بریده‌هایی از کتاب روان شناسی پول

برخی از افراد در خانواده‌هایی متولد می‌شوند که آموزش را تشویق می‌کنند. دیگران مخالف آن هستند. برخی در اقتصادهایی شکوفا متولد می‌شوند که مشوق کارآفرینی هستند. دیگران در جنگ و فقر به دنیا می‌آیند. می‌خواهم تو موفق باشی و آن را به دست آوری. اما بدان که همه موفقیت‌ها به دلیل سخت کوشی نیست و همهٔ فقرها به دلیل تنبلی نیست. این موضوع را هنگام قضاوت دربارهٔ افراد، از جمله خودت به خاطر داشته باش.

برخی از افراد در خانواده‌هایی متولد می‌شوند که آموزش را تشویق می‌کنند. دیگران مخالف آن هستند. برخی در اقتصادهایی شکوفا متولد می‌شوند که مشوق کارآفرینی هستند. دیگران در جنگ و فقر به دنیا می‌آیند. می‌خواهم تو موفق باشی و آن را به دست آوری. اما بدان که همه موفقیت‌ها به دلیل سخت کوشی نیست و همهٔ فقرها به دلیل تنبلی نیست. این موضوع را هنگام قضاوت دربارهٔ افراد، از جمله خودت به خاطر داشته باش.

دشواری این تشخیص که شانس چیست، مهارت چیست و ریسک چیست، از بزرگ‌ترین مشکلاتی است که هنگام تلاش برای یادگیری بهترین روش مدیریت پول با آن روبه‌رو می‌شویم. اما دو چیز می‌تواند شما را به سمت بهتری سوق دهد. مراقب باشید از چه کسانی تحسین و تمجید می‌کنید. مراقب باشید که به چه کسانی با دید حقارت می‌نگرید و آرزو دارید مانند آن‌ها نشوید.

ما مغزهایی داریم که پاسخ‌های آسان را بدون رغبت زیاد به تفاوت‌های جزئی ترجیح می‌دهند. بنابراین، شناسایی خصوصیاتی که باید از آن‌ها تقلید یا اجتناب کنیم می‌تواند به‌طور عذاب‌آوری سخت باشد.

سرمایه‌گذاران فقیری که تصمیمات خوبی گرفته‌اند اما اتفاقاً جنبهٔ ناخوشایند ریسک را تجربه کرده‌اند، جایی وجود ندارد. اما مطمئناً از سرمایه‌گذاران ثروتمندی که تصمیمات خوب یا حتا بی‌ملاحظه‌ای گرفته‌اند و اتفاقاً خوش‌شانس بوده‌اند تجلیل می‌شود. هر دو یک سکه را پرتاب کرده‌اند اما روی دیگر این سکه بر زمین افتاده است.

هنگام قضاوت در مورد دیگران، نسبت‌دادن موفقیت به شانس باعث می‌شود حسود و بدجنس به نظر بیایید، حتا اگر بدانیم که این‌طور است. و هنگام قضاوت در مورد خودتان، پذیرش انتساب موفقیت به شانس، می‌تواند باعث تضعیف روحیه شود.

سال‌ها پیش از رابرت شیلر، اقتصاددانِ برندهٔ جایزهٔ نوبل، پرسیدم: «می‌خواهید چه چیزی را دربارهٔ سرمایه‌گذاری بفهمید که نمی‌توانیم بفهمیم؟» او پاسخ داد: «نقش دقیق شانس در نتایج موفقیت‌آمیز». من این پاسخ را دوست دارم، زیرا هیچ‌کسی واقعاً تصور نمی‌کند شانس در موفقیت مالی نقشی نداشته باشد. اما از آن‌جا که مقداردادن به شانس دشوار است و نسبت‌دادن موفقیت افراد به شانس گستاخانه به نظر می‌رسد، اغلب به صورت پیش‌فرض، شانس به‌عنوان یکی از عوامل موفقیت به‌طور کامل نادیده گرفته می‌شود.

شانس و ریسک هر دو واقعیاتی بیان‌کنندهٔ این هستند که نیروهایی غیر از تلاش فردی نیز نتایج به‌دست‌آمده را در زندگی هدایت می‌کنند. آن‌ها آن‌قدر شبیه به هم هستند که نمی‌توانید به یکی اعتقاد داشته باشید بی‌آن‌که به دیگری احترام نگذارید. هر دو اتفاق می‌افتند زیرا جهان پیچیده‌تر از آن است که اجازه دهد ۱۰۰٪ اقدامات‌تان باعث ایجاد ۱۰۰٪ نتایج‌تان شود. آن‌ها توسط یک چیز هدایت می‌شوند: شما، در بازی با هفت میلیارد نفر دیگر و بی‌نهایت بخش‌های متحرک، یک نفر هستید. تأثیر اتفاقی حاصل از اعمال خارج از کنترل شما می‌تواند نتیجهٔ بیش‌تری از آن‌چه آگاهانه انجام می‌دهید در پی داشته باشد.

