بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جاده انقلابی | طاقچه
کتاب جاده انقلابی اثر ریچارد ییتس

بریده‌هایی از کتاب جاده انقلابی

نویسنده:ریچارد ییتس
انتشارات:نشر برج
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۷ رأی
۳٫۴
(۱۷)
بعد هم نوبت سومی و چهارمی و بقیه بود و بعد هم معاملات املاک رونق گرفت و بدین ترتیب در دوران اوج کاریِ یک سال توانست هجده ساعت در روز مشغول کار باشد _ ده ساعت سر املاک و هشت ساعت در خانه. اصرار داشت، «چون دوستش دارم». تا دیروقتِ شب مشغول کار بی‌پایان زخمی‌کردن در و دیوار و چکش‌زدن و جلاانداختن و تعمیر می‌شد. «من عاشق این‌جور کارهام _ مگه تو خوشت نمی‌آد؟» به سرش نزده بود؟ خانم گیوینگز همان‌طور که بساط چای را روی سینی مرتب می‌کرد و آرامش و حال خوب در وجودش موج می‌زد از فکر اینکه آن سال‌ها چقدر احمق بوده و اشتباه و ندانم‌کاری کرده آهی از سر صبوری کشید.
مرتضی بهرامیان
فرنکلین اچ. ویلر برای خودش یک لیوان آب‌پرتقال تگری ریخت، به رنگ خورشید و ذره‌ذره پشت میز آشپزخانه نوشیدش، می‌ترسید اگر تمامش را سر بکشد حالش بد شود. برنده شده بود، ولی حس برنده‌ها را نداشت. با موفقیت خودش زمام امور زندگی‌اش را به دست گرفته بود، ولی بیش از همیشه حس می‌کرد قربانی بی‌رحمی دنیاست. به نظر ناعادلانه می‌آمد.
مرتضی بهرامیان
اگه بخوای خونهٔ قشنگ داشته باشی، یه خونهٔ خیلی دل‌نشین، اون‌وقت باید شغلی داشته باشی که دوستش نداری. عالیه. نودوهشت ممیز نُه درصد مردم همین‌جوری کارهاشون رو پیش می‌برن، به‌خاطر همین رفیق، لزومی نداره عذرخواهی کنی. اگه یکی از راه رسید و گفت ‘چی‌کاره‌ای؟’ شک نکن تو مرخصیِ چهارساعته‌ش از دیوونه‌خونه‌ست؛ نظر همه همینه. مگه نظر همه همین نیست، هلن؟
مرتضی بهرامیان

حجم

۳۵۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

حجم

۳۵۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد