بریده‌هایی از کتاب به دنیای مدیریت خوش آمدید

من مسیر شغلی خود را با بال‌های بسته طی می‌کردم و هیچ فردی به دلیل ملاحظه و ادب آن را به من نگفته بود. بنابراین، چرا هیچ‌کسی به من نگفته بود، و چه چیزی به‌ظاهر آن را برای شریل آسان کرده بود که به من بگوید؟... شخصیت مراقبتی: من می‌دانستم شریل به‌عنوان یک انسان از من مراقبت می‌کند. از آن‌جا که او رشد من را در ذهن‌اش داشت، وقتی من ناراحت شدم کنار نکشید. او مستقیماً می‌خواست من را به چالش بکشد.

«وقتی شما میان هر سه کلمه می‌گویید ’اوم‘، باعث می‌شود احمق به نظر برسید».

آن‌ها این را «مدیریت با پرسه‌زدن» نامیدند، که امروزه اغلب به‌اختصار «اِم‌بی‌دبلیواِی» خوانده می‌شود. در بهترین حالت، یک مدیر چندین بار در روز درگیر «مدیریت با پرسه‌زدن» می‌شود. هدف «مدیریت با پرسه‌زدن» این است که با افراد خود از طریق مزیت تعاملات تصادفی پیوند برقرار کنید، تا کیفیت آن‌چه را که در خطوط مقدم اتفاق می‌افتد درک کنید.

جلسات را صرفاً بر اساس رسم و عادت برگزار نکنید. کاملاً هدفمند باشید.

کسی باشید که کار با او آسان است. به‌موقع حاضر شوید و برای جلسات آماده باشید. بیش از آن‌چه از شما خواسته شده است انجام دهید، دائماً بیش از حد قول دهید و بیش از حد تحویل دهید (با تشکر از جیمز آلتاچر برای این توصیه). همیشه آن‌چه را که قول داده‌اید انجام دهید، سخت کار کنید و برای دیگران خوب باشید. شگفت‌انگیز است که این به‌تنهایی تا چه اندازه برای شما منفعت خواهد داشت.

به‌عنوان فردی شناخته شوید که بیش‌ترین چیز را در مورد آن موضوع خاص می‌داند و می‌تواند خلأ دانش را برای مدیرعامل پر کند.

داستان‌ها اطلاعات را به‌یادماندنی‌تر می‌کنند.

ایجاد چارچوب برای سخن‌رانی مؤثر، از جمله نحوهٔ ارائهٔ سخن‌رانی کوتاه یک، سه و پنج دقیقه‌ای.

اکنون نحوهٔ خوب کارکردن دیگران معیاری برای عملکرد شماست.

اگر شما متمرکز بر کمک به دیگران برای رسیدن به آن‌چه که می‌خواهند باشید، خواهید فهمید این موضوع به شما کمک می‌کند تا آن‌چه را که می‌خواهید به دست آورید. وقتی دیگران در سازمان می‌بینند شما مکانی را ایجاد کرده‌اید که افراد به سمت پیشرفت، بهترشدن و در نهایت ارتقا حرکت می‌کنند، شانس‌تان برای پیداکردن مجریان عالی بعدی بیش‌تر می‌شود، چراکه آن دسته از افراد می‌خواهند به تیم شما بپیوندند.