شانس و ریسک هر دو واقعیاتی بیان‌کنندهٔ این هستند که نیروهایی غیر از تلاش فردی نیز نتایج به‌دست‌آمده را در زندگی هدایت می‌کنند.

همهٔ ما کارهای احمقانه‌ای با پول انجام می‌دهیم، زیرا همهٔ ما در این بازی نسبتاً تازه‌کاریم و آن‌چه برای شما احمقانه است ممکن است برای من منطقی باشد. اما هیچ‌کس دیوانه نیست. همهٔ ما بر اساس تجربیات منحصر به فرد خودمان که به نظر می‌رسد در آن لحظه برای‌مان معنا دارد تصمیم می‌گیریم.

هیچ‌کس نباید از بد عمل‌کردن بسیاری از ما در پس‌انداز و سرمایه‌گذاری برای بازنشستگی تعجب کند. ما دیوانه نیستیم. همهٔ ما تازه‌کاریم.

خرید یک بلیت بخت‌آزمایی تنها لحظه در زندگی ماست که می‌توانیم رؤیای ملموسی از به‌دست‌آوردن چیزهای خوبی که شما قبلاً داشته‌اید و برای‌تان مسلم است، در سر داشته باشیم. ما هزینه یک رؤیا را می‌پردازیم و شاید شما این موضوع را درک نکنید زیرا در حال زندگی‌کردن آن رؤیا هستید. به همین دلیل، ما بیش از شما بلیت‌های بخت‌آزمایی می‌خریم.

اگر در زمان زیادبودن تورم بزرگ شده‌اید، در مقایسه با کسانی که در دوران کم‌بودن تورم رشد کرده‌اند، در اواخر عمر پول خود را کم‌تر در سهام سرمایه‌گذاری می‌کنید. اگر اتفاقاً در زمان اوج بورس رشد کرده باشید، در مقایسه با افرادی که در هنگام ضعیف‌بودن بورس بزرگ شده‌اند، در اواخر عمر سرمایهٔ خود را بیش‌تر در سهام سرمایه‌گذاری می‌کنید. این اقتصاددانان نوشتند: «یافته‌های ما نشان می‌دهد تمایل سرمایه‌گذاران برای تحمل ریسک به سابقهٔ شخصی آن‌ها بستگی دارد».

مهندسان می‌توانند علت ریزش یک پل را تشخیص دهند زیرا این توافق وجود دارد که اگر مقدار معینی نیرو به ناحیه‌ای خاص وارد شود، آن ناحیه می‌شکند. فیزیک بحث‌برانگیز نیست زیرا با قوانین هدایت می‌شود. امور مالی متفاوت‌اند، زیرا با رفتارهای مردم هدایت می‌شوند. و چگونگی رفتار من ممکن است برای خودم منطقی باشد اما شاید از نظر شما احمقانه باشد. هر چه دربارهٔ بحران مالی بیش‌تر مطالعه کردم و نوشتم، بیش‌تر فهمیدم که آن را از منظر روان‌شناسی و تاریخی بهتر از منظر مالی می‌توانید درک کنید.

آیا در مورد این‌که پول برای خوش‌بختی ما چه کاری انجام می‌دهد و چه کاری انجام نمی‌دهد، دیدگاه واقع‌بینانه‌ای داریم؟ من هیچ شواهد قانع‌کننده‌ای ندیده‌ام.

«این‌که شما درست یا اشتباه عمل کنید مهم نیست، مهم این است که وقتی درست عمل می‌کنید، چه‌قدر پول به دست می‌آورید و وقتی اشتباه می‌کنید، چه مقدار پول از دست می‌دهید». شما می‌توانید نیمی از زمان اشتباه کنید و با این حال ثروتمند شوید.

وقتی الگویی شکل گرفت، تغییرش بسیار دشوار است.

باید ریسک را دوست داشته باشید زیرا با گذشت زمان نتیجه می‌دهد. اما از ریسک نابودکننده باید به‌شدت بترسید زیرا مانع ریسک‌های آینده، که به مرور زمان نتیجه می‌دهند، می‌شوند.

هزینهٔ موفقیت را تعریف کنید و آمادهٔ پرداخت‌اش باشید. زیرا هیچ چیزِ ارزشمندی رایگان نیست.

کارهای کمی باعث اکثر نتایج می‌شوند.