بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تهران شبیه هر شب دیگر سیاه بود | طاقچه
تصویر جلد کتاب تهران شبیه هر شب دیگر سیاه بود

بریده‌هایی از کتاب تهران شبیه هر شب دیگر سیاه بود

امتیاز:بدون نظر
اگر اراده کنی، سنگدل‌تر از کوهم و گر اشاره کنی، نرم‌خوتر از مومم من آن ترانه بی‌معنی و هدر شده‌ام مگر لبان تو روزی دهند مفهومم
زینب هاشم‌زاده
مردمان روزگار ما قایق شکسته به گل نشسته‌اند چشم‌انتظار سیلی غلیظ موج‌ها آفتاب نیمه‌جان چقدر دور غرق می‌شود ولی آب از آب هم تکان نمی‌خورد هوای چشم‌خانه‌ها چقدر بندری است نه می‌شود نگاه کرد نه می‌شود گریست
زینب هاشم‌زاده
مردمان روزگار ما قایق شکسته به گل نشسته‌اند چشم‌انتظار سیلی غلیظ موج‌ها آفتاب نیمه‌جان چقدر دور غرق می‌شود ولی آب از آب هم تکان نمی‌خورد هوای چشم‌خانه‌ها چقدر بندری است نه می‌شود نگاه کرد نه می‌شود گریست
زینب هاشم‌زاده
من آن ترانه بی‌معنی و هدر شده‌ام مگر لبان تو روزی دهند مفهومم
زینب هاشم‌زاده
از نماز صبح تا به حال فال پشت فال حافظ عزیز هم جواب روشنی نمی‌دهد این‌چنین که می‌رود کلاف پیچ‌پیچ بغض از گلوی من وا نمی‌شود این‌چنین که می‌رود نذرهای من هیچ‌گاه ادا نمی‌شود...
زینب هاشم‌زاده

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد