«این اصلاً درست نیست. چهار نفر به طرز دلخراشی کشته شدن. دوتا بچه. شاید تأثیر اینکه مردم بهخاطر این قضیه اون ناحیه رو برای زندگی انتخاب نکنن، نباید در حال حاضر توی اولویت ما باشه، تو خودت اینجوری فکر نمیکنی؟»
mahzooni
انگار به دو موجود کاملاً مجزا تبدیل شده بود.
یکی در دنیای درونی که خودش برای خود ساخته و پرداخته بود و دیگری در دنیای بیرونی و حقیقی.
n re
«الکل به تو فکر جدیدی نمیده، اون خیلی راحت به تو اجازه میده که هرچی توی اون کَلَته به زبون بیاری، چیزایی که در زمانهای عادی و زمان هشیاری کامل از گفتنش اجتناب میکنی و دهنتو میبندی. تو زندگی اونا رو تهدید کردی.»
مهسا
معمولاً رویدادهای تصادفی، رویدادهایی بسیار نادر هستند. اتفاقهای زیادی باید در کنار هم قرار بگیرند تا شواهد حقیقی را تشکیل دهد. تا چیزی احتمالی به یک ممکن تبدیل گردد.
n re
تاکنون زندگی او کی ساده بوده است؟
zohreh
حقالسکوت زمانی بهکار میرفت که شخصی بر شخص دیگر برتری داشت. اگر آن برتری، رفع میشد، دیگر آن انتخاب وجود نداشت.
از لحاظ نظری آسان، اما در عمل مشکل است.
zohreh
«در چیزهایی که بیش از همه آدم منع میشه، قدرت بیشتری وجود داره.»
zohreh
او اکنون دنیا را به گونه دیگری میدید و فهمیده بود که دنیا چقدر فانی و آسیبپذیر بود.
zohreh
گاهی وقتها دوستان مجبور به انجام دادن کارهایی میشوند که ممکن است در وهلهٔ نخست چندان دوستانه و خوب بهنظر نرسد، اما به سود طرف مقابل باشد.
zohreh
وقتی در حال خشم و عصبانیت دست به هر کاری بزنید، خیلی راحت است که دچار خطا و اشتباه شوید.
zohreh