بریده‌هایی از کتاب کیمیاگر

«فردا شترت را بفروش و یک اسب بخر. شترها خائن‌اند. آنها هزاران فرسنگ را می‌پیمایند و به نظر خسته نمی‌آیند، اما ناگهان زانو می‌زنند و می‌میرند؛ اما اسب‌ها ذره ذره خسته می‌شوند. همیشه می‌دانی چقدر دیگر می‌توانی از آنها انتظار داشته باشی و وقتی رو به مرگ باشند، متوجه خواهی شد.»

«اگر قولِ دادنِ چیزی که هنوز به دستش نیاوردی را به کسی بدهی، انگیزه پیدا کردنش را از دست خواهی داد.

«این اصلی است که بر همه چیز حاکم است. در علم کیمیا به آن روح جهان می‌گویند. هر چقدر چیزی را بیشتر از صمیم قلب بخواهی به همان اندازه به روح جهان نزدیک‌تر خواهی بود. این نیرو همیشه وجود دارد.»

به همین خاطر الان یک ساربان هستم؛ اما این فاجعه به من کمک کرد تا خدا را بهتر بشناسم؛ که بدانم تا وقتی می‌توانی به خواسته‌هایت برسی، نیازی نیست از ناشناخته‌ها هراسی داشته باشی. ما مدام در هراسیم که نکند آنچه در اختیار داریم را از دست بدهیم، چه زندگی‌مان باشد و چه مال و ثروت؛ اما وقتی به این بیندیشیم که داستان زندگی ما و سرگذشت جهان با یک دست نوشته شده، ترسمان از بین خواهد رفت.»

این که تصمیم گرفتن، تازه آغاز یک کار است. وقتی کسی تصمیمی می‌گیرد، مشتاقانه به جریان متلاطمی پا می‌گذارد که او را به جاهایی خواهد برد که در زمان تصمیم گیری، فکرش را هم نمی‌کرده است.

پادشاه پیر گفته بود: «وقتی چیزی را بخواهی، همهٔ جهان برای دستیابی به آن تو را یاری خواهند کرد.»

اما گوسفندها چیز مهمتری به او آموخته بودند که زبانی در جهان وجود دارد که همه آن را می‌فهمند، زبانی که پسرک برای رونق بخشیدن به مغازه از آن استفاده کرده بود و آن، زبانِ اشتیاق بود، زبان انجام کارها با عشق و هدف در حین جستجو برای دستیابی به رؤیایی که به آن باور داری.

«تنها یک نصیحت می‌توانم به تو بکنم، راز خوشبختی در دیدن شگفتی‌های جهان، بدونِ غافل شدن از قطره‌های روغن توی قاشق است.»

«بزرگ‌ترین فریب دنیا این است که در طول حیات، لحظاتی پیش می‌آید که انسان کنترل آنچه در زندگی در حال رخ دادن است را از دست داده و تقدیری از پیش معین شده، کنترل زندگی‌اش را در دست می‌گیرد. این بزرگ‌ترین فریب دنیاست.»

می‌خواهی بدانی چطور اتفاقات آینده را حدس می‌زنم؟ با نشانه‌هایی که در زمان حال می‌بینم. همه چیز به زمان حال برمی‌گردد، اگر به زمان حال توجه کنی و آن را بهبود ببخشی، آنچه در آینده رخ می‌دهد نیز، به مراتب بهبود می‌یابد. فردا را فراموش کن و روزهایت را بر اساس آموزه‌هایت سپری کن و اطمینان داشته باش که خداوند همهٔ مخلوقاتش را دوست دارد.»