بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۵۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴۴ رأی
۴٫۰
(۴۴۴)
«خوبم، غمگین نیستم، عقلم را از دست نداده‌ام.»
شیلا در جستجوی خوشبختی
بار مسئولیت عزیزِ کسی بودن؛ عزیزی که عزیزانش را ناامید کرده. بار مسئولیت امیدِ کسانی بودن؛ امیدی که آن‌طور که باید محقق نشده.
شیلا در جستجوی خوشبختی
یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است و به هیچ وجه قادر نیستید روزنهٔ نوری که در انتهای آن سوسو می‌زند را ببینید.
mhshid
یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است و به هیچ وجه قادر نیستید روزنهٔ نوری که در انتهای آن سوسو می‌زند را ببینید.
mhshid
افسردگی دروغ می‌گوید. باعث می‌شود گمان ببرید که همه‌چیز خراب است. اما خودِ پدیدهٔ افسردگی دروغ نیست، حقیقی‌ترین پدیده‌ای‌ست که تابه‌حال تجربه کرده‌ام؛ و البته که پدیده‌ای‌ست نامحسوس و نامرئی.
رهی
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان. چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه. چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر. چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن. چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
کاربر479065
مدام با خود تکرار کنید «افسردگی یک گناه یا ضعف نیست که باید به آن اقرار کرد یا آن را پوشاند. این پدیده یک تجربهٔ انسانی‌ست.» افسردگی ماهیت و ذات شما نیست؛ صرفاً اتفاقی‌ست که برایتان رخ داده است. مرضی‌ست که گاهی تنها با حرف زدن از میان می‌رود. دوایش واژگان، تسلّی و حمایت است؛
ahdiehfozoni
«زخم مدخلی‌ست برای رسوخ نور به وجود آدمی.»
کاربر ۲۲۵۶۶۷۳
«سفر موجب فروتنی و میانه‌روی انسان می‌شود. درمی‌یابید چه جایگاه کوچکی در کرهٔ خاکی از آن شماست.»
کاربر ۲۲۵۶۶۷۳
برای جبران درد و رنج، همیشه لازم نیست لذت را جایگزین آن کنیم؛ گاهی لذت و شادی خود از دل درد و رنج زاییده می‌شود.
starlight
یک سوسمار روی زمین، نزدیک پاهایم بود. آن را به منزلهٔ یک تنبّه گرفتم؛ یکی از واقعیت‌های وجودی سوسمارها آن است که خود را نمی‌کشند. آنها نجات‌یافتگان و بازماندگان‌اند. دُمشان را می‌کَنید و یکی دیگر درمی‌آورند! اهل غصه خوردن نیستند و اندوهگین نمی‌شوند! زمین هرچه سنگلاخی و بی‌آب و علف باشد، آنها خود را با آن وفق می‌دهند. در آن لحظه دیدم که بیش از هر چیز دیگر، دلم می‌خواهد یک سوسمار باشم!
Parastoo
از طوفان اگر جان سالم به در ببری، دیگر همان شخص طوفان‌زده نیستی. تنها حکمت نهفته در طوفان همین است و بس.»
کاربر ۲۲۵۶۶۷۳
زندگی عبارت است از خود ما در کنار یک‌دیگر؛ اذهان ما به صورت جمعی. اگر خود را به جای یک موجود تنها ماندهٔ مجزا، بخشی از انسانیت در نظر بگیریم؛ سرخوش خواهیم شد و احساس بهتری خواهیم داشت. ممکن است که تک‌تک ما از دنیا برویم و دیگر نباشیم، همان‌طور که یک سلول در بدنمان از میان می‌رود؛ اما پیکرهٔ زندگی که عبارت است از «همگی ما» جریان خواهد داشت و از آنجا که زندگی تجربه‌ای‌ست مشترک میان ما آدمیان؛ ما نیز ادامه خواهیم یافت.
عمران رئیسی
به نظر می‌رسد از خودگذشتگی توأمان با ذهن‌آگاهی راهکاری‌ست بس کارگشا. از آن «خودی» که بر ما تنش وارد می‌کند و رنجمان می‌دهد، باید گذشت. نیکی به دیگران حال انسان را خوب می‌کند، زیرا به ما یادآور می‌شود ما تنها فرد مطرح در این دنیا نیستیم. همهٔ ما آدمیان مهم هستیم زیرا زنده‌ایم. همچنین شفقت تصویر جامع‌تری از وجود انسانی به ما می‌دهد؛ اینکه ما در تحلیل نهایی همگی یک پدیدهٔ واحدیم.
عمران رئیسی
برای من به شخصه؛ شادکامی در ترک همهٔ پدیده‌ها نیست، در این است که ارزش زندگی را، به همان شکلی که هست بدانم و با همان خوش باشم. ما نمی‌توانیم با خریدن گوشی آیفون، خود را از رنج‌های بودن مصون بداریم. این به این معنا نیست که نباید آیفون بخریم؛ فقط به این معنی‌ست که آگاه باشیم خریدن آن پایان راه و علاج دردها نخواهد بود.
عمران رئیسی
در فلسفهٔ بودایی رستگاری و نجات، از بیرونِ وجودِ افراد صورت نمی‌گیرد. به باور بودایی‌ها برای حصول شادی و آرامش، انسان باید هوشیار باشد و از خویشتن خویش باخبر؛ درواقع ذهنِ آگاه داشته باشد: «همان‌گونه که قطره‌های بارن از درزهای کاه‌گِلِ ترک‌خوردهٔ بام، به درون خانه نفوذ می‌کنند، نفسانیات رنج‌آور نیز از ذهن خموده و ناهوشیار به دورن آدمی رسوخ می‌کنند.»
عمران رئیسی
«هیچ‌کس رهایی‌بخش ما نیست جز خودمان. نه کسی توانش را دارد و نه امکانش را.»
عمران رئیسی
«منشأ رنج میل و طلب بیش از اندازه است.»
عمران رئیسی
یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است و به هیچ وجه قادر نیستید روزنهٔ نوری که در انتهای آن سوسو می‌زند را ببینید. بنابراین اگر آن زمان فقط آگاه می‌شدم که در آینده، وضعیتی پیش رویم قرار خواهد گرفت که از هرآنچه تا آن وقت تجربه کرده‌ام، روشن‌تر خواهد بود، آن‌گاه دست‌کم یک سرِ تونلِ تاریک منفجر و نتیجتاً گشوده می‌شد و من می‌توانستم آفتاب و روشنی روز را ببینم. پس صرفِ انتشار این کتاب گواه است بر اینکه افسردگی دروغ می‌گوید. باعث می‌شود گمان ببرید که همه‌چیز خراب است.
ghazaletaghiar
زمان خود درمان‌گر دردهاست. بدون شک در انتهای تونل تاریک، نور را خواهید یافت؛ حتی اگر قادر نباشید از ابتدا آن را ببینید.
gggggaida

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان