بریدههایی از کتاب دختر خاموش
۳٫۳
(۲۴)
اگر گم شدید، باید دقیقاً در جایی که هستید بمانید
آلیس در سرزمین نجایب
اصلاً خجالت ندارد که نتوانید کاری را تمام و کمال، خودتان بشخصه انجام دهید
zohreh
احساس دست خودِ آدم نیست؛ آنان میتوانستند غیرمنطقی باشند
zohreh
آدمها میآمدند و میرفتند؛ هیچکس برای مدت طولانی نمیماند. همه به نوعی دور ریختنی بودند.
جدای از او.
zohreh
درحالحاضر، بدون حضور او، مانند قایقی سوراخشدهبودند که، در عین حال، فرصتی برای ترمیم آن نداشتند.
و این حس خوبی نبود.
zohreh
معدود افرادی هستند که میتوانند در موقعیتی که او در آن قرار گرفته بود دوام آورند و با آن کنار بیایند.
zohreh
آدم نمیتونه با کل دنیا در بیفته. دیگه نمیتونم.»
n re
زندگی سرتاسر اندوه و پشیمانی است.
n re
اغلب افراد، در موقعیتهای بهشدت حساس، به آرامش دست پیدا میکنند.
zohreh
یک ثانیه همهچیز کاملاً عادی بود و ثانیهای بعد همهچیز داغون و متلاشی شد. خیلی سخت بود که فکر کنی تا آخر عمرت بهجز درد و غصه هیچی دیگه نمیتونی حس کنی.
zohreh
معمولاً رویدادهای تصادفی، رویدادهایی بسیار نادر هستند.
zohreh
«این اصلاً درست نیست. چهار نفر به طرز دلخراشی کشته شدن. دوتا بچه. شاید تأثیر اینکه مردم بهخاطر این قضیه اون ناحیه رو برای زندگی انتخاب نکنن، نباید در حال حاضر توی اولویت ما باشه، تو خودت اینجوری فکر نمیکنی؟»
mahzooni
با خودش فکر میکرد، زندگی اصلاً عادلانه نبود.
به هیچوجه؛ او این را بهتازگی آموخته بود.
کسانی که نگران و محتاط بودند رنج میبردند.
بچههایی که بهراستی شایستگی آن را نداشتند محکوم به مرگ بودند.
زندگی عادلانه نبود، اما شما کاری را میکنید که مجبورید بکنید.
رسم روزگار این بود.
zohreh
«نمیخوام دیگه با تو هم بجنگم. آدم نمیتونه با کل دنیا در بیفته. دیگه نمیتونم.»
zohreh
اتفاقهای زیادی باید در کنار هم قرار بگیرند تا شواهد حقیقی را تشکیل دهد. تا چیزی احتمالی به یک ممکن تبدیل گردد.
zohreh
انگار به دو موجود کاملاً مجزا تبدیل شده بود.
یکی در دنیای درونی که خودش برای خود ساخته و پرداخته بود و دیگری در دنیای بیرونی و حقیقی.
n re
«الکل به تو فکر جدیدی نمیده، اون خیلی راحت به تو اجازه میده که هرچی توی اون کَلَته به زبون بیاری، چیزایی که در زمانهای عادی و زمان هشیاری کامل از گفتنش اجتناب میکنی و دهنتو میبندی. تو زندگی اونا رو تهدید کردی.»
مهسا
معمولاً رویدادهای تصادفی، رویدادهایی بسیار نادر هستند. اتفاقهای زیادی باید در کنار هم قرار بگیرند تا شواهد حقیقی را تشکیل دهد. تا چیزی احتمالی به یک ممکن تبدیل گردد.
n re
بیاندازه خسته و فرسوده بود، اما نمیتوانست رهایش کند. هرگز. ترجیح میداد با او بمیرد تا آنکه بخواهد رهایش کند و تسلیم شود.
zohreh
خیلی زمانها پیش میآید که دلمان میخواهد اختیار رشتهای امور را به دست بگیریم و خودمان برای خودمان تصمیمگیری کنیم، اما گاهی وقتها هم خوب است که رشتهای تصمیمها را افراد دیگری بگیرند، اینگونه میتوانیم بهراحتی عقب بنشینیم و بگوییم که ما انتخاب نکردهایم. این روشِ خیلی راحت تری است، بخصوص در وضعیتی که در آن، دو انتخاب پیشروی ما قرار گرفته باشد که هردو پذیرفتنی باشند. یا نپذیرفتنی.
zohreh
حجم
۴۸۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۸۶ صفحه
حجم
۴۸۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۸۶ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان