- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب ۱۹۸۴
- بریدهها
بریدههایی از کتاب ۱۹۸۴
۴٫۴
(۲۰۲)
«شاید به هیچ کاری نیاید، اما یک مدرک واقعی بود. اگر به فرض که شهامت نشاندادن آن را به چند نفر داشتم، این احتمال را داشت که اینجا و آنجا تردیدهایی را در اذهان ایجاد کند. من گمان نمیکنم بتوانیم چیزی را در دوران زندگی خودمان تغییر بدهیم، اما آدم میتواند با این تصور که هستههای اولیهی مقاومت در بخشهایی از جامعه تشکیل شده، امیدوار باشد؛ گروههای کوچکی از مردم باهم متحد میشوند و کمکم تعمیم پیدا میکند به دیگر بخشهای جامعه، و حتا ممکن است بتوانند شواهد معدودی را هم جمع کنند، تا نسلهای بعدی پی ببرند که چه بر روزگار ما آمده! »
الناز باقرزادگان
قدرت وسیله نیست، هدف است. هیچکس یک حکومت دیکتاتوری را برای پاسداری از یک انقلاب به وجود نمیآورد، بلکه انقلاب میکند تا یک حکومت دیکتاتوری درست کند.
نفیسه
دلیلش معالجهی توست! برای اینکه تو را سرِ عقل بیاوریم، عاقلت کنیم. هر کسی را که ما میآوریم اینجا تا وقتی معالجه نشده باشد، ولش نمیکنیم. میفهمی، وینستون؟ ما به جرایم احمقانهیی که تو مرتکب آن شدهیی، هیچ علاقهیی نداریم. حزب به کارهایی که بهطور علنی انجام میشود علاقه ندارد. فقط فکر و اندیشه است که برای ما مهم است. همین. ما تنها به سربهنیستکردن و نابودی دشمنانمان اکتفا نمیکنیم، بلکه آنها را عوض میکنیم. منظورم را متوجه میشوی، وینستون؟ »
نفیسه
در مورد یک عضو حزب، کوچکترین انحراف در عقایدی هرچند بیاهمیت، هرگز قابل چشمپوشی نیست.
نفیسه
اما از آنجا که رقابتهای نظامی و اقتصادی اهمیت خود را از دست دادهاند، سطح سواد عمومی عملا در حال نزول است. تودهها چه عقایدی دارند یا ندارند، فرقی به حال ماجرا نمیکند. میتوان حتا به آنها آزادی تعقل داد؛ چراکه آنها عقلی ندارند.
نفیسه
یک صلح پایدار نیز مانند جنگ پایدار است. معنای واقعی شعار حزب «جنگ، صلح است. » نیز همین است. (هرچند اکثریت اعضای حزب تنها معنای ظاهری آن را دریافتهاند. )
نفیسه
مردم از روی عادتی که تبدیل به غریزه شده بود، همواره میبایست با این فرض زندگی میکردند که هر حرفی که میزنند شنیده میشود، و هر حرکتی انجام میدهند - بهجز در تاریکی- تحت کنترل آنها است.
احسان رضاپور
برای نخستینبار پی برده بود که اگر میخواهد رازی را مخفی نگه دارد باید آن را از خودش هم پنهان کند.
mehrdad jalali
وینستون با حالتی نزار گفت: «شما به خاطر خیر و صلاح ما بر ما حکومت میکنید. شما این را باور دارید که بشر برای ادارهی خودش ساخته نشده، و بنابراین... »
وینستون تقریبا داشت منفجر میشد. درد شدیدی در سرتاپایش تیر کشید. اُبراین اهرم صفحهی مدرج را تا سیوپنج بالا برده بود.
«این حماقت است، وینستون، حماقت محض! تو عاقلتر از آن هستی که بخواهی این مهملات را بههم ببافی. » اهرم را به جای اول بازگرداند و ادامه داد: «حالا جواب سوالم را برایت میگویم. جواب این است: حزب قدرت را فقط به خاطر خودش میخواهد. ما به خیر و صلاح دیگران اهمیتی نمیدهیم، اصلا علاقهیی نداریم. ما صرفا به خود قدرت علاقهمندیم. نه ثروت، نه تجملات، نه عمر جاوید یا خوشبختی. هیچکدام. فقط قدرت، آنهم قدرت مطلق.
mehrdad jalali
به قتل همسرش درحالی اعتراف کرد که هم خودش و هم بازجوهایش این نکته را میدانستند که زناش هنوز زنده است.
mehrdad jalali
با نخستین ضربهیی که به آرنجاش زدند، کابوسهای شبانه آغاز شد. بعدها متوجه شد که تمام آن اتفاقات، مقدمهیی برای ورود به بازجوییهای بعدی بود که تقریبا برای همهی زندانیها اجرا میشد. همهی آنها باید بدون استثنا به یک سری جرایم از قبیل جاسوسی، خرابکاری و امثال آنها بلااستثنا اعتراف میکردند.
mehrdad jalali
جامعهی اُقیانوسیه بر این عقیده استوار گشته است که برادر بزرگ قادر مطلق است و حزب از هرگونه خطایی مبرا است، اما از آنجا که در واقعیت نه برادر بزرگ قادر مطلق است و نه حزب مصون از هر خطا، لازم است تلاشی لحظهبهلحظه و خستگیناپذیر برای هماهنگکردن حقیقت با این اعتقادات صورت گیرد.
mehrdad jalali
برادر بزرگ از راس هرم طبقات ظهور میکند. برادر بزرگ بیعیب و پرقدرت است. هر موفقیت و دستاورد، پیروزی و کشف علمی، مجموعهی دانش و خرد، شادی و فضیلت، از رهبری خردمندانه و بابصیرت او ناشی میشود.
mehrdad jalali
برادر بزرگ از راس هرم طبقات ظهور میکند. برادر بزرگ بیعیب و پرقدرت است. هر موفقیت و دستاورد، پیروزی و کشف علمی، مجموعهی دانش و خرد، شادی و فضیلت، از رهبری خردمندانه و بابصیرت او ناشی میشود.
mehrdad jalali
گروه متوسط، تا زمانی که برای رسیدن به قدرت مبارزه میکرد از واژههایی چون آزادی، برابری و برادری استفاده میکرد.
mehrdad jalali
هیچ پیشرفت مادی یا تعدیل آداب و رسوم، اصلاح یا انقلابی نتوانسته است حتا ذرهیی ما را به عدالت اجتماعی نزدیکتر کند. از دیدگاه طبقهی ضعیف، تمام تغییرها در طول تاریخ تنها جز به تغییر نام اربابان آنها، تغییر محسوس دیگری نبوده است.
mehrdad jalali
بهترین کتابها آنهایی هستند که آنچه را که آدمی میداند به وی یادآوری میکند.
mehrdad jalali
گروههای حاکم، جنگ را بر ضد مسایل دلخواه خود به راه میاندازند و هدفشان نیز تسخیر یا جلوگیری از تسخیر سرزمینها نیست، بلکه دگرگونی ساختار اجتماع است. بنابراین، خود کلمهی «جنگ» گمراهکننده شده است. شاید بهتر باشد بگوییم جنگی که به طور پیاپی ادامه داشته باشد، دیگر جنگ نیست.
mehrdad jalali
در فلسفه، مذهب، اخلاق و سیاست این احتمال وجود دارد که جمع دو با دو بشود پنج، اما زمانی که کسی در حال طراحی اسلحه یا هواپیما است، جمع آنها باید چهار شود.
mehrdad jalali
گروههای حاکم هر سه قدرت نیز نسبت به آنچه که انجام میدهند درعینحال هم آگاه و هم ناآگاه هستند. آنها عمر خود را در راه تسخیر جهان سپری میکنند، اما خود نیز میدانند که لازم است جنگ به طور همیشگی و بدون پیروزی ادامه پیدا کند. در این میان، این حقیقت که خطر تهاجم واقعا وجود ندارد، میتواند موجب انکار واقعیت جنگ شود که خود ویژگی اصلی سوسیالانگلیسی و نظامهای فکری رقیب آن است.
mehrdad jalali
حجم
۳۴۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه
حجم
۳۴۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه
قیمت:
۱,۵۰۰
۷۵۰۵۰%
تومان