بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گرینگوی پیر | طاقچه
تصویر جلد کتاب گرینگوی پیر

بریده‌هایی از کتاب گرینگوی پیر

انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۶ رأی
۴٫۰
(۶)
گرینگوی پیر می‌گفت: «مرزی هست که ما فقط شبانه دلِ گذشتن از آن را داریم؛ مرز تفاوت‌های خودمان با دیگران، مرز نبردهامان با خودمان.»
Azade_sh
هریک از ما مرزی پنهانی درون خودمان داریم، و گذشتن از این مرز دشوارترین کار است، چون هریک امیدواریم که آن‌جا خودمان را تنها ببینیم، اما درمی‌یابیم که آن‌جا بیش از هروقت دیگر با دیگران همراهیم.
Azade_sh
پیرمرد گفت: «شاید همهٔ ما سعی می‌کنیم شریف باشیم. این سرگرمی ملی‌مان است.»
Azade_sh
«از یک سن بخصوصی که گذشتی، جامعه تو را همان‌طور که هستی می‌پذیرد، البته تا وقتی که هیچ‌چیز عوض نشده و هیچ اتفاق عجیبی نیفتاده.»
AS4438
«وقتی بمیرم، می‌خواهم رها باشم از تحقیر، نفرت، گناه، یا سوءظن. می‌خواهم اختیاردار خود باشم، عقاید خود را داشته باشم، بی‌آن‌که زهدفروشی کنم
AS4438
«مرزی هست که ما فقط شبانه دلِ گذشتن از آن را داریم؛ مرز تفاوت‌های خودمان با دیگران، مرز نبردهامان با خودمان.»
AS4438
این‌ها تمام سال صرفه‌جویی می‌کنند، سینیوریتا، با شکم گرسنه سر می‌کنند تا جشنشان را به‌موقع برگزار کنند.
AS4438

حجم

۲۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۲۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد