوانیم خودمان را از تخت بیرون بکشیم.
matin
ما همیشه از احساسات وحشیای که بهمان حملهور میشوند دفاع میکنیم. انگار که آنها هستند که به صبوری ما نیاز دارند.
matin
«تو هم درست عین بقیه مردم این شهری، آنا. اگه چیزی رو که میخوای سریع به دست نیاری، فکر میکنی حق داری سر هر کی هر بلایی خواستی بیاری.»
matin
میگویند اولین فکری که به ذهن آدم میرسد صادقانهترین فکر است، اما این امر اغلب مصداق ندارد، بلکه برعکس اغلب بدترین فکر ممکن است. وگرنه، تکلیف مابقی فکرها چه میشود؟
matin
واکنشهای آنی ما قابل افتخار نیستند.
matin
درک خشونت سادهترین و در عین حال دشوارترین کار دنیا است.
matin
مشکل رؤیا همین است: به قله آرزوهایت که میرسی، تازه میفهمی ترس از ارتفاع داری!
matin
ما عادت داریم هر دورهای را با نگاه به بدترین لحظاتش داوری کنیم.
matin
سخت است که به مردم اهمیت بدهی. واقعاً چالشبرانگیز است، چون همدلی امر پیچیدهای است. لازم است که بپذیری و مدام به خودت یادآور شوی که دیگران هم حق زندگی دارند.
matin
اغلب این بااستعدادترینها هستند که بزرگترین اشتباهات را مرتکب میشوند چون «به هر که بیشتر داده شود از او بیشتر گرفته خواهد شد».
matin
«اما تو مزلف کوفتی مایی!»
bud
یک بار پیتر سعی کرد یک جوری برای لئو توضیح بدهد: «من به خشونت اعتقاد ندارم، لئو، چون بابای من اگه شیر رو میریختم، من رو میزد. کارش باعث نشد من دیگه شیر رو نریزم، اما باعث شد من از شیر بترسم.»
bud
آن نخستین ثانیههایی که عاشق میشویم، لرزشی هست جایی بین شکم و قفسه سینه مثل پرچمی که تن به توفان سپرده؛ همان روزهای پس از نخستین بوسهها، وقتی کسی نگاهمان میکند، و ماجرا هنوز راز کوچکی است میان ما و خودمان. اینکه تو من را میخواهی. و این یعنی آسیبپذیری، که چیزی خطرناکتر از آن وجود ندارد.
bud
پسرها هرگز به روشنایی فکر نمیکنند، روشنایی در زندگی آنها مشکل محسوب نمیشود. پسرهایی که از تاریکی میترسند ترسشان از روح و هیولا است اما دخترهایی که از تاریکی هراساناند درواقع از پسرها میترسند.
bud
حجم
۴۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۴۵ صفحه
حجم
۴۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۴۵ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان